فیس بوک، توییتر، اینستاگرام، گوگل پلاس، گروههای تلگرامی، وایبری و... همه و همه این روزها ابزاری شدهاند، برای اشتراک گذاشتن خصوصیترین عکسها و اتفاقات مهم تلخ و شیرین زندگی واقعیمان در مجازیترین دنیای پیرامونمان. اشتراک گذاریهایی که کمتر از خطرهای احتمالی آنها شنیدهایم. دکتر علیرضا ثقهالاسلامی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران با ما از آن خطرها میگوید. از اخلاق در فضای مجازی که این روزها از هر دوست و خانواده ای وقت بیشتری را با آن صرف میکنیم. لطفاً بخوانید:
آقای دکتر، اخلاق فضای مجازی چیست؟
امروزه اینترنت و دیگر رسانههای نوظهور تعاملی، چشماندازهای نویی را بر انسان عصر اطلاعات گشوده است. در چند دهه اخیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به سرعت توسعه یافتهاند و نقشی حیاتی در فعالیتهای روزانه انسانها و فرآیندهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آنان بازی میکنند. این فناوریها بخش مهمی از زیرساخت جوامع امروزی را شکل میدهند و از این طریق زندگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ما را دستخوش تحولاتی اساسی کرده اند. این تحولات اساسی در عصر اطلاعات، پیامدهای اخلاقی و اجتماعی متنوع، پیچیده و گستردهای را برای جوامع اطلاعاتی بهدنبال داشته است. از یک سو، این فناوریها و مصنوعاتشان آنچنان در خصوصیترین حوزههای زندگی ما نفوذ کردهاند که گاهی اوقات نبودِ آنها در زندگیمان غیرقابل تصور است، و از سویی دیگر کمتر انسانی را میتوان یافت که به نوعی درگیر پیامدهای اخلاقی و اجتماعی ناشی از توسعه این فناوریها نشده باشد. بر این اساس، امروزه حوزهای مطالعاتی با عنوان اخلاق فضای مجازی شکل گرفته است که در بردارنده مجموعه مسایل و موضوعاتی اخلاقی است که با گسترش روزافزون اینترنت و رسانههای نوظهور تعاملی مبتنی بر فناوریهای رایانشی، اطلاعاتی و ارتباطاتی در قلمرو جوامع انسانی و فعالیتهای جاری در زندگی روزانه آنان ظهور و بروز یافتهاند. اخلاق فضای مجازی به گردآوری، معرفی، تجزیه و تحلیل مسایل و چالشهایی اخلاقی و اجتماعی میپردازد که متأثر از پیدایش و توسعه فضای مجازی پدیدار شده یا تحقق فضای مجازی موجب تقویت و تشدید این مسایل و چالشها گردیدهاند. موضوعاتی از قبیل حریم خصوصی و محرمانگی، ناشناختگی و گمنامی، امنیت و ایمنی، مسؤولیتپذیری در فضای مجازی، برخی از این مسایل و چالشهای اخلاقی هستند.
چرا حریم خصوصی و حفظ آن در دنیای مجازی از اهمیت بهسزایی برخوردار است؟
حریم خصوصی و حفظ آن برای افراد جامعه بیش از گذشته اهمیت یافته و به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای حقوقی، اخلاقی و اجتماعی تشدید و تقویت شده است. در جوامع مختلف با توجه به تعریف حریم خصوصی و تمایز آن از حریم عمومی، قوانین حقوقی، مرامنامههای اخلاقی و ملاحظات اجتماعی متعددی برای کاهش نقض حریم خصوصی افراد جامعه تهیه و تنظیم میشود. این موضوع بدین معنا نیست که در گذشته حفظ حریم خصوصی از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است، بلکه نکته مورد تأکید این است که رشد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و توسعه فضای مجازی موجب پیدایش، تشدید و تقویت برخی مصادیق در نقض حریم خصوصی افراد جامعه شده است. به عنوان مثال، اطلاعات موجود در پروفایل کاربران شبکههای اجتماعی بهسهولت میتوانند برای گردآوری، ذخيرهسازی، جستوجو، مقايسه، بازيابی و تجزیهوتحلیل افراد جامعه بهکار گرفته شوند و چنين استفادهای از آنها ممکن است تهديد بالقوهای برای نقض حریم خصوصی کاربران شمرده شود.
کاربران شبکههای اجتماعی چگونه میتوانند حریم خصوصی خود را در این شبکهها حفظ کنند؟
پاسخ به این پرسش بسیار پیچیده و دشوار است. این پیچیدگی و دشواری، وقتی خود را بهتر نشان میدهد که به ماهیت فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و قدرت نظارت و کنترل ابزارهای آنها بر فضای مجازی بهطور اعم و شبکههای اجتماعی بهطور اخص بیشتر آگاهی یابیم. حفظ حریم خصوصی در جوامع مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی بهخاطر برخی قابلیتهای نهفته در استفاده از این فناوریها و ابزارهای آنها پیچیده و دشوار است؛ اول اینکه از طریق ابزارهای دادهکاوی، اطلاعات شخصی بهمراتب بیشتری نسبت به گذشته قابل گردآوری است، دوم اینکه با ابزارهای پیونددهی و تجزیهوتحلیل دادهها، انواع جدیدی از اطلاعات شخصی قابل بهرهبرداری است، سوم اینکه با ابزارهای شبکهسازی، اطلاعات شخصی بهطور بسیار گستردهتری قابل توزیع است، و چهارم اینکه با قابلیت ذخیرهسازی دادهها روی سرورهای متعدد، اطلاعات شخصی گردآوریشده برای دورههای زمانی طولانیتری قابل نگهداری و بازیابی است. هر یک از این قابلیتها میتواند موجب پیدایش، تشدید و تقویت پیامدهای اخلاقی متعددی در نقض حریم خصوصی انسانها بهدنبال داشته باشد. به همین خاطر، برخی اندیشمندان جوامع مبتنی بر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی را «جوامع تحت نظارت » نام مینهند و به کنایت گفته میشود: حریم خصوصی پایان یافته؛ فراموشش کن!
با این توصیف، آیا اساساً نمیتوانیم در فضای مجازی یا شبکههای اجتماعی حریم خصوصی خود را حفظ کنیم یا اینکه دستکم چگونه میتوانیم با دغدغههای حفظ حریمخصوصیمان در شبکههای اجتماعی حضور بیابیم؟
حقیقت آن است که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی متنوع امروزه بخش جداییناپذیری از نیازهای اقتصادی، اجتماعی، علمی، حرفهای و... در زندگیمان شدهاند. نمیتوان خدمات شبکههای اجتماعی تخصصی مانند لینکدین و آکادِمیا و تا حدی شبکههای اجتماعی عمومی نظیر فیسبوک را نادیده گرفت؛ اما چه باید کرد؟ این پرسشی اساسی است که به گمانم از آموزههای سواد رسانهای برای بهرهبرداری آگاهانه و نقادانه از این شبکهها میتوان استفاده کرد. بهطور کلی سواد رسانهای، دانشی است که ما از طریق آن میتوانیم به عنوان مخاطب و کاربری آگاه و فعال (و نه منفعل) با پیامها و قابلیتهای رسانهای مواجه شویم و در برابر پیامها و قابلیتهای رسانهای قدرت ارزیابی نقادانه داشته باشیم. به عبارت دیگر، سواد رسانهاي عبارت است از شناخت آگاهانه و نقادانه از رسانه، تكنيكها و تأثيرات آن بر مخاطبان و کاربران و در برگيرندۀ آن دسته از فرايندهاي شناختي است كه در تفکر انتقادي مورد استفاده قرار ميگيرند. میتوان گفت سه آموزه اصلی سواد رسانهای برای حضور در فضای مجازی و مشارکت آگاهانه، فعالانه و نقادانه در شبکههای اجتماعی عبارتند از: 1. آگاهی و شناخت کافی نسبت به قابلیتها، فرصتها و تهدیدهای شبکههای اجتماعی، 2.کسب مهارتهای لازم برای استفاده از قابلیتها و افزایش فرصتها و کاهش تهدیدهای شبکههای اجتماعی، و 3.مواجهه نقادانه در آشکارسازی پیشفرضها، ارزشها و هنجارهای نهفته در شبکههای اجتماعی و قابلیتهای آن. بر این اساس، کاربران شبکههای اجتماعی ابتدا بایستی درباره مخاطرات و پیامدهای افشای اطلاعات محرمانه و نقض حریم خصوصی خود در شبکههای اجتماعی آگاهی و شناخت کافی داشته باشند، سپس نسبت به گزینهها و قابلیتهایی که این شبکهها برای حفظ اطلاعات محرمانه آنان در نظر میگیرند تا حد امکان مهارت یافته و آنها را بهکار گیرند و بهطور مستمر و نقادانه فرآیند آگاهی و شناخت ماهیت شبکههای اجتماعی و تعامل با دیگر کاربران را از منظر حفظ حریم خصوصی به عنوان یک ارزش اخلاقی مورد توجه قرار دهند. به بیانی دیگر، فقدان آگاهی، نبودِ مهارت و ناتوانایی در ملاحظات نقادانه نسبت به مسأله حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی میتواند پیامدهای اخلاقی و بحرانهای اجتماعی گاه جبرانناپذیری را برای کاربران این شبکهها و عموم افراد جامعه بهدنبال داشته باشد. در پایان لازم است تأکید کنم که در فرآیند آموزش سواد رسانهای و تعامل نقادانه کاربران در فضای مجازی، نقش نهادهای آموزشی، سازمانهای اجتماعی، فرهنگی و هنری مردمنهاد، نشریهها و رسانههای خبری مستقل، و دیگر نهادهای دموکراتیک برای آگاهیبخشی به افراد جامعه بسیار مهم و حایز اهمیت است.
نظر شما