۱ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۲
کد خبر: 415037

کامران پارسی‌نژاد: مترجم داستان، چون يك پل ارتباطي است كه قصد دارد دو دنياي متفاوت را به‌هم متصل سازد و شرايط ايجاد ارتباط ميان دو وادی را فراهم آورد؛ از اين‌رو بر او واجب است تا هم نويسنده اصلي متن را شناسايي كند، هم به‌درستي متن را مطالعه و درك كند، و هم مخاطبان اثر را بشناسند تا به بهترين شيوه مفاهيم را به آن‌ها تفهيم كند.

حکایت  ترجمه داستان

اصولاً آگاهي از سير فرايند ارتباطات،‌ مي‌تواند كمك بسيار زيادي به مترجمان كند. زماني مترجم داستان مي‌تواند مدعي باشد كه ارتباط ميان مبدأ و مقصد را فراهم كرده كه عيناً آنچه را كه مدنظر نويسنده بوده، به مخاطب منتقل كرده باشد. در اين راستا تنها انتقال مفاهيم مطرح نيست، بلكه مترجم بايد حس موجود در يك متن را نيز به‌درستي درك كند و آن را به مخاطبان اثر منتقل سازد.

بی‌شك اگر مترجم اطلاعات دقيقي از نويسنده، پيشينه، سبك نگارش، شخصيت و موقعيت اجتماعي وي در اختيار داشته باشد، بهتر مي‌تواند آثار او را ترجمه كند. مترجم همچنين بايد از انديشه و مكنونات ذهني نويسنده مطلع باشد. او حتي بايد در جريان شرايط اجتماعي، سياسي و اقتصادي‌اي كه نويسنده با آن درگير است، قرار بگيرد؛ اینکه نويسنده در چه دوران و حكومتي زندگي مي‌كند، در كشور او مردم به چه اصولي پايبندند، هنجارها و ناهنجارهاي اجتماعي در كشور او كدامند، و...

متأسفانه در ايران اغلب مترجمان، آنچنان که توقع می‌رود در امر شناسایی داستان مبدأ و جریان‌ها و نحله‌های ادبی نزدیک به اثر فعال نیستند و بدون آگاهی کامل و درایت کافی، اقدام به ترجمه مي‌كنند. آن‌ها حتي حاضر نيستند نويسنده مبدأ را شناسايي و از مكنونات دروني او آگاهي بیابند. مترجمان كشور، غالباً به فكر ترجمه سريع يك اثر هستند و چنان‌كه بايد در قيد ارایه يك اثر ترجمه‌شده اصولی و مستحكم نيستند.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.