به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری تسنیم، شیخ خالد الملا رئیس جماعت علمای اهل سنت عراق و از شخصیتهای مهم در جامعه عراقی است. خبرنگار اعزامی تسنیم به جبهههای نبرد با داعش در فلوجه و کوههای مکحول، مصاحبه مفصلی را با این روحانی برجسته اهل سنت انجام داد که مشروح بخش اول این مصاحبه روز سهشنبه منتشر شد و اکنون بخش دوم و پایانی آن در ادامه ارائه شده است.
* سازوکار مناسب برای مقابله با گروههای تکفیری چیست؟
شیخ خالد الملا: تکفیریها فقط به کشتن و قتل دیگران ایمان دارند و اعتقادی به گفتوگو ندارند، چقدر در سوریه تلاش شد تا با افراطیون گفتوگو صورت گیرد، آیا موفق شدند؟ موفق نشدند. آیا در عراق موفق شدند (که با تکفیریها گفتوگو کنند)، در عراق هم موفق نشدند، چرا؟ زیرا تکفیری جز به قتل و کشتن تو به چیز دیگری راضی نمیشود. آنها چرا با آقای ما، علی ابن ابیطالب(ع) که خلیفه مسلمانان بود، گفتوگو نکردند؟ آیا مگر عبدالرحمن بن ملجم مسلمان نبود؟ نمازخوان نبود؟ قاری قرآن نبود؟ چرا ایشان را به شهادت رساندند.
* چه کسانی در حال حاضر با تروریسم و تکفیر در عراق میجنگند؟
شیخ خالد الملا: من فراتر از این مسئله، موضوعی را مطرح میکنم، چرا تکفیریها با امام حسین(ع) که خواستار گفتوگو شد،گفتوگو نکردند، حتی از آنها خواست ایشان را رها کنند تا به مدینه جدش برگردند، ولی آنها نپذیرفتند، چرا؟ این گروهها فقط به کشتن ما ایمان دارند، به همین سبب پیش از آنکه ما را به قتل برسانند باید با آنها مقابله و نبرد کرد.
به دو شیوه میتوان با موضوع تکفیر مقابله کرد: اول، شیوه نبرد است که در حال حاضر این شیوه را حشد شعبی در پیش گرفته و به پیروزیهای درخشانی دست یافته و آخرین آن در شهر فلوجه و آزادسازی آن رقم خورد و ان شاءالله موصل هم طی روزهای آینده به یاری خداوند عزوجل و با همت و اراده نیروهای امنیتی، حشد الشعبی، عشایر و همه گروههای خیرخواه آزاد خواهد شد و آنگاه ما به عرصه دیگری از نبرد و مبارزه که آیت الله خامنهای خواستار آن شدهاند، خواهیم رفت، یعنی نبرد و مبارزه علما با تکفیر، اینکه علما همگی در صف واحد قرار گیرند. آیا میتوانیم متحد شویم و ما علما در یک صف واحد با تکفیر مقابله کنیم و بگوییم این مسئله یا آن مسئله اشتباه است.
این عالم برجسته اهل سنت درباره حضرت امام علی(ع) گفت: علی ابن ابیطالب(ع)، سرآمد سخنوران در بلاغت و فرمانده شجاعان و امام الائمه است و هیچ کس درباره مقدس بودن علی ابن ابیطالب (ع) اختلاف ندارد مگر ناصبیها؛ منظور ما از ناصبیها در کتابهایمان، کسانی هستند که نسبت به اهل بیت رسول الله (ص) بغض و کینهتوزی میورزند.
* در خصوص فتوای امام خامنهای در تحریم هرگونه توهین به نمادهای مسلمانان به ویژه فتوای اخیر معظمله درباره همسران پیامبر(ص) چه نظری دارید؟
شیخ خالد الملا: این طرحی بود که رهبر معظم خواستار شده بودند، مبنی بر اینکه تشکلی از علمای اسلام برای مقابله با افراطگرایی تشکیل شود، ما به این مسئله نیاز داریم، اشتباهاتی از طرف همه گروهها صورت میگیرد. اما باید با کمک و همکاری همدیگر، امت اسلام را اصلاح کنیم. یعنی آیا کسی در این زمینه که یاسرالحبیب عامل سازمانهای اطلاعاتی بیگانه است، اختلافی دارد، وی به شخصیتهای اهل سنت توهین میکند، این توهینها باعث شد که امام خامنهای واکنش نشان داده و بیانیه و فتوایی در حرام بودن هرگونه توهین به مقدسات مسلمانان به ویژه نمادهای اهل سنت صادر کنند.
رهبر معظم ایران دو هفته قبل هم این فتوا را مجددا مورد تاکید قرار دادند، من به یاسرالحبیب اشاره کردم، زیرا این فرد تنها به این سطح از اهانتها اکتفا نمیکند، حتی به آقای سیستانی، آقای خامنهای و سید حسن نصرالله هم اهانت میکند. بنابراین شما با من در این زمینه که این تحرکات و اقدامات ساخته و پرداخته و محصول اسرائیلی است، اختلاف ندارید به همین سبب ایجاد تشکل علمایی که رهبر معظم انقلاب دو سال پیش خواستار آن شده بودند، اکنون واجب و لازم است. این تشکل باید شکل گیرد تا با افراطگرایی مقابله کنیم.
من از طریق واتسآپ به طور مستمر با مجموعه علمای شمال آفریقا ارتباط دارم که به مسائل جوانان اهتمام دارند، من با این علما به طور مستمر در تماس هستم، آنها اکنون از چه چیزی میترسند؟ این افراد از داعش میترسند، زیرا داعش از طریق لیبی به مناطق آنها رخنه کرده است. هنگامی که نظام قذافی سقوط کرد، آمریکا از همان سیاستی را در که در عراق اجرا کرد، در لیبی هم پیاده کرد، اکنون لیبی از هم فروپاشیده است، لیبی مرزهایی با الجزایر، تونس و مغرب و دیگر کشورها دارد به طوری که داعش از طریق اسرائیل و پس از آموزش در اسرائیل وارد مصر و از آنجا وارد لیبی میشود. علمای شمال آفریقا در گفتوگو با من از جوانان افراطی ابراز وحشت میکنند.
* درباره همزیستی اهل سنت در جامعه ایران با برادران شیعیشان و نیز تعامل دولت ایران با آنها چه نظری دارید؟
شیخ خالد الملا: من سفری به مناطق سنینشین ایران داشتم، در آن زمان به طور رسمی از مسئولان ایرانی درخواست کردم که به تنهایی و بدون همراهی دوستان ایرانی به این مناطق بروم و با هیئتی که همراهم بود، سفر کنم در حالی که دوربینم همراهم بود تا از مناطق اهل سنت فیلمبرداری کرده و از اوضاع و شرایط آنها مطلع شویم. دولت ایران با درخواستم موافقت کرد و به من گفتند به تمام مناطق سنینشین که دوست دارید، میتوانید سفر کنید، من به بندرعباس و بسیاری از مناطقی که در حال حاضر اسامی همه آنها را به یاد ندارم، سفر کردم و از همه آنها عکس و فیلم گرفتم، به شیراز هم رفتم و از مسجد بزرگی در مرکز شیراز عکس گرفتم، کتابی نوشتم که انشاءالله در مرحله آمادهسازی برای چاپ است، البته ما پولی برای چاپ کتابهایمان نداریم، در حالی که داعش هم برای چاپ کتابهایش و هم خرید مواد منفجره و بمب پول دارد، ما پولی برای اینکه کتابی در این سطح چاپ کنیم، نداریم.
سال 2009 با یکی از رهبران وابسته به جبهه التوافق عراق دیدار کردم و عکسهایی را که از مناطقسنی نشین ایران گرفته بودم به او نشان دادم و گفتم این عکسها مربوط به کجاست؟ او به من گفت مربوط به امارات یا کویت نیست؟ گفتم، خیر. گفت آیا این عکسها مربوط به عربستان یا مالزی و شاید اندونزی، شرق یا غرب دنیا باشد. به این سیاستمدار سنی عراقی گفتم تو همه این کشورها را نام بردی ولی اشارهای به نام ایران نکردی. او از من پرسید: واقعا این عکسها مربوط به ایران است؟ به او گفتم بله مربوط به ایران است. به او گفتم روستایی کوچک با 500 نفر جمعیت سنیمذهب در ایران وجود دارد که دو مدرسه دینی دارد یک مدرسه برای دختران و یک مدرسه برای پسران. این حرفها را برای دفاع از ایران یا دولت ایران بیان نکردم، چرا که نفعی از آن نمیبرم، ولی آنچه برایم اهمیت دارد، این است که حقایق را اثبات کنم.
* چه پیامی برای گروههای افراطی که تلاش میکنند خود را پیرو مذهب اهل سنت نشان دهند، دارید؟
شیخ خالد الملا: افراطگرایی که به ممنوعیت مذهبم در اروپا منجر میشود، اندوهگینم میکند، اینکه کتابهای مذهبم در آنجا تدریس نشود. بنابراین، من شیعی نیستم و بر خلاف ادعاهایی که علیه من مطرح میکنند، رافضی نیستم. من یک اهل تسنن هستم، من یک انسان هستم، شما میدانید هنگامی که یک مسلمان به کشورهای غربی سفر میکند، تماسهایی با وی گرفته میشود، هنگام مشارکت در همایش وحدت در انگلیس که به دعوت آقای سعید الشهابی انجام شد ،یکی از نیروهای اطلاعاتی انگلیس از من بازجویی کرد و دلیل شرکت من در این همایش را پرسید.
* در حال حاضر کدام طرفها در مسئله افراطگرایی در جهان اسلام به ویژه در عراق مقصر هستند؟
شیخ خالد الملا: مشکل امروز ما این است که یک عالم فتوایی را بدون رضایت پادشاه یا حاکم صادر نمیکند. روز 23 ماه مرضان، شورای موسوم به علمای ارشد سعودی از افراطگرایی سئوال کرد، پس از این همه سال، شورای علمای ارشد سعودی در روزنامه الشرق الاوسط از دلایل افراطگرایی پرسید؟ اینکه چرا یک جوان، اعضای خانوادهاش را به قتل میرساند و آنها را تکفیر میکند. آیا ما این حق را نداریم که به علمای سعودی بگوییم شما خود یکی از عوامل افراطگرایی هستید.
شما ای علمای ارشد چه موضعی در قبال افراطگرایی گرفتهاید؟ علما جهان اسلام چه موضعی در قبال تروریسم و افراطگرایی اتخاذ کردهاند؟ همه آنها با حاکمان مرتبط هستند و به همین سبب دستگاههای اطلاعاتی به این افراد نفوذ میکنند تا از آنها به عنوان سردمدار افراطگرایی استفاده کنند، این اقدامات با برنامه و حسابشده و بر اساس یک نگرش و رویکرد اطلاعاتی گسترده انجام شده است.
* درباره فلوجه صحبت کنید، نظرتان درباره نقش ایران و شخص حاج قاسم سلیمانی در جنگ با تروریسم چیست؟
شیخ خالد الملا : با وجود نیروهای مسلح، پلیس فدرال، حشد الشعبی و گروههای مختلف مقاومت از جمله حزب الله لبنان که در نبردها دست در دست ما داد و در کنار ما ایستاد و حشد عشایری اهل سنت و تمام افراد خیرخواه، فلوجه آزاد شد، اما عامل و علت به دست آمدن پیروزی واقعی در عراق، حمایتهای جمهوری اسلامی ایران بود، به همین سبب باید این مسئله را برای تاریخ ثبت و تثبیت کنیم، چرا که 100 سال آینده، نسلهای ما این حرفهایم را میخوانند و به همین سبب تکرار میکنم که اگر حمایتهای جمهوری اسلامی ایران و حمایتهای مستقیم آیت الله خامنهای و اهتمام فراوانش و نیز کمکهای استشاری حاج قاسم سلیمانی نبود، امکان تحقق این پیروزی وجود نداشت.
متأسفانه برخیها دوگانه عمل میکنند، آنها در خفا و پنهانی آرزوی دیدار با آقای قاسم سلیمانی را در سر میپرورانند، ولی در ظاهر و علناً بههمراه رسانههایشان به وی حمله میکنند و مورد هجمه قرار میدهند، آنها بهخوبی میدانند که حاج قاسم سلیمانی، کشورش را ترک کرد و در شنزارها و صحراها مشغول مشورتدهی به عراقیها در نبرد با تروریسم شده و بهروی خاک صحراها استراحت میکند.
او مرد بسیار بزرگی است که با هدف حمایت از اسلام و مسلمانان به عراق آمده و به سوریه هم میرود. حاج قاسم سلیمانی هرگز بهدنبال حکومت بر عراق و در جستوجوی مقام و منصب نیست، به شما اعلام میکنم که حاج قاسم هیچیک از رهبران شیعی عراق را تحت فشار قرار نمیدهد و وی هیچ شیوهای برای اعمال فشار ندارد، من این مسائل را از برخی رهبران شیعی شنیدم که میگفتند حاج قاسم در مسائل عراق دخالت نمیکند و صرفاً برای مشاوره دادن آمده است. نقش حاج قاسم فراتر از مسئله مستشاری نیست، او نقش مستشاری دارد، همانطور که من اکنون مشاوره میدهم و میگویم ای سنی، ای شیعی تندروی نکنید؛ و مانند یحیی الکبیسی سیاستمدار مورد حمایت سازمانهای اطلاعاتی بیگانه در امان پایتخت اردن نباشدی که در یکی از شبکههای ماهوارهای ادعا کرده بود حیدرالعبادی نخست وزیر عراق هیچ چیزی را بدون حضور حاج قاسم سلیمانی امضا نمیکند، این حرفها با هدف فریب افکار عمومی مطرح میشود، اولا باید بگویم که ایران هیچ طمعی به عراق ندارد، ایران کشور بزرگ و چند بعدی است و سیاستهای کلی ایران هم حمایت از ملتهای مظلوم و ستمدیده است. بوسنی و هرزگوین با ایران دوست نبود، ولی هنگامی که مورد ظلم و ستم صربها قرار گرفت، ایران از بوسنیاییها حمایت کرد و در کنارشان قرار گرفت. همانطور که امروز همین ایران از ملتهای فلسطین و عراق حمایت میکند و در کنارشان قرار دارد.
* چرا رژیم صهیونیستی به دنبال مخدوش کردن وجهه جمهوری اسلامی ایران در جوامع سنیمذهب است، آیا در این زمینه موفق شده یا شکست خورده است؟
شیخ خالد الملا: ما شجاعانه هر کجا که اشتباهی یا اظهارنظر نامناسبی از سوی برادران ایرانی ببینیم، میگوییم این اشتباه است. چند روز پیش ایران تصمیم گرفت به مدت دو سال بخشی از نیازهای انرژی عراق را تامین کند، ایران در حالی به عراق برای تامین انرژی برق کمک میکند که کشورهای عربی دیگری که به عراق وام دادهاند، به طور کامل آن را دریافت میکنند و حاضر به کمک به عراق نیستند، چرا ما سیاستمداران عراقی نباید این کمکها و حمایتهای ایران را نادیده بگیریم؟ امروز حتی جامعه اهل سنت عراق، حمایت جمهوری اسلامی ایران از کشورشان در نبرد با داعش را درک کرده و میدانند که ایران دشمن آنها نیست، در حالی که اسرائیل به دنبال آن است تا به جهان عرب و اسلام القا کند که ایران دشمن است، ولی به لطف تلاشها و حکمت و دوراندیشی مقامات ایران و در راس آنها رهبر معظم انقلاب، ایران توانست به جهان ثابت کند که دشمن هیچ کس نیست، ایران در مجاورت بصره یا سلیمانیه قرار دارد، ولی نمیخواهد که این شهرها وابسته به آن باشند، آنها را برای عراق میخواهد، ایران جز خیر و خیرخواهی و خوبی برای شیعیان و اهل سنت عراق و دیگر قشرها نمیخواهد.
هنگامی که داعش در آستانه ورود به اربیل بود و تنها چند کیلومتر با این شهر فاصله داشت، برادران کُرد ما از برادران ایرانی درخواست کمک کردند که در رأس هیئت ایرانی، حاج قاسم قرار داشت. آیا حاج قاسم از خاک کشورش دفاع کرد یا خاک اربیل که بخشی از عراق است؟ این همه فریبکاری رسانهای را باید پایان داد. کسانی که از سیاست حرف میزنند، اگر واقعاً سیاست را درست میفهمیدند، میدانستند که عراق باثبات بهنفع ایران است. از اینها باید پرسید آیا سقوط بغداد و اشغال آن به دست داعش بهنفع ایران است یا اینکه وجود دولت عراق در بغداد بهنفع ایران است؟ این ایران بود که شورای حکومت انتقالی را حتی در سایه حضور نظامیان بیگانه به رسمیت شناخت و دولتهای علاوی، الجعفری و المالکی را به رسمیت شناخت، میدانید چرا؟ برای اینکه ایران میخواست بگوید که با وجود اشغالگران، کسانی هستند که میتوان با آنها گفتوگو کرد. وقتی ایرانیها به عراق میآمدند با نخست وزیر عراق گفتوگو میکردند نه اشغالگران.
نظر شما