به عنوان یک روزنامه نگار حیران مانده‌ام که وقتی تا این اندازه آشکار، عده‌ای دارند حقوق مردم را ضایع می‌کنند و برای ملت اسباب مزاحمت و خطر و دردسرند، چطور کسی کاری نمی‌کند؟ قبلاً در همین ستون نوشتم که مدتی است مسیر پروازهای ورودی و خروجی فرودگاه مشهد را تغییر داده‌اند. نتیجه آن شده است که به سبب شکل مستطیلی نقشه مشهد و جانمایی فرودگاه در شرقی‌ترین منطقه شهر، این پروازها در مسیر خود، تمام طول شهر را طی می‌کنند که مشکلات و خطرات فراوانی را برای مردم به دنبال دارد.
از یکسو آلودگی صوتی و غرش دم به دقیقه هواپیماها امان مردم را بریده است و مدارسی که در این مسیر طولانی قرار گرفته‌اند، واقعاً وضعیت اسفناکی پیدا کرده‌اند. هر پنج دقیقه معلم باید درس را رها کند تا صدای کر کننده هواپیما تمام شود، دانشگاه‌ها و بویژه مجموعه دانشگاه فردوسی نیز دچار همین آشفتگی است. بدتر از آن وضعیت بیمارستان‌ها و دیگر مراکز مشابه موجود در مسیر است و جدای از تمام این‌ها، صدها هزار نفر سکنه محلات، ذیل این مسیرند.
باید یک نوزاد یا کودک داشته باشید و با هزار زحمت او را خوابانده باشید تا این هواپیماها سر برسند، آن وقت متوجه عرض من خواهید شد. آن هم نه یکی و نه دو تا و گاه بدون اغراق در کمتر از یک ساعت بیش از 10 پرواز از فراز این محلات و خانه مسکونی شما می‌گذرد و این وقتی تأسفبار و زجرآورتر است که خانه شما بیش از بیست کیلومتر با فرودگاه فاصله داشته باشد. مثلاً شما در خیابان دانش‌آموز و دانشجو و مانند آن، ده‌ها کیلومتر دورتر از فرودگاه خانه خریده باشید، اما غرش دم به دقیقه هواپیماها امانتان را بریده باشد.
بدتر از آلودگی صوتی، آلودگی وحشتناک هواست که بر اثر تردد این غول‌های هوایی رخ می‌دهد. طبق مستندات قطعی و اثبات شده، عبور هر کدام از این جت‌های مسافری، 6 هزار برابر یک ماشین دودزا تولید آلودگی می‌کند. آخر مردم چه گناهی کرده‌اند؟ بدتر از همه، خطرات هولناک این تصمیم عجیب و ضد مردمی است. اگر خدای ناکرده در این مسیر حادثه‌ای برای یکی از پروازها رخ دهد، جز آنچه بر سر سرنشینان خواهد آمد، می‌توانید تصور کنید در شلوغ‌ترین و پرجمعیت‌ترین محلات شهر چه فاجعه‌ای رخ می‌دهد؟ آیا منتظرید خدای ناکرده فاجعه‌ای رخ دهد و بعد کاری بکنید؟ مگر در تهران نشد؟ مگر در عادی‌ترین شکلش موتور یکی از هواپیماها جدا نشد و سقوط نکرد و چون خوشبختانه مسیرها از مناطق بیابانی‌تر پیش‌بینی شده بود، تلفات جانی نداشت.
پیشتر تمام پروازها از کریدور شرقی مشهد انجام می‌شد. در همه جای جهان میلیون‌ها دلار خرج می‌کنند تا مسیر هواپیماها را از سمتی تنظیم کنند که همپوشانی هر چه کمتری با مناطق مسکونی داشته باشد. در مشهد هم چنین مسیری هست و اما راه، 10 دقیقه طولانی‌تر می‌شود و مصرف سوخت چند صد لیتر بیشتر. مگر کل این چند صد لیتر چه مبلغی می‌شود که برای آنکه چند شرکت هواپیمایی در پروازهایشان، چند میلیون تومان سود کنند، زندگی صدها هزار نفر سکنه این کلانشهرها را به گند کشیده‌اید! انبوهی از مدارس و کلاس‌های دانشگاهی و بیمارستان‌ها و... را عاصی کرده و اشک شهروندان را درآورده‌اید. هوای شهر را با هزاران تن دود و آلودگی پر می‌کنید، اعصاب صدها هزار نفر دم به دقیقه متشنج شده و از صدر تا ذیل دست اندرکاران این تصمیم شرم‌آور را نفرین می‌کنند، فقط و فقط برای اینکه عده‌ای چند میلیون بیشتر بخورند؟!
واقعاً مردم باید از این بلای آسمانی به کجا پناه ببرند؟ آیا دادستان محترم مشهد نباید در اینجا به عنوان مدعی العموم داد مردم مظلوم و ساکنان شرق تا غرب این شهر را از مدیرانی که چنین مجوزی به این هواپیماها داده‌اند و می‌دهند گرفته و آن‌ها را به پای میز محاکمه بکشاند؟ شاید در وهله نخست برخی ادعا کنند که دلیل فنی دارد و نمی‌شود و... بهانه‌هایی از این دست. چطور ده‌ها سال می‌شده؟ تمام پروازها از شرق شهر وارد و خارج می‌شدند و مسایل فنی ناگهان نازل شد؟ در حالی که تمام شواهد و قراین نشان می‌دهد، عامل این بدبختی فقط سودجویی و طمع برخی و بی‌لیاقتی و بی‌تفاوتی برخی مدیران و ناظران دیگر است. امنیت، آسایش، سلامت و رضایت مردم یک شهر را به چه قیمتی می‌فروشید؟ اصلاً بر فرض که برای برخی پروازها چاره‌ای غیر از این نباشد، چرا از مناطق کم جمعیت شمال شهر دور نمی‌زنند؟ اصولاً چرا یک تیم تحقیق موظف نمی‌شود و ته و توی این وضعیت فلاکت‌بار را درنمی‌آورد تا معلوم شود چه کسی در این میان دارد بر سر زندگی مردم معامله می‌کند. آقای دادستان! شما را بخدا مانند بسیاری گره‌ها که در این شهر و استان باز کردید، این بار هم به داد مردم برسید و نگذارید هر که هر کار می‌خواهد، با سلامت و امنیت مردم بکند!