قدس آنلاین/ مریم احمدی شیروان: پروفسور پرویز کردوانی، جغرافیدان و پدر علم کویر‌شناسی ایران بارها و بارها طی سالیان گذشته، در نشست‌ها و همایش‌های گوناگون درباره تمام شدن آب و تبدیل کشور به بیابانی بزرگ هشدار داده است.

شهرهای بدون آب، جهنم‌هایی دوست داشتنی!

 چاه‌های عمیق، قاتل آب‌های زیرزمینی
این عضو انجمن متخصصان محیط زیست ایران با بیان اینکه «با برخی سیاست‌ها، نه تنها مسأله آب و محیط زیست حل نمی‌شود که روز به روز بدتر هم می‌شود» به خبرنگار ما می‌گوید: تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، منابع آبی محدود بود و ما حدود 17 سد داشتیم که این عدد امروز به 600 سد رسیده است. در سال‌های 40 تا 55 حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق رواج یافت و  به 55 هزار حلقه چاه در کشور رسید. از سال 55 تا 60 این تعداد به یکباره به 105هزار حلقه افزایش یافت و اکنون هم به 800 هزار حلقه رسیده است.
سیاست دولت در آن زمان برای رسیدن به خودکفایی، توسعه کشاورزی بود، ضمن آنکه در کنار توسعه کشاورزی، صنعت و کارخانه‌سازی هم مورد توجه قرار گرفت.
پدر علم کویرشناسی ایران توضیح می‌دهد که به بهانه هدر رفتن آب‌ها، سد سازی‌های زیادی انجام شد. همین طور مجوز چاه عمیق بسیاری صادر شد. سیاست دولت توسعه کشاورزی بود، اما این نکته آموزش داده نشد که همراه این توسعه، چگونه بتوان از آب استفاده بهینه کرد. به مرور سطح کشت توسعه داده شد و در کنار آن، شهر و صنعت هم توسعه یافت و اینجا بود که مسأله آب پیش آمد. چون آب‌ها برای کشاورزی مصرف می‌شد و بعد آب‌های سطحی وارد تالاب‌ها و باتلاق‌ها می‌شد که امروز همگی خشک شده‌اند.
پروفسور کردوانی اضافه می‌کند: پس از مدتی همزمان با توسعه صنعت و رونق گرفتن آن، شهرها نیز گسترده‌تر شدند و روستاییان بناچار برای کار در کارخانه‌ها، به شهرها مهاجرت کردند. از سوی دیگر محصول روستاییان نیز خریداری نشد و همان محصولات از خارج وارد کشور شد. آب هم به روستاییان نرسید و همین موضوع سبب شد که 90 درصد روستاها خالی از سکنه شوند.

 آب‌هایی برای شهر، صنعت و کشاورزی
این فعال محیط زیست با اشاره به اینکه در چنین وضعیتی متقاضیان آب را سه گروه عمده شهرنشینان، صنعت و بخش کشاورزی تشکیل می‌دادند، می‌افزاید: با این‌حال باز هم اولویت مصرف آب شرب، نخست برای شهرها، سپس صنعت و پس از آن برای کشاورزی تعیین شد و سه فناوری متفاوت شروع به مصرف آب کردند، اما با مصرفی بیشتر و بیشتر و نه استفاده‌ای به اندازه و بهینه.

 فناوری‌‌های غارتگر آب
پروفسور کردوانی تأکید می‌کند: استفاده از فناوری چاه‌های عمیق و نیمه عمیق را باید نخستین فناوری برای غارت آب دانست. این اقدام با این بهانه که دیگر قنات‌ها کارآیی لازم را ندارند و نمی‌توان در همه جا اقدام به حفر قنات و از آب آن استفاده کرد، حفر چاه‌های عمیق و نیمه عمیق را در دهه 40 رونق داد. تهران دهه 40، آلبومی از شرکت‌های حفاری شد، چون تمامی شرکت‌های معروف حفاری دنیا در آن شعبه داشتند. آن‌ها توانستند آب‌ها را غارت کرده و چاه‌هایی با عمق 575 متر حفر کنند. آب‌ها را در حالی از دل زمین به بیرون کشیدند که با قنات اصلاً نمی‌توانستند این کار را انجام دهند. وی دومین فناوری را سدسازی و کانال کشی عنوان و تصریح می‌کند: آن زمان چون در تهران رودی وجود نداشت از آب هم خبری نبود. به واسطه همان فناوری چند سد بزرگ مثل لتیان، لار، کرج و مارلو برای تهران ساخته شد. از دز برای قم، از زاینده‌رود برای شیراز و برای تمام شهرهای اصفهان مانند نایین و آران و بیدگل و... شروع به آب گرفتن کردند. اما توصیه‌ای برای نحوه مصرف آب‌ها نشد. فقط آنچه اهمیت داشت، توسعه کشت و صنعت و رقابت بود. آب سدها را هم کانال کشی کردند. به این نکته نیز اشاره نشد که این آب مربوط به کارون است و پس از مصرف، کارون نابود می‌شود. بیشتر آب‌ها برای شهرها و صنعت صرف فضای سبز، کارواش، ساختمان سازی و... می‌شد؛ چون کشاورزی کم رونق تر شده بود، مردم روستاها هم به شهرها مهاجرت کردند و این چنین مصرف کننده‌های آب روز به روز بیشتر شد.وی سومین فناوری را پیشرفت تمدن ‌می‌داند و بیان می‌کند: بشر در ابتدا هیچ امکان رفاهی نداشت. بتدریج کاسه، لیوان، سد، بشکه و آب انبار و... را ساخت و سپس شیر آب و شلنگ را اختراع کرد. اروپایی‌ها حدود 60 سال پیش، از پشت بام آب باران را جمع می‌کردند و مورد استفاده قرار می‌دادند. شیر آب، نماد تمدن شد. ولی نگفتند وقتی شیر و شلنگ در اختیار دارید، چگونه از آن استفاده کرده و صرفه جویی کنید. نگفتند که این آب برای شست و شوی حیاط و خیابان نیست. آن‌ها گرچه شیرها و دوش‌های کم مصرف را به خدمت گرفتند، اما تا توانستند از آب استفاده کردند.

 200 هزار چاه غیرمجاز روستایی
کردوانی یادآور ‌می‌شود: در آن سال‌ها تا توانستند با این سه فناوری، آب‌های زیرزمینی را خارج کردند و مورد استفاده قرار دادند. بر اساس آمار موجود، امروز حدود 200 هزار حلقه چاه غیر مجاز در مناطق روستایی وجود دارد که البته شمار واقعی آن بسیار بیشتر از این‌هاست، اما به آن غیر مجاز نمی‌گویند؛ چون اولویت استفاده از آن ابتدا در شهر و سپس در صنعت است.
  وضعیت هشدار دیرهنگام، چرا؟
«دیگر رودی وجود ندارد که روی آن سد بزنند». کردوانی با بیان این نکته تشریح می‌کند: روی همه رودها سد ساخته‌اند و تالاب‌ها و باتلاق‌ها را خشک کرده‌اند. حالا فناوری سدسازی و چاه سازی را کنار گذاشته و شروع به کم کردن حجم آب چاه‌های کشاورزی کرده‌اند. البته باز هم نگفته‌اند که باید درست استفاده کرد. سد و چاه و شیر و شلنگ و... همه در اختیار شهر است. اکنون به مرحله‌ای رسیده ایم که آب چاه نداریم، سد هم نیست، پس نوبت به صنعت رسیده است.

 صنایعی بدون آب
این جغرافیدان ایرانی عنوان می‌کند که امروز می‌گویند، پیشرفت کشورهای خارجی، به خاطر صنایع کوچک آن نیست، بلکه پیشرفت در گرو رشد صنایع بزرگ است. در مناطقی که آب و بارندگی مناسب ندارد؛ مانند کرمان، یزد و اصفهان، صنایع فولاد و سیمان فراوانی ایجاد کردند و آن‌قدر تولید کردند که همه محصولاتشان در انبارها مانده و مشتری ندارد. حالا به مرحله‌ای رسیده‌ایم که این صنایع پس از هزینه کردن میلیاردها دلار، آب ندارند. شبیه به فردی که خودروی بسیار گرانقیمتی خریده، اما بنزین برای حرکت و استفاده ندارد.

 راهی هموار از خلیج فارس به صنعت
این کار‌شناس مسایل آب و خاک یادآور ‌می‌شود: کارخانه‌ها بدون آب محکوم به تعطیلی هستند. نزدیک‌ترین و بیش‌ترین آب برای صنایع آن منطقه، خلیج فارس است که تا چندی پیش محیط زیست با آن مخالفت می‌کرد. سازمان محیط زیست معتقد بود، انتقال آب سبب آلودگی زیست محیطی می‌شود و پوشش گیاهی از بین می‌رود. حتی اگر آب شیرین شود، آب دریا شورتر شده و محیط زیست آلوده می‌شود.

 کارخانه‌هایی کنار دریاها
استاد نمونه دانشگاه تهران به کشورهای پیشرفته اشاره می‌کند و می‌گوید: در کشورهای پیشرفته، به خاطر نیاز صنایع به آب، کارخانه‌ها را کنار رودها و دریاها می‌سازند تا همان جا آب شیرین شده و به استفاده برسد، اما در کشور ما، امروز نیاز به نوشتن قرارداد داریم. قراردادی برای احداث کانالی 1700 کیلومتری از خلیج‌فارس به سیرجان و کارخانه‌های چادرملو و بعد از آنجا به رفسنجان و بعد یزد برای استفاده از صنایع در آن منطقه. آبرسانی‌ای ‌که فقط به صنعت توجه کرده و کشاورزی در آن جایی ندارد.

 آب‌های مازندران، فریادرس صنایع سمنان
کردوانی در ادامه بیان می‌کند: از سمنان به طرف دامغان تا کیلومترها صنایع و کارخانه قرار دارد و شهرهای شاهرود، دامغان، سمنان و سرخه اصلاً رود و آب ندارند. ضمن اینکه آب‌های زیرزمینی‌اش هم حال و روز مناسبی ندارند و در حال تمام شدن هستند. به همین دلیل قرار شد، برای صنایع استان سمنان، آب از مازندران گرفته شود. البته در ابتدا قرار بود آب مازاد از بارندگی‌های مازندران به سمنان فرستاده شود که با آن مخالفت شد. محیط زیست هم به خاطر آلودگی جنگل‌ها و گیاهان با این طرح مخالفت کرد.وی در نهایت با اشاره به اینکه با این سیاست‌ها، نه تنها مسأله آب و محیط زیست حل نمی‌شود که روز به روز بدتر هم می‌شود خاطرنشان کند: باید فکری جدی برای حل معضل شهرها، این جهنم‌های دوست داشتنی اندیشید.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.