قدس آنلاین- آمنه مستقیمی: بودند شهدایی که هیچگاه به زیارت امام رضا(ع) مشرف نشدند و جسد مطهرشان اشتباها به مشهد فرستاده شد و اینگونه بعد از شهادت به پابوسی امام(ع) می آمدند!! البته درباره کیفیت و چیستی ارتباط معنوی و توسلات شهدا به امام رضا(ع) فقط خودشان می توانند سخن بگویند.

ماجرای وساطت ضامن آهو برای حاجت بزرگ رزمنده ها/راز توسل شهدا به امام رضا(ع)!

علی پیراسته، بسیجی و از رزمندگان دوران دفاع مقدس درباره حس و حال معنوی رزمندگان در ارتباط با امام رضا(ع) در گفت و گو با قدس آنلاین اظهار کرد: رزمندگان خراسان بزرگ هنگام اعزام به جبهه ها از هر محله و شهرستانی که بودند به زیارت امام رضا(ع) می آمدند و از پادگان شهید رستمی در خیابان کوهسنگی حرکت کرده و پای پیاده به سمت حرم مطهر می رفتند در حالی که این شعر زیبا را می خواندند و با همین زمزمه به حرم می رسیدند:

«ما فرستادگان رضاییم                              از مشهد عازم کربلاییم

یا حسین یا حسین کن حمایت                   از فرستادگان رضایت»

وی اظهار کرد: رزمندگان شهرستانی شب قبل از اعزام به مشهد می رسیدند تا در کنار سازماندهی، زیارت هم کنند و جالب آنکه برخی از رزمنده های روستایی برای نخستین بار بود که توفیق زیارت امام رضا(ع) را پیدا می کردند و نایب الزیاره خانواده هاشان هم می شدند که این دو نکته داشت.

پیراسته ادامه داد: نخست آنکه این رزمندگان در اوج اخلاص و بدون هیچ خواسته ای به زیارت امام(ع) می رفتند چون کسی که به میدان نبرد می رفت دیگر خواسته ای نداشت جز آنکه بگوید «یا امام رضا(ع)! ما می رویم، شما دعا کن آنچه خدا می خواهد را برایش انجام دهیم» یعنی فقط رضای خداوند مطرح بود و بس که می شد به شهادت هم ختم شود، و این مدل زیارت با زیاراتی که با نیت حوائج دنیایی انجام می شد، تفاوت های ریشه ای و بنیادین داشت.

این جانباز دوران دفاع مقدس تصریح کرد: بری همین بود برخی از رزمنده ها مثل شهید ابراهیم ناظمی که معلم بود را وقتی چند روز قبل از شهادت در عملیات کربلای پنج، در اهواز دیدم و از احوالش جویا شدم، در پاسخ گفت: رفتم زیارت و عرض کردم: آقا کاری کن این سفر، سفر آخر باشد!. شاید برخی بگویند این چه خواسته و حاجتی از محضر امام رضا(ع) است؟ اما هیچ کس فلسفه اش را نمی داند جز خدا و خود شهدا و شاید آنها می خواستند امام(ع) را جای دیگر زیارت کنند!

دعای توسل رزمنده ها گرد ضریح امام رضا(ع)

وی با اشاره حضور مجروحان جبهه ها در حرم مطهر رضوی بیان کرد: شب های چهارشنبه اطراف ضریح امام رضا(ع) قرق مجروحان جنگ می شد نه فقط مجروحانی که می توانستد حرکت کنند بلکه حتی رزمنده هایی که سرتاپایشان را گچ گرفته بودند به حرم آمده و دعای توسل می خواندند اما نه با نیت شفا که آنها شفا را در همان مجروحیت ها و جانبازی ها می دیدند بلکه از حضرت ثامن الحجج(ع) درخواست می کردند تا کمکشان کند اگر چیز دیگر هست که بتوانند بذل کنند، در راه خدا ببخشند.

پیراسته با اشاره به نگاه خاص رزمندگان سایر شهرها و استان ها به رزمندگان مشهدی ابراز کرد: وقتی به جبهه  می رسیدیم و دیگر رزمنده ها می فهمیدند ما مشهدی هستیم به ما می گفتند: «بچه های امام رضا(ع)» و اصلا نخستین تیپ استان خراسان هم با نام امام رضا(ع) ایجاد شد، جالب آنکه وقت بازگشت از جبهه ها نیز همه بچه ها التماس دعا می گفتند و اینها همه جلوه های زیبایی از ارتباط رزمندگان با امام مهربانی ها (ع) را آشکار می کرد.

وی زیارت امام رضا(ع) را خاص ترین برنامه تیپ ها و لشکرها در دوران دفاع مقدس برشمرد و گفت: فرمانده ها بعد از عملیات افراد باقیمانده را به این اردوها اعزام می کردند؛ البته بودند شهدایی که هیچگاه به زیارت امام رضا(ع) مشرف نشدند و جسد مطهرشان اشتباها به مشهد فرستاده شد و اینگونه بعد از شهادت به پابوسی امام(ع) می آمدند!! البته درباره کیفیت و چیستی ارتباط معنوی و توسلات شهدا به امام رضا(ع) فقط خودشان می توانند سخن بگویند.

پیراسته با بیان اینکه در آن زمان ارتباطات مواصلاتی به گونه ای نبود که همه به سهولت به زیارت امام رضا(ع) مشرف شوند، تاکید کرد: اصل کوخ نشینی در زائران حضرت(ع) دیده می شد و بسیار بودند رزمندگانی که شب تا صبح به حرم خیره می شدند و اینکه چه می گفتتد و چه طلب می کردند را کسی نمی داند!؛ همه ما هر گاه به جبهه اعزام می شدیم و هر گاه باز می گشتیم به زیارت ثامن الحجج(ع) می رفتیم و آخرین خداحافظی ما در آخرین روز اعزام، زیارت امام رضا(ع) بود.

نماز خواندن بالای سر حضرت(ع) به نیت رزمنده ها

راوی کاروان های راهیان نور ادامه داد: گاهی در هنگام خداحافظی رزمندگان دیگر استان ها، التماس دعاهای خاص می گفتند و من هر گاه به مشهد می رفتم اسامی بچه ها را می نوشتم و بالای سر حضرت(ع) برای هر کدام نماز می خواندم و وقتی به جبهه باز می گشتم، اگر شهید نشده بودند این را بهشان می گفتم، گویی دنیا را به آنها داده باشند و وقتی خودشان در اردوها به مشهد مشرف می شدند تازه متوجه می شدند که نماز بالای سر حضرت(ع) یعنی چه و چقدر سخت قابل انجام است.

وی در ادامه تصریح کرد: زیارتی که رزمندگان در آن دوران انجام می دادند زمین تا آسمان با زیارتی که من نوعی انجام می دهم فرق دارد، آنها اگر دو شب مشهد بودند هر دو شب را تا صبح در حرم سپری می کردند و در عین تمرکز بر جنگ و جهاد در حرم مطهر امام رئوف(ع) دعا می کردند و چه دعایی بهتر از دعا در حرم امام(ع) و مگر می شود امام رضا(ع) به دادِ بچه ها نرسد؟! هنوز هم وقتی برخی مجروحان را می بینم از دعاهای توسل حرم یاد می کنند!

رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس درباره تاثیر حرم مطهر رضوی در انرژی بخشی به رزمندگان برای حضور در جبهه های جنگ بیان کرد: رزمندگان مشهدی همه از حرم به جبهه اعزام می شدند و مثل این بود که در حرم بمب انرژی منفجر کرده باشند و این نبود جز نورانیت محض، چراکه تا نور در وجود انسان ساطع نشود روحیه جهاد و نبرد نخواهد داشت؛ البته ما این انرژی را در هر روز زندگی نیاز داریم.

وی با ذکر خاطره ای از شهید مهدی حبیبی و خواسته او از امام رضا(ع) هنگام اعزام به جبهه گفت: قبل از اعزام به کردستان در زمستان سال 60 به زیارت امام رضا(ع) رفتیم، آنجا بود که شهید حبیبی گفت: بچه ها! از امام(ع) بخواهیم آنچه تکلیف است، انجام دهیم! ما این حرف را سرسری گرفتیم تا به کرمانشاه رسیدیم و در سنندج قرار شد بچه ها تقسیم شوند و همه دوست داشتند با دوستانشان باشند تا اینکه گفتند یک نفر را می خواهیم تا به تکاب برود اما کسی دست بلند نمی کرد نه برای اینکه نخواهند بروند اما همچون محصلان که به همکلاسی هایشان عُلقه دارند، همه دوست داشتند با هم باشند و جدا نشوند.

وی ادامه داد: اما یکمرتبه شهید حبیبی که با هم وابسته و دوست بودیم دستش را بالا کرد و وقتی من معترض شدم، گفت: دعای حرم را یادت است، الان که داوطلبی نیست من تکلیف دارم و باید عمل کنم؛ سه ماه بعد در چزابه او را دیدم و گفتم: خیلی سختی کشیدی؟ گفت: نه، وقتی تکلیف را شناختی دیگر به تو سخت نمی گذرد و او اهل تکلیف بود تا به شهادت رسید و من هرگز صحنه بلند کردن دست او در آن لحظه را فراموش نمی کنم!

انتهای خبر/

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.