گروه «هنر» قدس آنلاین- تکتم بهاردوست: در طول تاریخ سینمای ایران فیلم‌های بسیاری ساخته شده که طعم تلخ داشته‌ و از مشکلات و معضلات اجتماعی گفته‌اند؛ از اعتیاد گرفته تا دزدی، جنایت، خودکشی و دیگرکشی. فیلم‌هایی که نگاهشان به پیرامون، در جست‌و‌جوی روی تلخ و زشت زندگی است. برخی از همین فیلم‌ها به واسطه نگاهی که به سیاهی‌های جامعه داشته‌اند، در دوره خودشان در داخل یا خارج از کشور بسیار مورد توجه بوده‌اند.

پول بده، گریه کن!

 امروز نیز موجی از فیلم‌های تلخ بر سر درِ سینماهای کشور نشسته‌اند و شگفت‌آور اینکه فروش خوب و قابل توجهی هم دارند. اکران موفق «لانتوری» که در هفته ابتدایی بیش از 2 میلیارد تومان فروخته، باعث تعجب بسیاری از ناظران سینمای ایران شده است. این فروش در نوروز امسال برای فیلم تلخ دیگری به نام «ابد و یک روز» هم تکرار شد. حالا این سؤال پیش می‌آید که آیا فروش خوب این فیلم‌ها بیانگر این واقعیت است که عملاً تلخی و ناشاد زیستن در جامعه ما خریدار پیدا کرده یا به عبارتی، شادی از جامعه ما رخت بربسته است؟ آیا فروش خوب فیلم‌های تلخ خود هشداری برای مسؤولان نیست که ذایقه مردم به سوی پذیرش تلخکامی و خشونت در جامعه متمایل شده است؟

این اصلاً خوب نیست!

سیدضیاء ‌هاشمی، ‌تهیه‌کننده سینما، با ابراز نگرانی از وضعیت حال حاضر جامعه، بخشی از  فروش خوب فیلم‌های تلخ را به این وضعیت نسبت می‌دهد و می‌گوید: وقتی همه شادی‌ها از جامعه گرفته‌ شود و فیلم‌های کمدی به هزار بهانه از پرده پایین ‌کشیده شوند، دیگر چه جای شادی برای مردم می‌ماند؟ برخی مسؤولان با دست خودشان مردم را به سمت نگاه تلخ می‌برند.

این تهیه‌کننده با اشاره به اینکه مشکلات معیشتی و فشار مالی مردم را از پا در آورده است، تأکید می‌کند: ما داریم با این کارها روحیه تلخ‌نگری را در مردم افزایش می‌دهیم و این، واقعیت اجتماع است. روزنامه‌ها را نگاه کنید. ما در روز با چندین مورد اسیدپاشی، اعتیاد، قتل و... مواجهیم؟ این مسایل در جامعه و زندگی مردم زیاد شده است و مردم دارند با این گونه فیلم‌ها همذات‌پنداری می‌کنند و این اصلاً خوب نیست! وی البته به قابلیت‌های فنی آثاری که این روزها فروش بالایی دارند هم اشاره می‌کند و می‌افزاید: البته این را هم یادآوری کنم که این چند فیلم تلخ و پرفروش، فیلم‌های خوش‌ساختی هم هستند و اگر این تلخی اجتماعی را هم به تصویر نمی‌کشیدند، به دلیل ساختار خوبی که دارند می‌توانستند در گیشه موفق باشند. ولی به هر جهت، استقبال از این فیلم‌ها به روحیة حال حاضر مردم بستگی دارد. این آثار از واقعیت جامعه گرفته شده است. فیلم «ابد و یک روز» ابد و یک روز جامعه است. من در یکی از خیابان‌های تهران خودم این قضیه را به چشمم دیدم! مردم ما دارند این واقعیت را می‌بینند و از واقعیت هم نمی‌شود فرار کرد.

این تهیه‌کننده با طرح این پرسش که واقعاً ما برای شادی مردم چکار کرده‌ایم، اضافه می‌کند: به نظر می‌رسد که نه‌تنها هیچ کاری نکرده‌ایم بلکهدر مقابل، فقط از مردم طلبکار بوده‌ایم. ما فقط آنها را برای انتخابات می‌خواهیم. این مردم همیشه در هر امری حضوری فعال داشته‌اند. پس چرا نباید به شادیشان اهمیت داد؟ و با شادی مردم مخالفت علنی کرد؟ هاشمی‌ معتقد است که فروش این فیلم‌ها که بیان‌کننده تلخی‌های جامعه هستند، هشداری برای مسؤولان است. این آثار به‌شکلی روی مردم تأثیر گذاشته که مردم در سالن سینما از دیدن بعضی صحنه‌ها به وحشت می‌افتند و حالشان بد می‌شود ولی نمی‌توانند از دیدنش هم بگذرند زیرا این چیزهایی را که روی پرده می‌بینند، در کنارشان در خانواده و جامعه به خوبی لمس می‌کنند.

مردم تلخی‌ها را بیشتر تجربه می‌کنند

دکتر مسعود دلخواه، منتقد سینما، درباره دلایل فروش بالای فیلم‌های تلخ در این روزها چنین می‌گوید: شاید یکی از دلایل پرفروش بودن این فیلم‌ها در آن است که این آثار بازتابی از واقعیت‌های جامعه است و به نظرم این قضیه هیچ ربطی به موضوعی که به تصویر کشیده می‌شود، ندارد. حتی زمانی که یک فیلم کمدی هم  به‌نوعی از واقعیت جامعه گفته، مورد توجه قرار گرفته است. منظور من این است که اثری مورد توجه است که بخشی از واقعیت روزانه و زندگی مردم جامعه در آن به تصویر کشیده شده باشد.

وی با بیان اینکه وظیفه هنر هشداردادن است، ادامه می‌دهد: این فیلم‌ها هشداردهنده است و وقتی ساخت این‌گونه آثار زیاد می‌شود به معنای این است که بروز این اتفاقات در جامعه زیاد شده است. مردم ما این روزها تلخی‌های زیادی را به شکل‌های مختلف تجربه می‌کنند. استقبال مردم از یک فیلم تلخ که حتی حالشان را دگرگون می‌کند، به این معناست که در آن اثر چیزی را می‌بینند که به‌نوعی آن را لمس کرده‌ و درگیرش شده‌اند. این منتقد سینما اضافه می‌کند: این فیلم‌ها یادآوری‌کننده است و در واقع چیزی تازه‌ای به مردم نشان نمی‌دهد چون هر کسی با هر شکلی با این موارد درگیر است. حقیقتِ این فیلم‌ها است کهآنها را برای مردم جذاب می‌کند. البته این را هم اضافه کنم که شیوه بیان این آثار و هنر فیلمنامه‌نویس و کارگردان و البته تبلیغاتی هم که برای این آثار انجام می‌شود، در جذب مخاطبان و فروش آنها مؤثر است. البته زمان‌هایی هم هست که موضوعاتی سلیقه‌ای به مردم تحمیل می‌شود و از قضا خوب هم می‌فروشد.

دلخواه در ادامه می‌گوید: موضوع این فیلم‌ها واقعیت جامعه است و مردم هم از دیدن واقعیت‌ها استقبال می‌کنند. بگذارید مثال دیگری بزنم. چرا الان مردم نسبت به تلویزیون  بی‌علاقه شده‌اند(البته به جز برنامه‌هایی که از دغدغه‌ها و مشکلاتشان می‌گوید)؟ چون کمتر از سینما به واقعیت‌ها پرداخته است. با توجه به مشکلات معیشتی که در حال حاضر گریبان مردم را گرفته است، مردم بیشتر از هر چیزی به خنده و شادی نیاز دارند ولی متأسفانه از آنها دریغ شده است. 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.