روزنامه نگار واقعی طرف هیچ جناحی نیست. نباید هم باشد. باید زبان مردمی باشد که فریادشان به جایی نمیرسد. برهمین سیاق، نگارنده نیز سالهاست تلاش کرده به خوش آمد یا کج خلقی گروه و جناحی ننویسد. طی سه سال به قدرت رسیدن دولت فعلی نیز شیوه نوشتنم با همین حس و حال همراه بوده و اگرچه پیش از آن در انتقاد از سیاستهای ناروای دولتی، تند و تیزتر مینوشتم، اما گاه کار به جایی میرسد که روزنامه نگاری چون من هم، احساس میکند یک جای کار میلنگد و باید از طرف مردم، آنها را که روزگاری شعارهای خوش آب ورنگ میدادند، بازخواست کند. گو اینکه این انتقادها و گلایهها را گوش شنوایی نباشد، اما دلیل نمیشود امثال بنده سکوت کنند.
جناب دکتر روحانی، رئیس جمهور محترم بتازگی و در جمع مردم کرمانشاه که همانند عامه مردم این دیار از بیکاری و رکود و مشکلات سنگین مرتبط با آن به تنگ آمده و شعارهایی سر داده بودند، تأکید داشتند با شعر و شعار کار درست نمیشود... و در پاسخ مردمی که دلشکسته باز هم از رئیس جمهورشان تقاضای توجه و رسیدگی داشتند با جملاتی آمیخته به گلایه و دلخوری و با این مضمون گفتند که؛ گوش نمیکنید دیگر! گوش کنید! با شعار کارها پیش نمیرود... باید دست در دست هم بدهیم و...
اما براستی چه کسی گوش نمیکند؟ چه کسی به خواستههای همراه با التماس مردم گوش نکرده است؟ آیا همین مردم نبودند که دست در دست دولت اعتدال و امید، با وعده چرخیدن چرخ کارخانهها به همراه چرخ سانتریفیوژها، پای تمام تصمیمات سیاستهای داخلی و خارجی دولتمردانشان ایستادند؟ آیا این مردمند که میخواهند با شعار اوضاع را سامان دهند یا مسؤولانند که شعار میدهند؟
آنها که در گرمای تابستان کرمانشاه گرد آمده بودند تا سخنان رئیس جمهور محبوب خویش را بشنوند، همان مردمی هستند که در وعدههای انتخاباتی از زبان ایشان شنیدند که هم باید چرخ کارخانههای تولیدی کشور بچرخد و هم چرخ تجهیزات اتمی ما. از زبان ایشان و همراهانشان شنیدند که از آب و نان گرفته تا ازدواج جوانان و بیکاری و حتی سینما و هنر کشور به برجام و توافقات پس از آن گره خورده است و آیا حالا این مردمند که میخواهند با شعار مشکلات را حل کنند؟
آیا آنها حق ندارند جویا شوند که سرنوشت آن همه شعار و وعده و وعید آن روزها چه شد؟ حق ندارند بپرسند که چطور با پشتیبانی همین مردم، هر آنچه باید و هر امتیازی که مورد نظر دولت بود و هر قراردادی که صلاح دانستند را امضا کردند و ملت هم بنا به وعدههای رونق و رفع مشکلات، حامی آنها بودند، اما سوغات آن همه امتیاز دهی، رکود بی سابقهای است که کمر کارفرما و کارگر را توأمان شکسته است؟
و تازه باز این مردمند که متهم به شعار دادن و گوش نکردن دستورات این بزرگواران میشوند؟ چرا با مردم صادق نیستیم و همواره از آنان طلبکاریم؟
۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۰
کد خبر: 404390
محمد حسین جعفریان
نظر شما