در قرن ۲۱ طبق پیش بینی هایی که صورت می شد، باید جهان اسلام اوج می گرفت و قدرت اول در این قرن به لحاظ منطق و تفکر و رفتار اسلامی می شد اما متاسفانه از ناحیه تفکر سلفی – تکفیری و داعش، بزرگ ترین ضربات را متحمل شد.

چرا پای حملات داعش به قلب اروپا کشیده شد؟!

به گزارش قدس آنلاین به نقل از خبرگزاری شبستان، در گفت و گویی با مصطفی نوروزی، مشاور سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در خصوص چرایی حمله داعش به غرب به گفت و گو نشسته ایم، گفت و گوی شبستان را با رییس اداره تشکل های اساتید دانشگاه ها می خوانید:

 

جناب نوروزی! با توجه به این که شواهد قطعی مبنی بر راه اندازی گروه تکفیری داعش و حمایت آن ها از سوی غرب وجود دارد، اما برخی حرکات این گروه تروریستی از جمله حمله به قلب اروپا و ترور مردم اروپایی، این سوال را در ذهن ایجاد می کند این گروه که ساخته دست غرب است یا حداقل از طرف غرب حمایت می شود، چگونه مناطق تحت سیطره و سلطه اربابان خود را نیز مورد تاخت و تاز قرار می دهد؟ به عبارت دیگر آیا جز این است که داعش ساخته غرب است بنابراین چرا آبشخور خود را نیز مورد حمله قرار می دهد؟

اینکه داعش پارادوکسیکالی عمل می کند یعنی هم در تقابل با غرب است و هم ضد اسلام، از دو منظر قابل بررسی است. به طور کلی جریان سلفی تکفیری داعش را باید از دو جهت واکاوی کرد؛ نخست از وجه سیاسی و دوم فکری.

از نظر سیاسی، جریان تکفیری داعش ابزار دست غرب قرار گرفته است به خصوص در قرن بیست و یکم و در شرایط فوق العاده حساس جهان اسلام. در این وجه داعش تنها یک جریان ابزاری برای غرب و آمریکا است و از این منظر ضربات غیرقابل تصوری به جهان اسلام وارد کرده است و بیش از هر جریان و تفکری، این گروه جهان اسلام را منکوب کرد و مورد تجاوز قرار داد.

در قرن 21 طبق پیش بینی هایی که صورت می شد، باید جهان اسلام اوج می گرفت و قدرت اول در این قرن به لحاظ منطق و تفکر و رفتار اسلامی می شد اما متاسفانه از ناحیه تفکر سلفی – تکفیری و داعش، بزرگ ترین ضربات را متحمل شد و از آن پویایی و بالندگی خود عقب افتاد.

 

دقیقا داعش چه ضرباتی را به جهان اسلام وارد کرد؟

اولا یک چهره منفور و خشن و ضد انسانی از اسلام در منظر جهان و فضای ارتباطات ارائه داد که تماما به ضرر اسلام بود.  ثانیا آنچه که غرب به ناحق درباره اسلام طی سده های اخیر ادعا می کرد را اثبات کرد یعنی غرب مدعی بود اسلام یک تفکر بنیادگرا، متحجر و واپس گرا است و داعش نیز با جنایات و عملکرد خود در عمل این مطلب غیرواقعی را اثبات کرد و تصویر غیرواقعی از دین اسلام ارائه داد.

ثالثا تفکر سلفی – تکفیری یک جریان موازی با انقلاب اسلامی را ایجاد کرد که این موضوع از هر اتفاقی متاسفانه منفی تر است. در واقع آن ها جریان موازی و بدل و ساختگی از انقلاب ارائه دادند و آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی را لوث کردند. در واقع آن چه که انقلاب در دنیا به عنوان یک حرکت فوق العاده مترقی، مثبت و رو به جلو در پیش گرفته بود، آن ها وارونه کردند و مفاهیمی همچون جهاد و شهادت و آرمان خواهی و تسلیم ناپذیری در برابر غرب و سلطه جهانی را که انقلاب احیا و تقویت کرده بود، آن ها با دست گذاشتن بر همین مفاهیم و استفاده منفی از این موضوعات، این واژه ها را بی ارزش و مخدوش و بی اعتبار کردند و مثلا القا کردند تندروی یعنی شهادت و نابود شدن و این بزرگ ترین ضربه ای بود که داعش به اسلام و انقلاب وارد کرد.

 

ضرر دیگر که داعش به جهان اسلام وارد کرد، شکستن خط مقدم در منطقه بود. داعش دقیقا به کشورهای خط مقدم مقاومت حمله کرد و کشورهای عقب مانده اسلامی و عربی را وانهاد – هر چند حمله به این کشورها نیز غلط بود و هست- لذا کشورهای پیشگام و خط مقدم در مقاومت، همچون سوریه و لبنان و عراق را مورد هدف و حمله قرار داد و لطماتی که به این کشورها وارد کرد، موجب بر هم زدن خط مقاومت شد.

 

ضربه دیگر داعش به جهان اسلام، احیای رژیم صهیونیستی بود. این رژیم که پس از جنگ های سال های 1967 و 1973 به پیروزی هایی دست یافته بود، از سال 2000 به بعد به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روز به روز ضعیف تر شد و در لاک دفاعی بیشتری پیش رفت و ترس و واهمه در میان آن ها موج می زد در واقع کشوری که مدعی بود در جنگ های شش روزه، پنج کشور اسلامی را شکست داده، از یک کشور به ظاهر کوچک، ترسید و دیوار بتونی اطراف خود کشید. اما متاسفانه داعش با اقدامات خود، اسراییل را احیا کرد و امروز نه تنها این رژیم مورد تهدید نیست بلکه روز به روز جسارت بیشتری از خود نشان می دهد که حملات به غزه و نوار باختری حکایت از این موضوع دارد.

 

در واقع ما در وجه سیاسی مشاهده می کنیم تفکر سلفی، ضربات مهلکی به جهان اسلام وارد کرد و در درجه اول کشورهای پیشگام اسلام را مورد تهاجم قرار داد که به نابودی برخی کشورهای اسلامی منجر شد و بحث های سخیف را به جان کشورهای اسلامی انداخت.

 

 در وجه فکری چطور؟

اما همین تفکر که امروز ابزار دست سلطه گران است، در وجه فکری یک تفکر ضد غرب بود. به عبارت دیگر جریان سلفی که در کشورهایی همچون مصر و پاکستان و اردن و .. ریشه داشته و حداقل از سال 1930 این تفکر در این کشورها پا گرفت، تفکر آن در درجه اول ضد غرب و آمریکا و مبارزه با جاهلیت مدرن بود. در واقع بنیانگذاران این گروه، تفکری ضدغربی داشتند و معتقد بودند امروز علت رکود تفکر و اندیشه در جهان، تفکر جاهلیت مدرن است که در راس آن آمریکا قرار دارد، بنابراین، این تفکر همچنان در ذهن تکفیری ها وجود دارد اگر چه از نظر سیاسی آن ها به ابزاری در دست غرب تبدیل شدند. بنابراین، در برخی از اوقات و شرایط، این ایده در میان آن ها ظهور و بروز پیدا می کند و همین موجب می شود بعضا تحرکات تروریستی در غرب نیز انجام دهند اما این حرکات به اندازه ای ناچیز است (در برابر جنایات دیگر آن ها)، که همین اقدامات ضدغربی نیز باز هم به نفع غرب تمام می شود و از دو سو این جریان به غرب امتیاز می دهند.

در حقیقت داعش با حملات خود به غرب، پروژه اسلام هراسی را تقویت کرده و این دین را که دین الهی و رحمانی است، در نگاه غربی ها یک اندیشه ضدانسانی و رادیکال و مسلح معرفی می کنند که این حرکات آن ها تماما به نفع سیاستمداران غربی است تا بتوانند از جهت نفوذ و گسترش اسلام، این دین را محدود کرده و تحت فشار قرار دهند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.