"محمود احمدی‌نژاد نه تنها نظر صریح رهبرمعظم انقلاب درباره کاندیداتوری خود را به اطلاع هوادران نرساند،بلکه حتی از گوشه و کنار خبر می‌رسید که در برخی موارد با یک سری اشارات و الفاظ، غیرمستقیم این موضوع را رد و یا در جهت دامن زدن به تردید عمل کرده است."

احمدی نژاد باز هم موجب تحمیل هزینه‌ به نظام و رهبری شد/ ماجرای مشایی، مصلحی و 11 روز خانه نشینی تکرار شد

به گزارش قدس آنلاین به نقل از تسنیم، صبح امروز پایگاه رسمی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب، صوت و متن کامل بیانات ایشان در جلسه امروز درس خارج فقه را منتشر کرد که در آن ماجرای توصیه رهبر انقلاب به محمود احمدی‌نژاد برای عدم کاندیداتوری در انتخابات به صراحت و به صورت مشروح بیان شده است. ایشان در سخنان امروز خود فرموده‌اند: "یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه‌ی صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید."

در این باره می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد:

* پنهانکاری خبر مهم؛ خبطی که مقدمه چالش شد

1- مهمترین سوالی که ممکن است در وهله اول به ذهن متبادر شود، چرایی اهتمام ایشان به بیان و تشریح چگونگی وقوع رویداد مورد اشاره است. حقیقت آن است که خبر مذکور نزدیک به یک ماه است که به صورت شفاهی نقل شده و بخش قابل توجهی از نیروهای انقلاب از این موضوع به نحوی مطلع شده بودند، با این حال اتفاقاتی در این بین رخ داده و مسائلی پیش آمده و سبب شده است که نهایتاً رهبر معظم انقلاب شخصاً تمام ماجرا را به صراحت تشریح کرده‌اند.

در خبر اولیه مطرح شده بود که رهبر انقلاب خواسته بودند این نظر ایشان توسط خود آقای احمدی‌نژاد به هوادارانش و همچنین نیروهای انقلاب به نوعی اطلاع‌رسانی شود. با این حال وی همچون برخی موارد دیگر در این مسئله نیز به نحو دیگری عمل کرد و همین مسئله موجب بروز تردیدها و شبهات فراوان در میان بدنه نیروهای انقلاب شد.

محمود احمدی‌نژاد نه تنها نظر صریح رهبرمعظم انقلاب درباره کاندیداتوری خود را به اطلاع هوادران نرساند، بلکه حتی از گوشه و کنار خبر می‌رسید که در برخی موارد با یک سری اشارات و الفاظ، غیرمستقیم این موضوع را رد و یا حداقل با سکوت خود در جهت دامن زدن به تردید عمل کرده است. 

عدم اطلاع‌رسانی و اعلام حقیقت ماجرا توسط احمدی‌نژاد از یک سو و انکارهای عجیب و غریب و سخیف برخی اطرافیان نزدیک به وی در شبکه‌های اجتماعی موجب شکل‌گیری مباحثات متعددی در رد و تایید این خبر در بین نیروهای انقلاب شد و همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز در جلسه صبح امروز اشاره کردند: "وقتی که این منتهی بشود به بگو و مگو و بخصوص در این فضای مجازی و این یک چیزی بگوید، آن یک چیزی بگوید، مایه‌ی کدورت و دل‌چرکینیِ برادران مؤمن از یکدیگر بشود آنوقت این چیز بدی است"

* آوردن همه گزینه‌ها به روی میز برای سوءاستفاده

برخی افراد حلقه نزدیک به احمدی‌نژاد کار را به جایی رساندند که با سوءاستفاده از مباحث رهبر معظم انقلاب در جلسه خارج فقه روز گذشته ایشان که به حدیثی از امام سجاد(ع) اختصاص داشت، به سوءبرداشت‌های بزرگی از این مبحث دامن زده و آن را در راستای انکار توصیه رهبر معظم انقلاب به احمدی‌نژاد برای عدم کاندیداتوری به خدمت گرفتند و بار دیگر به آتش شکل‌گیری شکاف‌ها و دوقطبی‌های نامطلوب در میان نیروهای انقلاب دمیدند. و سرانجام مقام معظم رهبری با این مقدمه که "بنده‌ی حقیر که این همه اصرار دارم بر وحدتِ قلوب و حرکت در مسیر واحد و اتحاد نیروهای کشور، بخصوص نیروهای مؤمن و انقلابی، خدای نکرده یک چیزی آدم بگوید که مایه‌ی اختلاف بین نیروها بشود این را به خدا پناه می‌بریم. نباید این چیزها را مایه‌ی اختلاف قرار داد." به تشریح جزئیات واقعه پرداختند.

نکته‌ای که شاید هیچ تردیدی بر آن وارد نباشد آن است که اگر احمدی‌نژاد ماوقع جلسه خود با رهبر معظم انقلاب را به صورت امانتدارانه و صادقانه به اطلاع دیگران و حداقل به افراد نزدیک خود رسانده بود،‌ این فضای مسموم شکل نمی‌گرفت و قاعدتاً رهبر فرزانه انقلاب نیز ضرورتی برای تشریح علنی آنچه گذشته است احساس نمی‌کردند؛ با این وجود رئیس‌جمهور سابق کشورمان در این ماجرا نیز با عملکردی مشابه آنچه در قضیه مشایی، مصلحی و قهر 11 روزه از خود به نمایش گذاشت، موجب تحمیل هزینه‌ به نظام و رهبری شده است و شرایطی به وجود آورده است که محمل و سوژه‌ بسیار مناسبی برای رسانه‌های ضدانقلاب برای القای تفاسیر و تحلیل‌های خاص آنهاست. آنچنانکه رهبر انقلاب صبح امروز فرمودند "دشمنان هم که گوش خواباندند استفاده کنند"

* ماجرای مشایی و حکم معاون اولی؛ ماجرایی که روحش تکرار شد

آنچنانکه اشاره شد، چنین رویکردی از احمدی‌نژاد بویژه در دوره دوم ریاست‌جمهوری کاملاً مسبوق به سابقه است؛ وی در ماجرای عزل مشایی نیز تقریباً با عملکردی مشابه، موجب علنی شدن نامه رهبر انقلاب شدند. در آن واقعه نیز آیت‌الله خامنه‌ای در نامه‌ای خطاب به احمدی‌نژاد از وی خواسته بودند انتصاب مشایی به عنوان معاون رئیس‌جمهور کان لم یکن شود؛ با این حال وی از پذیرش و اجرای آن خودداری کرد تا آنکه این نامه توسط حجت‌الاسلام ابوترابی علنی شد.  و همین رویکرد عدم تمکین و ولایت‌پذیری در ماجرای عزل حجت‌الاسلام مصلحی از وزارت اطلاعات و قهر 11 روزه،‌ به شکل حادتر و علنی‌تری ادامه یافت.

بخش تامل‌برانگیزتر ماجرا آنجاست که احمدی‌نژاد در سال 84 و پس از آن در تعامل با نیروهای انقلاب خود را به عنوان سپری برای ولی فقیه و رهبر معظم انقلاب معرفی می‌کرد که همه‌ی هم و غمش بر این قرار گرفته که از وارد آمدن هزینه و خسارت به رهبر معظم انقلاب و جایگاه ایشان جلوگیری کند، با این وجود در ماجراهایی مانند موضوع مشایی، قهر 11 روزه و نیز در ماجرای آزمون اخیر "مردود" و عامل خسارت‌های بزرگ شد.

* هواداران احمدی‌نژاد چه می‌کنند؟

2- بخش بسیار قابل توجهی از افرادی که در چندماه اخیر بنا به دلایل مختلف از جمله ناکارآمدی‌های عمیق و رویکرد نادرست و بعضاً دارای تبعات خطرناک امنیتی و هویتی رئیس‌جمهور و دولت فعلی، متمایل به کاندیداتوری و رای‌آوری احمدی‌نژاد بودند را عناصر متدین، حزب‌اللهی و ولایی تشکیل می‌دهند و اساساً با این تصور که احمدی‌نژاد نیز فردی ولایت‌پذیر و در خط رهبر معظم انقلاب است از او حمایت می‌کردند. یک حیث ماجرا آن است که احمدی‌نژاد نیز به همین دلیل و با علم به جنس طرفدارانش، خبر مذکور را مطرح نکرده و حتی در راستای انکار آن تلاش‌هایی کرده است. با این توصیفات و با محاسبه بیانات صریح صبح امروز رهبر معظم انقلاب، این بدنه از احمدی‌نژاد جدا خواهد شد و خود را با خط اصیل رهبری تطبیق خواهد داد.

با این همه، تجربه به ما می‌گوید و نشانه‌هایی دیده می‌شود که یک حلقه خطرناک در اطراف احمدی‌نژاد همچنان برای غبارآلود کردن فضا همچنان تلاش خواهد کرد و حتی از همین تعابیر صریح و روشن امروز نیز با یک شعبده‌بازی، جملات کاریکاتوری در تایید احمدی‌نژاد خواهد ساخت.

* "دوقطبی مضر"/ آفتاب آمد دلیل آفتاب

3- اشاره به شکل‌گیری دوقطبی‌های مضر و خسارت‌آفرین در کشور در صورت کاندیداتوری احمدی‌نژاد یکی از فرازهای کلیدی رهبر معظم انقلاب است. مسلم است که سابقه و رویکرد احمدی‌نژاد فضایی می‌سازد که یکی از نتایج اصلی اولیه آن بروز مجادلات و مباحثات غیرسازنده گسترده در بین نیروهای انقلاب و حتی در سطح توده مردم است. فلاسفه جمله مشهوری دارند که می‌گوید: "مهمترین دلیل برای «امکان» یک پدیده «وقوع» آن است"؛ به عبارت روان‌تر اگر شما بخواهید برای احتمال یک رخداد استدلال کنید، هیچ سندی محکم‌تر از این نیست که آن واقعه رخ داده باشد. آنچه در این یک ماه اخیر گذشت و نقش ویژه‌ای که خود احمدی‌نژاد با نوع عملکرد خود در دمیدن به این دوقطبی در میان نیروهای انقلاب ایفا کرد، یک دلیل بسیار روشن برای اثبات این موضوع و به عبارت بهتر مصداق "آفتاب آمد دلیل آفتاب" است.

* مقابله با مرجعیت‌زدایی از شخصیت‌ها؛ تجربه‌ای که اندوخته شد

3- تجربه دیگری که از ماجراهای اخیر آموخته شد،‌ رد فضایی است که علیه برخی شخصیت‌های مرجع، بویژه در دفتر رهبر معظم انقلاب در برخی محافل شکل گرفته است. آموزنده‌تر و البته تلخ‌تر آنجاست که این پروژه مرجعیت‌زدایی از شخصیت‌های مورد اشاره نیز ابتکار و محصول مواضعی است که خود احمدی‌نژاد و برخی اطرافیان او اتخاذ کرده‌اند. معادله ساده‌ای است، مرجعیت زدایی از منابع معتبر دیگر، پیش‌نیاز هرگونه اقدام ریاکارانه و غیرصادقانه است؛ احمدی‌نژاد نیز برای پیش‌برد اموری که در تضاد با نظر مرکزیت نظام است، بویژه با احتساب صورت‌بندی مواضع هوادارانش،‌ نیازمند آن است که هر نقل دیگری غیر از آنچه خود می‌گوید را بی‌اعتبار کند. بارها دیده و شنیده شده است که احمدی‌نژاد درباره روایت مخالفت رهبر انقلاب‌ با یک رویکرد، عملکرد یا نظرش، به دلیل هراس از ریزش بدنه اجتماعی خود اینچنین القا کرده است که اینها نظرات فلان فرد یا افراد در دفتر است و او یا آنها هم با من مشکل دارد(دارند) وگرنه نظر رهبر انقلاب را باید از "دولب مبارک" شنید.

در اتفاقات اخیر نیز برخی تحت تاثیر همینگونه القائات و برای سست کردن اصل موضوع، رسانه‌های رسمی خود را به میدان آورده و گفتند که آقا "حرف درگوشی" با کسی ندارد! هرچند خوشبختانه نویسنده این مقاله پس از گذشت زمانی، موضع پیشین خود را اصلاح و صحت خبر را اعلام  کرد.

کلیت این موضوع، مسئله‌ای است که رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات بسیار مهم ایشان اشاره غیرمستقیمی به آن کرده و فرمودند: "یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو."

* فرصت‌طلبان در این ماجرا هم دست‌ به کار می‌شوند؟

4- نکته دیگر آن است که به احتمال قریب به یقین،‌ جریانی که هم حدوث و هم بقای ممشای سیاسی خود را بر «فرصت‌طلبی» پایه‌گذاری کرده، درصدد آن خواهد شد که از این ماجرا کلاهی برای خود ببافد و آن را در راستای «اثبات» و «تثبیت» خود به خدمت بگیرد. این جریان که نام خود را اصلاح‌طلبی می‌گذارد، از ابتدا با هرگونه اقدام احمدی‌نژاد مخالفت کرده و مقابل آن جبهه گرفته است.

این جریان مسلماً در صددخواهد بود، توصیه و نهی احمدی‌نژاد از کاندیداتوری را اثبات خود معنا و اینچنین القا کند که احتمالاً‌ نظر مجموعه نظام نیز با کاندیدای مورد حمایت آنهاست. رد گزاره مورد ادعای آنان کاملاً بدیهی و روشن است؛ با این حال تجربه‌ای که از شعبده‌بازی این گروه نیز در عرصه رسانه وجود دارد، نه تنها احتمال اتخاذ این رویکرد را منتفی نمی‌کند بلکه آن را تا حد یقینی بودن پیش می‌برد.

اما مسئله آنجاست که احمدی‌نژاد دقیقاً آنجا به انحراف رفت که به این جریانات تشبه جست و همچون آنها به نفس «قدرت» و قدرت طلبی اصالت داد و به جای آنکه قدرت را مستخدم حقیقت کند، این مسئله را برعکس کرد و لاجرم رویکردی پراگماتیستی به خدمت گرفت که منشأ همه مفاسد و انحرافات بعدی شد. روشن است که آنگاه که قدرت اصالت یابد، «فرصت‌طلبی» و منفعت‌گرایی مبنای عمل سیاسی می‌شود و همین اندیشه فردی که مدعی بود می‌خواهد سپری برای رهبری باشد را تا حد مخالفت آشکار و پنهان با ولی فقیه و خسارت زدن‌های مکرر به این جایگاه پیش می‌برد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 8
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۵
    0 0
    تورا خدا شما دیگر دامن نزنید
    • مالک ۱۳:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
      0 0
      اصولا هر کاری که به اختلافات دامن بزنه نوعی خیانت است
  • حامد ۰۹:۰۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
    0 0
    احمدی حیف بودی
    • کمال ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
      0 0
      حیف بهشتی بود که رفت
  • ۱۰:۴۴ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
    0 0
    احتمالا نگارنده این متن خصومتی شخصی با دکتر احمدی نژاد داشته است مگر رهبر معظم انقلاب دیروز ایشان را برادر موئمن خود خطاب نفرمودند
    • ۲۳:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
      0 0
      اصول گراهاي بي بصيرت منحرف ُمي خواستند احمدي نژاد رو طوري بار بيارن که ُ قبل از اينکه احمدي نژاد در مقابل خداي مهربان پاسخگو باشد ُ قبل از اينکه در مقابل مقام معظم رهبري پاسخگو باشد ُ قبل از اينکه در مقابل ملت پاسخگو باشد ُبايد پاسخگوي اصول گراهاي بي بصيرت منحرف مي بود و چون احمدي نژاد زير بار اين توقع و شيوه ننگين نرفت ُ همه جار زدند و جار مي زنند و جار خواهند زد که احمدي نژاد منحرف هست . اما دولت يازدهم با به جهنم فرستادن مخالفان ُ اصول گراها را ساکت کرد .اما دولت يازدهم منحرف خواهنده نشد از سوي منحرف يابان . يعني اصول گراهاي بي بصيرت منحرف نستب به احمدي نژاد هميشه کينه داشتند و دارند وخواهند داشت . آيا اين تبعيت از رهبري معظم است که فرياد ولايت مداري ظاهري شان گوش فلک را کر کرده است ؟ کينه اي که تا احمدي نژاد رو از سياست ساقط نکنند و از چشم ملت نندازند ُ همچنان ادامه دارد . توقع ما ملت اين هست که به خود بياييد و دست از کينه بردايد زيرا کينه اول صاحب خودش را نابود مي کند .
  • حسن ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
    0 0
    اینهمه تهمت و توهین بخاطر ترس از روی کار آمدن دوباره احمدی نژاد بود...حالا ک مطمئن شدند احمدی نژادی نیست آنها بچسبند به کار و تلاش برای کشور و احمدی نژاد مسیر خودش در راه امام را ادامه دهد... از امروز دوران جدیدی در کشور آغاز خواهد شد...باید تلاش کنیم جامعه به سمت آرمانهای اسلام و انقلاب حرکت کند ... و همه با هم خدا را نصرت دهیم با روشن سازی جامعه با تلاش در جهت خدامحور شدن جامعه و در نهایت با رای اکثریت ملت به جبهه انقلاب و راه امام .....که ان تنصرا الله ینصرکم ان شا الله تمام تلاشمان را انجام دهیم تا در لبیک به ندای رهبرمان از دو قطبی شدن فضای جامعه پرهیز نمائیم .اصلا رهبری به سربازش فرموده که نرو به همین دلیل... . خدا هدایت کند دشمنان احمدی نژاد را که هیچ وقت دست از کینه و دشمنی با این مرد برنداشتند و طی همین مدت هم دائما زخم زبان زدند...مثلا میگفتند وقتی رهبری گفته کاندیدا نشو چرا احمدی نژاد رفته گلستان ... این را بدانند همانطور که آقای جلیلی و سایرین در برنامه های مردمی به عنوان سخنران شرکت میکنند آقای احمدی نژاد هم همین حق را دارد تا در راه اسلام و انقلاب تلاشش را انجام دهد..تقصیر ایشان چیست که اینقدر مردم ایشان را دوست دارند و استقبال می کنند...هرچند کسی که خدا گوشش را بسته باشد این حرفها به او فایده ای ندارد... #لبیک_یا_امام
  • صفوی ۱۶:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۷/۰۶
    0 0
    آیا مقام معظم رهبری آقای احمدی نژاد را فتنه گر خوانده اند یا برادر مومن؟ نصیحتی نموده اند و خیرخواهی کردند. فتنه گران 88چرا در سایه تحقیر دیگران میخواهند خود را پاک کنند؟ لازم است آنها هم توبه کنند.