قرار بود طرح جامع شهر مشهد حاصل خرد جمعی باشد... حاصل نشستهای مختلف مسؤولان شهری از ادارات مختلف که با همفکریِ برای آینده این شهر طوری تصمیمگیری کنند که آینده کلان شهر مذهبی مشهد تأمین شود.
در حالی که نتایج بررسیهای ما نشان میدهد طرح جامع کنونی شهر مشهد حاصل خرد جمعی نیست! چنانکه نظامات توسعه شهری برای توسعه این شهر روالی را تهیه دیده که محصول این فرایند توجه به جنبههای گوناگون شهری است، ولی هنگامی که در بخشی از این فرایند تصمیم گیری شخصی صورت بگیرد، دیگر محصول خرد جمعی نیست.
*چشمانداز نامفهوم برای آینده مشهد
طرح جامع مشهد طرحی است که پس از ارایه نظرات شرکت «فرنهاد» به عنوان شرکت مشاور و ارایه دهنده طرح، به شورای شهر رفته و پس از تغییرات و اصلاحات به شورای عالی شهرسازی و معماری ارسال شده و آنچه دوباره مورد بررسی شورای عالی قرار گرفته برای اجرا به شهرداری مشهد ابلاغ شده است. اینجا یک وقفه وجود دارد و آن این است که پس از اعمال تغییرات دوباره به تصویب شورای شهر نرسیده، حال آنکه آنچه در شهر مشهد باید به اجرا در بیاید نیازمند مصوبه شورای شهر است . اینجا فرصتی پیش میآید تا تغییرات به دور از نگاه و مصوبه شورای شهر طوری اعمال شود که «نظر شخصیِ برخی بزرگوارانِ دست اندرکار» (!) تأمین شود نه آنچه برای بهبود شهر مشهد به عنوان طرح جامع تأیید شد. اینجاست که پر میشود از اغلاط واضح و بزرگ در چشمانداز مشهد.
به عنوان مثال یکی از نمونههای تغییرات غیرکارشناسی در این طرح، شبکه معابر شهری است که بهجای اینکه تابع دو مؤلفه اصلیِ کاربری اراضی و بارگذاری جمعیتی توأم با هم باشد، تغییر شبکههای معابر بدون تغییر بارگذاری جمعیتی صورت گرفته است!
در این خصوص حتی یکی از کارشناسان ارشد شهر سازی هم به خبرنگار ما هشدار میدهد که تئوری ناپخته طرح توسعه مشهد در شأن این شهر نیست و به قدری بیمار است که نیازمند بازنگری فوری است، زیرا این طرح قائم به فرد،گروه و تسلط نگاه معمارانه به شهر است نه تصمیمگیری بر اساس روندی اداری . این در حالی است که همواره از مشهد به عنوان شهری فرا ملی و فرا منطقهای یاد میشود که به همین دلیل هم نیازمند تفکری کلان برای هدایت است نه تفکری یکجانبه و کوتاه مدت.
متاسفانه آنچه اکنون ابلاغ شده نه تنها همه جانبه نبوده، بلکه صرفاً شامل مواردی چون: شبکه معابر، سند ضوابط و مقررات طرح، جایگاه، نقش و مأموریت حوزههای برنامهریزی و آلبوم نقشههای کاربری وضع موجود و کاربری پیشنهادی است.
به گفته برخی کارشناسان، نگاه حاکمیتی راه و شهرسازی از بُعد نظارتی و اجرا به شهر مشهد موجب شده حتی نظرات بهترین مشاوران ایرانی را نیز نادیده بگیرند و حتی به خود زحمت ندهند که دست کم نظرات کارشناسان شهر سازی سایر شهرهای اسلامی را بشنوند! این نگاه حاکمیتی به گونهای است که دقیقاً انگار کسی در ملک خود نشسته و برای املاک شخصی خودش تصمیم گیری میکند!
نظر شما