قدس آنلاین / رقیه توسلی ‌: آن روزها که برادرم عمل لیزیک چشم انجام داد و دو عددعضو مفیدش، برای ساعات زیادی از کارکردن منع شده بودند، مدام به ما می گفت: حالا برایتان می گویم در دنیای دوروبرمان چه خبرهائیست!!

معلولان چشم انتظارند...

پانسمان چشم هایش را که باز کردند مصرّانه هر موضوعی را به اکرام از معلولان خصوصاً نابینایان گره می زد و سرپا نشده، پُرسان پُرسان راه افتاد سمت انجمن روشندلان شهر...

اینها را عرض کردم که بگویم حالا که معلولیت وجود دارد و چهار درصد آدم های جامعه ی ما معلولند، چرا ما اینقدر سهل انگارانه و فراموشکارانه از کنار این موضوع مهم عبور می کنیم.

این وسط کاری به نقد و بررسی ارگان و مسول خاصی ندارم. می خواهم بگویم چه خوب می شد اگر ما آدم های معمولی هم، یک وقت هایی آستین توجه بالا بزنیم و دست به کار شویم.

برویم در حد توان، اسباب شادی و حمایت و مهربانی به این قشر را فراهم کنیم... جای تعجب ندارد... اگر ابتدا به خودمان، بعد به آدم های دورو برمان، حضور معلولان را نهیب بزنیم، باور کنید آدم به آدم می رسیم به رأس. به آنجا که مسولین ذیربط قرار دارند و مجری امورند.

چه خوب است بنی آدمی باشیم که اگر عضوی از ما به رنجی مبتلاست، قرار و آرام ما هم سلب بشود و بدانیم وقت برای یاری رساندن تنگ است... به نظر شما پای انسانیت و معرفت باید وقتی بیاید وسط که دردمند شده ایم!؟

برادرم حالا سالهاست که می گوید: نمی خواهد فقط یک خیّر یا نیکوکار باشد. چون برای درک واقعی یک معلول باید از روح مان هم خرج کنیم. یعنی با گوشت و پوست و استخوان مان، آنها و شرایط شان را درنظر بگیریم و گاهی همان نابینایی باشیم که قصد دارد از خیابان عبور کند، سوار مترو و اتوبوس شود و در فروشگاه و بیمارستان و صف نان حاضر گردد...

سالهاست که برادرم می گوید: با چشم دیگری معلولان جهان را می بیند و عصا و صدا بودن جز دوست داشتن نمی خواهد. 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.