وقتی از پدیده مهاجرت صحبت می کنیم برداشت متداولی که تقریباً در تمامی نقاط دنیا وجود دارد به ذهن می رسد. در این نگاه، افراد محاسبه می کنند که با مهاجرت به نقطه ای دیگر چه میزان فایده نصیب شان می شود و چه اندازه از هزینه های زندگی شان کاسته خواهد شد.
مهاجرت هایی که در چنددهه قبل شکل گرفت، از نوع مستقیم بوده که از روستاها و شهرها به سمت تهران اتفاق می افتاد. پس از انقلاب اسلامی برای متوقف نمودن این روند، برنامه هایی همچون توسعه روستایی مورد توجه دولت های مختلف قرار گرفت که تا حدودی از این جریان شتابان کاسته شد. ولی این مهاجرت همچنان ادامه داشته و اقشار کم درآمد برای یافتن شغل، زندگی بهتر و رفاه اقتصادی به پایتخت می روند.
این روزها نوع جدیدی از مهاجرت بنام "مهاجرت معکوس" که در حال تغییر روش قدیمی ست، بوجود آمده و افرادی که در دهه های گذشته به شهرهای بزرگ نقل مکان می کردند، اکنون پس از دوران بازنشستگی با یک نوستالژی بازگشت مواجه می شوند. نوستالژی بازگشت به سرزمین پدری.
محتمل ترین پیامد پدیده مهاجرت معکوس، ورود سبک زندگی شهری به زندگی روستایی بوده و شهرنشینان تازه وارد با خود فرهنگ، آداب، عادات و سبک شهری را وارد روستا می کنند که این مساله موجب چندگانگی هویت و ایجاد تناقض های فرهنگی در روستا می گردد.
در مهاجرت معکوس بیشتر یک احساس زیبایی شناسی بوجود می آید تا یک نیاز مادی. در این مهاجرت باید از احساسی زیبایی شناسانه صحبت نمود. احساسی که مهاجر می خواهد در آن به آرامش روستا برسد.
چالشی بنام فرهنگ شهرنشینی در روستا
برای بررسی این پدیده با مسول طبیعت گردی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران به گفتگو نشستیم.
خانم تهمینه اسدی که در مقطع دکترای توریسم در دانشگاه الگارو پرتغال مشغول تحصیل می باشد، می گوید: عدم برنامه ریزی برای خروجی دانشگاه ها و نبود فرصت های کسب و کار، جوان روستایی را وادار به مهاجرت از روستا می کند.
وی با اشاره به اینکه در سالهای اخیر شاهد نوعی مهاجرت از شهرها به روستاها بودیم که بیشتر جنبه خوش نشینی دارد، می افزاید: شهرنشینی که به روستا برمی گردد، تعصب خاصی به روستا نداشته و با فراموش کردن فرهنگ روستایی خود ، فرهنگ شهرنشینی از جمله مصرف گرایی، استفاده از تکنولوژی و ماشینیسم را وارد روستا می کند.
مسول طبیعت گردی اداره کل گردشگری مازندران اضافه می کند: ورود آدم های مصرف گرا همراه با تکنولوژی به روستاها، برای روستاییان تضاد ایجاد نموده و تفاوت طبقاتی را به رُخ می کشد و متاسفانه فرهنگ مصرف گرایی را ترویج می کند.
خداحافظ زبان مادری
اسدی با بیان اینکه تغییر معماری در روستاها کل فرهنگ روستانشینی را تغییر داده است، اظهارمی کند: براساس تغییر معماری، تکنولوژی بصورت بی رویه وارد روستاها شد. با تغییر معماری، تغییر رویه در زندگی ها ایجاد بطوریکه با اُپن شدن آشپزخانه ها، عناصر ماشینی جدید وارد گردید و دیگر از کله و کله سی (اجاق های گِلی) خبری نیست.
در ادامه این روند، نوع غذاها عوض شد و به غذاهای زودپز روی آوردیم و مواد اولیه اُرگانیک جای خودش را به غذاهای هورمونی و ماشینی داد.
در این پروسه حتی پوشاک روستائیان نیز دستخوش تغییر شد چرا که در معماری گذشته سرما و گرما کنترل می شد و نیاز به وسایل سرمایشی و گرمایشی نبود.
وی یادآور می شود: در راستای این تغییرات، روستائیان برای اینکه با غریبه ها ارتباط برقرار کنند، حتی زبان مادری شان را نیز فراموش کرده اند و دیگر به زبان محلی صحبت نمی کنند و از زبان، فقط یک لهجه باقی مانده است.
بوم گردی چاره کار
این کارشناس طبیعت گردی ادامه می دهد: با تحرک در حوزه گردشگری می توان خانوارهای روستایی را توانمند ساخت و برای همه اعضای خانواده اشتغال ایجاد کرد تا از مهاجرت جلوگیری شود.
اسدی با اشاره به اینکه یکی از این روش ها، "بوم گردی" می باشد، اضافه می کند: در بوم گردی، روستائیان خانه ها و اقامتگاه های قدیمی شان را در اختیار گردشگران قرار داده و با ارائه غذاهای محلی از سوی مادر و مادربزرگ، راهنمای گردشگری شدن برای نشان دادن نقاط بکر و دیدنی و فروش محصولات دامی، باغی و کشاورزی و در کنارش صنایع دستی، زمینه فعالیت همه اعضا خانواده را فراهم می شود.
وی یادآور می شود: در استان مازندران 22مجوز برای صاحبان خانه های قدیمی صادر شده و در این خانه ها می توان فرهنگ اصیل، زندگی در کنار عناصر طبیعی، فضای روستایی، غذاهای محلی و چیدمان زندگی سنتی بدون مبلمان را یافت.
مسول طبیعت گردی اداره کل گردشگری مازندران می گوید: باید با حساب و کتاب و با ارائه آموزش به روستائیان، مناطق گردشگری را آماده حضور مسافران نمود چراکه اگر این اقدامات صورت نگیرد، خیل عظیم گردشگران حضور می یابند در حالیکه زیرساخت ها فراهم نیست و فرهنگ، پیشینه و فرزندان آن سرزمین تحت تاثیر میهمانان خود قرار می گیرد و نه تنها کمکی به روستا نکردیم بلکه به آن آسیب جدی وارد نمودیم.
اسدی با تاکید بر این نکته که گردشگری بخاطر فرابخشی بودن باید در کنار سایر دستگاه های اجرایی کار کند و فرهنگ ها را احیا نماید، می افزاید: تنهایی نمی توانیم؛ باید با کارگروهی از نابودی فرهنگ مان جلوگیری کنیم.
وی خاطرنشان می کند: برای گردشگری روستایی باید همه روستا پای کار بیایند و در این راستا دو روستای "جنت رودبار" رامسر و "کلت" نکا بعنوان دهکده بوم گردی انتخاب شدند.
و سخن آخر اینکه باید با رونق گردشگری و ایجاد فرهنگ بوم گردی، ایجاد صنایع تبدیلی، رونق صنایع دستی و توجه ویژه به کشاورزی، زمینه های توانمندسازی اقتصادی روستائیان را فراهم نمود تا دیگر هیچ روستازاده ای هوس رفتن به شهر نکند و روستاها تا همیشه سرپا بمانند.
نظر شما