برخورد انفعالی با یک بحران
سرانجام وزارت آموزش و پرورش در یک برخورد انفعالی با بحرانی که خودش درست کرده بود، ناچار به توقف اجرای طرح اجباری «هدایت تحصیلی» شد. محمد قمی، عضو کمیسیون آموزش مجلس میگوید: در حال حاضر مشکل انتخاب اجباری رشته تحصیلی از سوی آموزش و پرورش حل شده و دانشآموزان مجبور نیستند رشتههای اعلام شده را انتخاب کنند.
نماینده پاکدشت در گفتوگو با «قدس» میافزاید: اصل هدایت تحصیلی درست است و باید انجام شود، ولی به دلیل نبود زیرساختها و برنامهریزی دقیق، مشکل انتخاب اجباری پیش آمد که خوشبختانه حل شد، چون طبق اطلاعات به دست آمده، برخی رشتهها در شماری از شهرها متقاضیان بیشتر و برخی رشتهها متقاضی کمتری دارد. بنابراین آموزش و پرورش سعی دارد، دانشآموزان به طور متوازن در رشتههای گوناگون توزیع شوند و لازمه آن این است که در هر منطقه مدارس گوناگون با رشتههای متنوعی وجود داشته باشد که دانشآموزان بتوانند به سهولت انتخاب رشته و تحصیل کنند.
قمی تأکید میکند: حضور نیم بند مشاور در دبیرستانها پاسخگوی مشکلات فعلی نیست و مدارس در تیرماه و مردادماه فقط روزهای دوشنبه و چهارشنبه باز است، بنابراین اصلاح زیرساختها باید مورد توجه آموزش و پرورش قرار بگیرد.
وی تصریح میکند: مشاورههایی که در حال حاضر انجام میشود، دقیق و حسابشده نیست، در حالی که دانشآموزان و خانوادهها باید بیشتر توجیه شوند و لازم است مسؤولان مربوطه از جمله معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش به طور متوالی در رسانهها حضور پیدا کنند و مردم را در جریان امور قرار دهند و این برنامهها باید از قبل طراحی و در فواصل زمانی منظم انجام شود تا مردم بهتر توجیه شوند.
ضرورت حضور مشاور از مقطع ابتدایی
با توجه به اهمیت حضور مشاور در تمامی مقاطع تحصیلی و نقش آنها در امر هدایت تحصیلی، سراغ معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش رفتیم. محمد دیمهور میگوید: فرایند هدایت تحصیلی از دوره ابتدایی با طرح ارزشیابی توصیفی آغاز میشود و مقدمه آن این است که استعدادهای دانش آموزان شناسایی و خانوادهها و اولیا مدرسه به دانش آموزان کمک کنند تا ظرفیتهای بالقوه به مرحله عمل برسد، بنابراین ضرورت دارد از مقطع ابتدایی، مشاور رفتاری و تربیتی داشته باشیم.
دکتر مهر محمدی، سرپرست دانشگاه فرهنگیان نیز در گفتوگو با قدس با تأکید بر اینکه تمام معلمان باید نقش مشاور را نیز در مدارس داشته باشند، میگوید: حضور مشاوران متخصص در کنار معلمان و دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
مدیر یکی از مراکز معتبر مشاورهای نیز معتقد است، با توجه به استقرار نظام 6، 3، 3 قرار بود هدایت تحصیلی به یک دوره پایینتر بیاید، بنابراین در همان زمان هم باید هدایت تحصیلی به طور جدی دنبال و زمینههای اجرای آن یعنی آییننامه هدایت تحصیلی و نیروی متخصص، فراهم میشد. این در حالی است که آیین نامه در بهمن ماه سال قبل تهیه شده و باید به صورت آزمایشی انجام میشد تا ایرادها برطرف شود.
مشکل شاخص در هدایت تحصیلی
عباس بهزادی مقدم تأکید میکند: بعد از این دو کار، موضوع جدیدی پیش آمد که آموزش و پرورش آن را پیشبینی نکرده بود، چون در سالهای قبل که هدایت تحصیلی انجام میشد، نمرات فیزیک و شیمی شاخصهای خوبی برای انتخاب رشته بود و با توجه به نمرات میشد تعیین رشته کرد، ولی در حال حاضر نمره علوم تجربی که یک الگوی کلی است، ملاک قرار گرفته است بنابراین، این سه عامل موجب بروز اشکال شده است.
وی میافزاید: مشکل چهارم این است که مقطع متوسطه در امر هدایت تحصیلی دخالت کرده است و در هدایت تحصیلی، استعداد، شخصیت و رغبت و نیاز جامعه مد نظر قرار میگیرد که سه عامل اول توسط مشاور مشخص میشود و نیاز جامعه را مسؤولان باید اعلام کنند.
به گفته وی، سالهای قبل به صورت توصیهای به مشاوران میگفتند که چه رشتههایی برای چند درصد دانشآموزان ظرفیت دارد، اما این توصیهها امسال رنگ اجبار به خود گرفت و مشکل به وجود آمد و به نام هدایت تحصیلی تمام شد، در صورتی که اشکال مربوط به نظام آموزش و پرورش برای اجبار دانشآموزان است و با وجود اینکه مشاوران، رضایتی از انجام این طرح ندارند، ولی مجبور به انجام آن هستند.
این مشاور باسابقه با اشاره به اینکه در حال حاضر آموزش و پرورش در حال اجرای روش غلطی است که 20 سال پیش رأی نیاورده و کنار گذاشته شده، تأکید میکند: به دلیل اینکه ابزارهای دقیق و مشاوران متخصصی در این حوزه وجود ندارد، مشاوره اجباری، نتیجه بخش نخواهد بود.
نتیجه تصمیمهای غیرعلمی
بهزادی با ابراز تأسف از اینکه آموزش و پرورش تصمیمات علمی نمیگیرد، میگوید: نتیجهاش این میشود که هر جایی فشارهای اجتماعی وجود داشته، تصمیمات آموزش و پرورش تحت تأثیر قرار گرفته و موجب عقب گرد شده است.
یکی از اولیای معترض هم درباره طرح هدایت تحصیلی میگوید: لازم است از پایه ششم تا نهم نیز مشاوره تحصیلی انجام شود و اولیا در جریان انتخاب رشته باشند و دست کم باید در پایه نهم چنین اتفاقی میافتاد. امسال برای انجام هدایت تحصیلی بدون در اطلاع والدین یک سری پرسشنامه با پرسشهای زیاد و با یک فرصت زمانی 30 دقیقهای به دانشآموز دادهاند که این فرمها را پر کند، آن هم بدون برقراری ارتباط رودررو با دانشآموز و این برگه تنها عامل برای هدایت تحصیلی از سوی مدرسه بوده است. مسؤولان بهتر میدانند از پایه دهم رشته تحصیلی دانشگاه دانشآموز نیز مشخص میشود، بنابراین توجه ویژه به این امر لازم است.
وی میافزاید: ما با پرداخت هزینه زیاد مجبور شدیم از مشاوران خصوصی بیرون کمک بگیریم، ضمن اینکه اگر بهترین مشاوران را بیرون از آموزشگاه در خدمت بگیریم، باز هم نمیتواند مانند مشاوری که در مدرسه هست، درباره دانشآموز اعلام نظر کند.
دستورالعمل از قبل صادر شده بود!
خانم وجدانی، مادر یک دانش آموز پایه نهمی میگوید: پسرم در مدرسه نمونه دولتی در رشته علوم انسانی قبول شد و مدیر مدرسه اصرار داشت که همین رشته را ادامه دهد و فکر میکردم که به خاطر آینده دانشآموز است، اما حالا متوجه شدیم برای همه این کار را انجام دادهاند و یک کار علمی صورت نگرفته است. ظاهراً دستورالعمل از قبل صادر و به مشاوران دیکته شده است! وقتی فرزند من در رشتههای مهندسی و ریاضی فیزیک موفقیتهای خوبی دارد، چرا میگویند فقط علوم انسانی بخوان و قابلیتهای بچهها و علایق آنها به صورت علمی سنجیده نمیشود؟ آموزش و پرورش باید به طور علمی به هدایت تحصیلی ورود پیدا کند، چون نقش معلم و مشاور در این زمینه بسیار تأثیرگذار است. مشاوره تحصیلی و مشاوره پرورشی باید به عنوان دو بازو در مدارس حضور پیدا کنند و علمی رفتار کنند نه اینکه فقط چند فرم را از سر رفع تکلیف پر کنند.
مهناز امینی، کارشناس ارشد مشاوره نیز معتقد است، اعداد و ارقامی که از سوی مسؤولان در رسانهها اعلام شد، با اعدادی که برای هدایت تحصیلی در اختیار مشاوران قرار گرفته، مغایرت دارد و آموزش و پرورش این اعداد را به مشاوران اعلام کرده است: 35 درصد میانگین نمرات سال هفتم و هشتم و نهم، 65درصد امتیازات مشاورهای که ریز آن عبارت است از تست استعداد 15 امتیاز، تست رغبت 15، نظر دبیران 10، نظر دانش آموز 10، نظر ولی پنج و سرانجام نظر مشاور 10درصد امتیاز را دارد.
پسران بیشتر ضربه میخورند
پاک نیت، کارشناس علوم تربیتی با 30سال تجربه کاری نیز با بیان اینکه در حال حاضر نگاه تخصصی برای آینده شغلی پسران وجود ندارد، میگوید: مشاوران منتظرند ببینند بخشنامهها چه میگویند. بر این اساس دانشآموزان باید به تناسب عدد تعریف شده از سوی آموزش و پرورش در مدارس چیده شوند. نظام آموزش و پرورش فراموش کرده است که باید انسان بسازد نه روبات. ضعفهای پژوهشی، علمی و عملی در این نظام موجب چنین نقصانی شده است که آثار عینیاش را هم در هدر رفتن نیروی کار در جامعه میبینیم. پاک نیت تأکید میکند: هر ساله شاهد گزارش کارها و نشستهای خبری زیادی از سوی مسؤولان ارشد آموزش و پرورش هستیم، ولی متأسفانه در مرحله عمل این طرحها ناقص میمانند. دانشآموزان باید از همان دوره ابتدایی استعدادیابی علمی شده و به گونهای اصولی در مسیری که علاقه و استعداد آن را دارند، هدایت شوند.
نظر شما