کنکور، از جمله نخستین کلماتی است که فرزندان ایرانی پس از تولد با آن آشنا میشوند تا جایی که در سالهای اخیر گاهی به مزاح گفته میشود، در تهیه سیسمونی نوزادان باید بستههای آموزشی و تستهای گوناگون آمادگی کنکور را نیز در فهرست اقلام ضروری قرار داد.
سال هاست که نظام کهنه پذیرش دانشجو بدون اینکه تحول نوینی در آن دیده شود، ضمن ایجاد تنشهای روحی و روانی بسیار برای دانش آموزان از آغازین روزهای تحصیل در دبستان، سبب شده تا کنکور به رویداد تلخی تبدیل شود. همچنین این رویداد پر از اشکال و ایراد ساختاری و فرآیندی، هزینههای هنگفتی را برای خانوادههای ایرانی در برداشته است.
هزینههای سرسام آور مادی و معنوی این بخش از زندگی جوانان کشور، نه تنها یک تهدید جدی برای جامعه جوان ما محسوب میشود، بلکه میتواند ضمن سرخوردگی، مهاجرت و انحراف استعداد واقعی شمار زیادی از فرزندان این مرز و بوم، امنیت ملی کشور را در آینده ای نه چندان دور تحت تأثیر قرار دهد.
آیا نمیشود نحوه گزینش دانشجو در کشور را بهتر از این مدیریت کرد؟ آیا با این نحوه پذیرش دانشجو، واقعاً بهترینها جذب شده اند؟ آیا عدالت آموزشی رعایت شده است؟ آیا با این روند توانسته ایم نشاط را در بین فرزندان خود حفظ کنیم؟ پرسشهای متعدد دیگری وجود دارند که در حقیقت دل هر دلسوزی را به درد میآورد که واقعاً آیا نمیتوان این همه تنش را از خانوادهها کاست؟
بررسیها نشان میدهد که طرح حذف کنکور سراسری و جایگزینی معدل دوره متوسطه، طرح موفقی نبوده و دیوان عدالت اداری نیز براساس رأی شماره ۱۱۸۳- ۱۳۹۴/۱۰/۱۵ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری به موضوع ورود پیدا کرد و بر نحوه تأثیر معدل در کنکور سراسری ایرادهایی را وارد دانست. از طرفی بدون آماده سازی بسترها و سازوکارهای لازم در نظام آموزشی کشور، در عمل حذف کنکور سراسری امکانپذیر نخواهد بود و عدالت آموزشی را با خدشههای جدی روبهرو خواهد ساخت.
ظاهراً با افزایش سطح پذیرش دانشجو و گسترش برخی از دانشگاهها، چنین وانمود شده است که از تنشهای روحی و روانی دانشآموزان تا حد زیادی کاسته شده و برای ورود به دانشگاه دغدغهای وجود ندارد. همان گونه که سازمان سنجش آموزش کشور پیش از کنکور سال 94 به طور رسمی اعلام کرد که تمامی
شرکت کنندگان در کنکور سراسری وارد دانشگاهها خواهند شد! اگر چنین است، پس این همه استرس، تنش و هزینه برای چیست؟ بیگمان عدهای از کارشناسان چنین پاسخ خواهند داد که امروزه رقابت بر سر رشته تحصیلی و دانشگاه است که البته بسیاری از بخشنامهها و آیین نامههای مرتبط این پاسخ را نقض میکند که نام بردن از آنها از حوصله این نوشتار خارج است.
آنچه مسلم است، زمان آن رسیده تا پس از سالیان سال برگزاری کنکور سراسری، امروزه در نحوه گزینش دانشجو در کشور، بنیانهای فرسوده و کهنه جای خود را به روشهای مدرن، پویا، مؤثر و با نشاط
بدهند. یکی از راهکارهای برون رفت از این ایستایی بیدلیل، برگزاری کنکور سراسری دست کم دو یا سه نوبت در سال است تا دانشآموزان ضمن اینکه با آسودگی خاطر و آرامش کامل در کنکور شرکت میکنند، قادر باشند رشته و دانشگاه مورد علاقه خود را با فراغ بال بیشتر انتخاب کنند.
این موضوع ضمن کاهش تنشهای روحی و روانی در بین دانشآموزان و خانوادههای آنان میتواند از تقاضاهای جابهجایی، انتقال و تغییر رشته دانشجویان که مشکلات عدیدهای را برای دانشگاهها در بر داشته، بکاهد.
نظر شما