بیش از یک ماه از اولین حمله های جنجال برانگیز حیوانی ناشناخته به احشام دامداران شهرستان شهداد میگذرد. آنچنانکه در خبرها آمد و ما نیز هفته پیش درهمین صفحه به تفصیل دربارهاش نوشتیم، این موجود (عجیب!) بیش از 150 رأس از دامهای سبک و صدها قطعه مرغ و طیور روستاییان و دامداران مناطق تکاب، شهداد و چهار فرسخ در استان کرمان را دریده و خورده است.
این اتفاق تنور شایعات را در منطقه هر روز داغتر از قبل کرده و موجب ترس و نگرانی اهالی شده، به حدی که این روزها کمتر کشاورز و دامداری برای آبیاری و چرای دامها بهتنهایی به مزارع و بیابانها میرود و مردم شبها از ترس، جرأت بیرون فرستادن فرزندانشان را ندارند.
از سوی دیگر باوجود گشتهای متعدد مأموران انتظامی، محیط زیست و مراقبتهای کشاورزان و دامداران هنوز کسی حیوان را ندیده و شناسایی گونه این جانور به چالشی بزرگ تبدیل شده که این مسأله با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، قابل تأمل و سؤال برانگیز است.
در این بین عملکرد و اظهارنظر برخی مسؤولان محلی از یک سو و سکوت و شاید انفعال دستگاههای متولی محیط زیست و برقراری امنیت از سوی دیگر، بر پیچیدگی معمای این حیوان رازآلود افزوده است. چرا که به جز ایجاد گشتهای منظم نیروی انتظامی و یگان حفاظت محیط زیست، هیچ خبری از تحقیقات علمی و کارشناسی به منظور شناسایی این حیوان نیست و گویا تمامی اقدامات براساس فعالیت های میدانی مأموران استوار شده و مسؤولان امید آن دارند تا در یکی از گشتزنیهای مأموران مذکور، سرانجام موجود ناشناخته را شکار کنند و به غائله پایان دهند.
جالب آنکه یکی از مسؤولان نیز دلیل تأخیر در حل این معما را ناشی از زیرکی حیوان دانسته و با تأکید بر این که نوع حیوان مشخص نیست، گفته است طبق نظر کارشناسان و از ردپاهای به جای مانده این حیوان احتمالاً سگ سان است.
این جملات هرچند حاکی از توانایی کارشناسان اکیپ تخصصی اعزامی محیط زیست، در شناسایی ردپای حیوانات است! ولی از این حیث که نشاندهنده ضعف و کاستی های فراوان در بهره مندی و بهره گیری از دانش و تجهیزات مدرن و پیشرفته امروزی میباشد، باعث تأسف و تأثر است.
بدون تردید اگر به جای راه اندازی گشت های منظم شبانه روزی در منطقه و به کارگیری دهها نفر نیروی انسانی، از روشهای علمی و ژنتیکی برای تشخیص نوع و گونه این حیوان ناشناخته – با نمونهگیری از باقیمانده لاشه قربانیان - استفاده میشد، نه تنها این معما بسیار زودتر حل میشد که هزینه و خسارات کمتری را نیز بر دوش مردم و دستگاههای درگیر در ماجرا تحمیل میکرد.
ماجرایی که با توجه به شایعات و رعب و وحشت ایجاد شده، بیشتر به یک مسأله امنیتی میماند تا مشکلی زیست محیطی؛ و از این حیث ضروری است حال که به نظر نمیرسد سازمان محیط زیست از چنین امکاناتی برخوردار باشد، نیروی انتظامی به این ماجرا نیز همانند یک پرونده جنایی نگاه کرده و با استفاده از توان آزمایشگاهی و تشخیصی، هویت این حیوان (جگرخوار!) را نیز آشکار ساخته و ضمن پایان دادن به بازار شایعات، ساکنان چند روستای منطقه را از وحشت و نگرانی نجات داده و زندگی آنها را به روال عادیاش بازگردانند.
نظر شما