قدس آنلاین/ باران باستانی: در طول تاریخ ما ثابت شده است که منبر، یکی از مهم‌ترین رسانه‌‌هایی است که می‌تواند مردم را تحت تأثیر قرار دهد. منبر علاوه بر جنبه تقدس و ارتباط معنوی آن با عموم مردم، فرصتی در اختیار گوینده قرار می‌دهد که بیشتر مورد توجه باشد، حرف‌ها و اندرزهایش بهتر شنیده شود و بر دل‌ها بنشیند. کسی که بر منبر می‌نشیند ، مخاطب خود را می‌شناسد و می‌داند چه و چگونه باید صحبت کند تا مردمی که سخنان او را می‌شنوند، منبر او را معتبر بشناسند و در هر شرایطی منبر او را از دست ندهند.

سرگرمی سازی، اولویت فراموش شده تلویزیون

تلویزیون کشور ما اما این روزها حال و روز خوبی ندارد، چون مخاطب و سلیقه او را گم کرده و بجای رسانه‌ای تصویری که مهم‌ترین کار آن سرگرمی‌سازی است به منبری برای وعظ و خطابه تبدیل شده است اما در همین راه هم شکست خورده چون حتی نمی‌تواند مردم زیادی را پای منبر بنشاند و آنها را مخاطب خود کند و بر فکر و اندیشه آنها تأثیر بگذارد. همه شبکه‌‌های تلویزیون پر شده‌اند از برنامه‌های ترکیبی که دو یا چند نفر دور یک میز نشسته‌اند و مدام دیگران را نقد کرده یا مردم را به شکل کاملاً مستقیم نصیحت می‌کنند. به آنها با تحکم راه نشان می‌دهند که از این مسیری که ما تأیید می‌کنیم بروید تا در زندگی شخصی، اجتماعی، عقیدتی، سیاسی و... موفق شوید و بحث‌های طولانی فلسفی و علمی و مانند آن در شبکه‌های تلویزیونی برقرار است.
 
 میهمان‌های تکراری، حرف‌های تکراری
برنامه‌های ترکیبی که ساختاری شبیه به هم دارند و حتی گاهی کارشناسان و میهمانان این برنامه‌ها آن‌قدر تکراری می‌شوند که حتی مخاطبی که بجز تماشای تلویزیون ایران رسانه‌ای دیگر برای سرگرمی ندارد، حرف‌های آنها را از بَر است و می‌داند که هر کارشناس چه چیزی در چنته دارد که رو کند.  البته چنین کارشناسانی آن‌قدر تکراری شده‌اند که دیگر چیزی هم در چنته ندارند و گاهی آن‌قدر این حرف‌ها را تکرار کرده‌اند که از لحن بیانشان می‌توان به این نتیجه رسید که خودشان هم خسته هستند از این همه تکرار.
حالا در میان این همه شبکه که هر کدام باید برنامه‌‌های ویژه‌ای داشته باشند و مردم را آن‌قدر سرگرم کنند که دیگر به سراغ ماهواره و گوشی‌های موبایل و شبکه‌های اجتماعی نروند، مردمی که گاهی دلشان برای تماشای تلویزیون وطنی تنگ می‌شود، شبکه نسیم را برای تماشا انتخاب می‌کنند؛ شبکه‌ای نوپا که برنامه‌های محدودی دارد و سه یا چهار بار در روز تکرار می‌شوند!  در کنداکتور آن چند برنامه محدود گنجانده شده که تقریباً هر فصل ثابت هستند و تغییرات زیادی در جدول پخش آن دیده نمی‌شود.

 شبکه‌ای برای برنامه‌های کوتاه مدت
مدیر شبکه نسیم از همان دوره‌ای که عزت‌الله ضرغامی سکان شبکه نسیم را به دست او داد، اعلام کرد که رویکرد و هدف اصلی راه ‌اندازی شبکه نسیم ایجاد لحظاتی شاد و مفرح برای مردم است. مردمی که خسته از کار روزانه به خانه می‌آیند و نمی‌خواهند نصیحت بشنوند، نمی‌خواهند به مسایل مهم فکر کنند و... مردم به خانه می‌آیند تا تمدید اعصاب کنند. در حال خوردن شام و استراحت پایان شب و آماده شدن برای خواب تلویزیون ببینند و ذهنشان آرام بگیرد تا بتوانند راحت بخوابند.
کرمی گفت: برنامه‌‌های این شبکه برای زمان‌های کوتاه طراحی شده است، چون مردم فرصت و تحمل ندارند که مثلاً یک یا دو ساعت پای یک برنامه بنشینند.  شبکه نسیم با هدف ایجاد لبخند بر لب مردم شروع بکار کرد و تقریباً همه اهدافی را که مدیر این شبکه گفته بود رعایت کرد تا این که پای برنامه «خندوانه» به میان آمد؛ برنامه‌ای جذاب که نام شبکه نسیم را بر سر زبان‌ها انداخت. برنامه‌ای که تصمیم داشت و تا حدودی دارد که مردم را بخنداند و به آنها یادآوری کند خندیدن نه تنها بد نیست بلکه برای ادامه حیات لازم است. خندوانه موفق شد مردم ایران را به مخاطبان یکی از جوان‌ترین شبکه‌های تلویزیونی تبدیل کند، هر چند یکی از اصل‌هایش را نادیده گرفت؛ زمان برنامه خندوانه از یک ساعت هم بیشتر است اما آیتم‌هایش متنوع و کوتاه است و مردم را خسته نمی‌کند.
بعد از موفقیت خندوانه و رامبد جوان شبکه نسیم با اتکا به مخاطبان بسیار زیادش توانست مهران مدیری را هم جذب کند و با برنامه «دورهمی» باز هم نگاه‌ها را به سمت خود جلب کند. دورهمی هم زمانش از حد استانداردهای برنامه‌های شبکه نسیم بیشتر است اما چون مردم را سرگرم می‌کند، مردم آن را تماشا می‌کنند.

 تلویزیون به طرف کدام دره می‌رود؟
روزی روزگاری شبکه سه با شعار جوان‌گرایی یکی از بهترین شبکه‌های تلویزیون بود، بهترین سریال‌ها از این شبکه به روی آنتن می‌رفتند و کارگردانانی مانند رضا عطاران،
مهران مدیری و سروش صحت برای این شبکه سریال‌‌های کمدی جذاب می‌ساختند. برنامه‌های ترکیبی شبکه سه هم جذاب و دیدنی بودند، چه آنهایی که صبح به نمایش درمی‌آمدند و چه آنهایی که برای شب در نظر گرفته می‌شدند اما چند سالی است این شبکه به شبکه‌ای کور و کم مخاطب تبدیل شده است و شاید اگر ایده اولیه سرافراز برای جداکردن برنامه‌های ورزشی از شبکه سه اجرا می‌شد، شاید کمتر کسی حاضر بود این شبکه را ببیند. شبکه یک، ملی‌ترین شبکه تلویزیون است؛ شبکه‌ای که سیگنال‌هایش در دورترین نقطه کشور هم دریافت می‌شود اما این شبکه کم کم دارد به شبکه خاموش تلویزیون تبدیل می‌شود. بقیه شبکه‌ها هم که سال‌هاست چیزی برای عرضه به مخاطب ندارند و کار تا آنجا بالا گرفته که در فضای مجازی برای شبکه چهار(شبکه فرهیختگان) لطیفه می‌سازند و از مردم می‌خواهند برای ثواب هم که شده گاهی این شبکه را ببینند!‌
سازمان صداوسیما برای راه‌اندازی هرکدام از این شبکه‌ها کلی بودجه هزینه کرده است. برای هر کدام کلی وعده و وعید به مردم داده است اما اکنون شبکه نسیم دارد جور سازمان عریض و طویل صداوسیما را بر دوش می‌کشد.
تلویزیون یعنی دنیای تصویر، رنگ، موسیقی، گرافیک و... مردم اگر قرار باشد مدام موعظه بشنوند حتماً پای منبر خطیبان بزرگی می‌نشینند که حداقل مخاطب خود را می‌شناسند و می‌دانند که آنها به چه چیزهایی نیاز دارند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.