دولت های عربی هر از گاهی با حمایت و همراهی حداکثری سعودی ها نشست های مختلفی را برای اتهام زنی به ایران برگزار می کنند و با صدور بیانیه هایی ایران را محکوم به دخالت در امور منطقه کرده واز مجامع بین المللی درخواست مقابله صریح با ایران را دارند این در حالی است که اکثر سران این کشورها اصلی ترین حامیان تروریسم و سر منشاء بسیاری از ناآرامی های منطقه به شمار می روند . ادعاهای مطرح شده از سوی سران عرب به خودی خود جای هیچ گونه اعتنایی ندارد چرا که حتی دوستان غربی آنها به این واقعیت رسیده اند که دوستان بدی در منطقه دارند ، دوستانی که اصلی ترین عوامل گسترش ناامنی جهان به شمار می روند . قدس آنلاین در گفتگو با دکتر سید هادی سید افقهی کارشناس مسائل سیاسی به تبیین چرایی اتهام افکنی سران کشورهای عربی منطقه علیه ایران پرداخته است.

باز هم سران بحرین با اتهام به ایران از مجامع بین المللی درخواست کرده اند که ایران را ملزم به پایبندی به اصول بین المللی کنند آنها در جدیدترین اتهام خود این موضوع را مطرح کرده ان که یک طرح تروریستی را که از سوی ایران هدایت می شده خنثی نموده اند آیا می توان گفت بیانیه اخیر وزرای عرب علیه ایران نوعی فرافکنی برای سرپوش گذاشتن به جنایت های آل سعود در منطقه است؟

این اولین بار نیست که دولت سرکوبگر آل خلیفه به جمهوری اسلامی ایران دروغ و نسبت های واهی می دهد. بیش از پنج سال از تلاش مردم بحرین برای دست یابی به آزادی و احقاق حق خود می گذرد. خواسته مردم برای سران این کشور چندان پیچیده ،مبهم، خطرناک و تهدید کننده نیست. مردم بحرین خواستار احقاق حق شهروندی و حق انتخاب رای هستند و می خواهند همانند سایر شهروندان این کشور از آزادی بیان، اندیشه و حق شغلی مناسب برخوردار باشند. این مردم می گویند چرا شیعیان که اکثریت جمعیت بحرین را تشکیل می دهند نمی توانند در پست های بالا متصدی مسئولیت شوند. مردم بحرین در طی سالهای گذشته به تبعیضی اعتراض کرده اند که شیعیان این کشور را به شهروندان درجه دو و سه دسته بندی کرده است در حالی که بسیاری از خانواده های شیعی بحرینی قدمت هزار ساله دارند واز آل خلیفه ای که به تازگی و در سیصد سال گذشته وارد بحرین شده اند و از زیر شاخه های عشایر سعودی هستند ریشه دار تر و با قدمت ترند. خاندان آل خلیفه با عملکرد نادرست خود موجب اعتراض شیعیان و آزادی خواهان این کشور شده اند. آنها در اقدامی تاسف بار خانواده های اصیل بحرینی چون خانواده شیخ عیسی احمد قاسم را سلب تابعیت کرده اند در حالی که با اعطای شناسنامه بحرینی به مهاجران بنگلادشی، سودانی و..نشان میدهند که با شیعیان این کشور غرض می ورزند. بی تردید اتهام و نسبت دادن دروغ به ایران نوعی فرافکنی و فرار از واقعیتی است که در درون بحرین در جریان است. امروز خاندان آل خلیفه به  عجز و دریوزگی سیاسی افتاده اند و توانایی حل بحران و مدیریت کشورشان را ندارند از این رو از کسانی دستور می گیرند که آنها را دچار گیجی سیاسی می کنند.

موضع جمهوری اسلامی ایران درباره بحران بحرین به روشنی مشخص است که ایران همواره به حق رای و آزادی مردم در هر جای دنیا احترام می گذارد لطفا این موضوع را تبیین بفرمایید؟

مسلما اگر مردم بحرین بخواهند با دولت آل خلیفه وارد جنگ شوند و اسلحه به کار برند موضوع غیر قابل دسترسی نیست. اتفاقا در این موضوع جمهوری اسلامی همواره بر این نکته تاکید دارد که اعتراض مسلحانه به صلاح مردم، دولت بحرین و مردم منطقه نیست. اما اینکه مردم بحرین تا چه زمانی تحمل می کنند سقف زمانی، کیفی و مکانی دارد. حال این سوال مطرح می شود آل خلیفه تا چه زمانی می خواهد مردم بی گناه بحرین را به خاک وخون بکشاند و تا چه زمانی و براساس چه ادعاهایی به ایران نسبت های دروغ می دهد؟ مقام معظم رهبری یک بار برای همیشه به یاوه گویی های آنهایی که ادعا می کنند ایران در مسائل بحرین دخالت می کنند پاسخ دادند که اگر ما می خواستیم در مسائل بحرین دخالت کنیم وضعیت بدین گونه نبود که نیروهای سرکوب گر به راحتی مردم بحرین را سرکوب کرده و آنها را از خانه و وطنشان بیرون کنند. مجموعه عملکرد خاندان آل خلیفه در کشتارها و شکنجه ها نشان می دهد آنها با مدیریت عالی سازمان جاسوسی انگلیس و سازمان جاسوسی سیا وموساد یک اتاق عملیات مشترک تشکیل دادند تا در مدیریت نرم و سخت قیام مردم بحرین را به طرز خبیثانه ای سرکوب کنند. حال در پاسخ به اظهار نظرهای خاندان آل خلیفه و اتهام پراکنی علیه ایران در محافل بین المللی  بهتر است که آنها چاره ای برای مسائل داخلی خود بیاندیشند و بدانند که این فرافکنی ها بر مواضع سیاسی جمهوری اسلامی ایران درقبال مظلومان جهان  تاثیری نمی گذارد. به نظر میرسد خاندان آل خلیفه به جای سرکوب و فرافکنی باید باب گفتگو را باز کنند و به جای تحمیل کردن نظر یک سویه خود سایر نظرات را شنیده و بدان اهتمام داشته باشند.  

مسلما اصلی ترین علت ضدیت کشورهای عربی منطقه با جمهوری اسلامی ایران توطئه ها و فرافکنی های عربستان سعودی است حال این سوال مطرح می شود دلیل اصلی اینکه عربستان می خواهد سایر کشورهای عربی را در ائتلاف ضد ایرانی با خود همراه کند چیست؟

عربستان با تهدید و خشونت اقداماتی غیر انسانی و فاجعه آمیزی را در یمن انجام داده و بر آن اصرار دارد . در بحرین با اشاعه خشونت مردم این کشور را می کشد و در سوریه و سایر نقاط با  حمایت از تروریست ها و با تطمیع و پرداخت رشوه به مجامع بین المللی درپی آن است که ضعف قدرت دیپلماتیک و استراتژیک و همچنین ضعف قدرت نظامی خود را در برابر موج بیداری اسلامی و نفوذ استراتژیک ایران برطرف کند تا بتواند در راستای بقای تاج و تخت آل سعود  ظرفیت سازی  کند. هنگامی که سفارت عربستان در ایران آتش گرفت که قطعا این حرکت از طرف مسئوولان ایرانی محکوم شد مشاهده کردیم که مسئوولان سعودی چگونه ظرفیت سازی و مظلوم نمایی کردند و در اتحادیه عرب ، سازمان همکاری اسلامی و سازمان ملل درصدد بودند ایران را  حامی تروریسم نشان دهند در حالی که عربستان سعودی خود امروز بزرگترین تهدید کننده امنیت منطقه وجهان به شمار می رود. اگر عربستان از موج بیداری اسلامی و نفوذ استراتژیک ایران و توسعه اقتدار جبهه مقاومت نمی هراسید مسلما به دامن اسراییل پناه نمی برد. پر واضح است عریستان رو به تزلزل است و در آینده ای نه چندان دور نتیجه اقدامات خود را خواهد دید.

 -عمده ترین دلایلی که نشان دهنده ضعف و آغاز افول قدرت خاندان سعودی است را بیان بفرمایید؟

چند دلیل بر ضعف عربستان وجود دارد که  می توان برآن اتکا نمود از جمله وضعیت اقتصادی این کشور است که در پی حماقت نفتی آنها در کاهش قیمت  نفت از بشکه ای 104دلار به 40دلار باز می گردد. عربستانی که روزانه 11 میلیون بشکه نفت با قیمت 104دلار صادر می کرد با اشباع  بازار از نفت  سقوط قیمت  نفت را رقم زد تا  اقتصاد ایران را تضعیف کند و در این مسیر ایران نتواند در برابر زور گویی های آمریکا مقاومت کرده و متحدین خود را در جهان تنها بگذارد. کاهش قیمت نفت ن آرزوهای عربستان را درباره ایران عملی نکرد بلکه این کشور را به حدی از ضعف اقتصادی رساند که در حال حاضر از موسسات پولی بین المللی اوراق قرضه استقراض می کند و در حال برداشت از صندوق ذخیره ارزی خود است. وضعیت به گونه ای شده که  مفتی عربستان اقای عبدالعزیز بن آل شیخ از مردم درخواست کرده که از دولت سعودی در پشت جبهه ها حمایت کنند. برداشته شدن سوبسیدها و گران شدن حاملهای انرؤی ، کم شدن دستمزدها و حقوقها و ...همگی نشان می دهد که اوضاع اقتصادی این کشور خوب نیست.وضع سیاسی داخل نیز خاندان امروز بر کسی پوشیده نیست.  رقابت نفس گیری که بین محمد بن سلمان پسر پادشاه  با محمد بن نایف و ولیعهد بر سر سلطننت آینده بعد از مرگ ملک سلمان ایجاد شده وضعیت نگران کننده ای برای سعودی هاست .وضع بین المللی سعودیها هم مشخص است .وضعیت رسوایی آنها به جایی رسید که در کنگره آمریکا قانونی تصویب شد که خانواده های جانباختگان 11 سپتامبر به دلیل دست داشتن امرای خاندان ال سعود در انفجار دو برج تجارت جهانی نیویورک می توانند بر علیه مسئولاین عربستان شکایت کنند و پس از آن سازمان سیا با ارائه گزارش بیست و هشت صفحه ای از جنایت های این خاندان پرده برداشت که با تهدید عربستان مبنی بر خروج اموال 750 میلیارد دلاری از بانکهای امریکا رو به رو شد . از سوی دیگر اقای بان کی مون عملا و رسما با استناد به گزارش هیات تحقیق وتفحص یمن اعلام کرد که رژیم عربستان کودک کش است  بنابراین نام عربستان  در لیست کشورهای کودک کش ثبت شد که با فشار های خاندان سعودی رئیس سازما ملل اعتراف کرد که با فشارهای وارده و  فشار لابی گری نام عربستان از این لیست خارج شد اما آیا می توان این حقیقت را تغییرداد که  عربستان قاتل کودکان یمنی است؟ آیا این مساله حقیقت را تغییر می دهد که  آل سعود حامی ترویست ها است؟ خود مقامات سیاسی امریکایی معترف هستند که رابطه ما با عربستان به نفع امریکاست اما این حقیقت تلخ را باید باور کنیم که ما با یک شریک بد نام همکاری می کنیم . حال از سران عربی که علیه ایران بیانیه صادر می کنند می پرسم آیا شما در محافل بین المللی چیزی از بد نام بودن ایران شنیده اید؟ آیا به چشم خود مشاهده نکردید که بعد از اعلام توافق هسته ای سیصد و پنجاه گروه از سراسر اروپا برای عقد همکارهای اقتصادی و تجاری وارد ایران شدن در حالی که عربستان روز به روز در برابر این بد نامی ها به انزوا می رود و سران سعودی تنها به حفظ  تاج و تخت و موقعیت خود می اندیشند . فلذا آنها نیز همانند آل خلیفه فرار رو به جلو را انتخاب کرده اند و ایران را به حمایت از تروریست ها متهم می کنند.

آل سعود پا را از حد خود فراتر گذاشته ودربرابر ایران  اقداماتی انجام میدهند که مسبوق به سابقه نیست حال چگونه می شود آنها خود را برحق دانسته و جمهوری اسلامی را زیر سوال می برند آیا امکان مذاکره ای برای دو کشور وجود دارد؟

من از عربستان می پرسم آیا در دانشگاه ها ، حوزه های علمیه ، کتب درسی و  رسانه های ما سایر مسلمانان و غیر مسلمانان  تکفیر می شوند و ما به تررویست ها کمک می کنیم؟ آیا این ما هستیم که می گوییم  فقط وهابی ها برحق هستند و بقیه مذاهب مستحق مرگ هستند یا شما ؟ جوانان ما مساجد را منفجر می کنند؟ علمای شیعی و مراجع عظام ما فتوای تکفیر میدهند؟ آیا متوجه جدیدترین فتوای افتضاح  مفتی شیخ عبدالعزیز نیستید که مردم ایران را کافر ؛ آتش پرست و مجوس خوانده است؟چگونه می شود که آقای عادل الجبیر در پی توجیه این مطلب است که این حرف دیدگاه شخصی ایشان بوده است آیا وی در مقام مفتی اعظم عربستان  چنین یاوه گویی نکرده است؟ دولت عربستان چگونه اجازه می دهد که  نظر شخصی ایشان در تمامی سایت ها و مطبوعات این کشور  پخش شود ؟ رفتارهای خاندان سعودی ما را به یاد آن ضرب المثل می اندازد که آدمی که در حال غرق شدن است به هر خرده علفی  چنگ می زند تا خود را نجات دهد. دروغ پردازهای و خریدن وجدان و قلم به مزدها همان علفهایی هستند  که عربستان بدان چنگ می اندازد ولی نجاتش نمی دهد.به نظر میرسد خاندان سعودی به جای فرافکنی و یار گیری از جهان عرب برای ضدیت با جمهوری اسلامی بهتر است از سرکشی ، خود شیفتگی و خودباوری بیش از حد در برابر ایران  دست بردارند و خود را ابر قدرت منطقه ندانند. مذاکره عقلانی بهترین راه خاموشی آتش دشمنی هاست . خوشبختانه ایران نشان داده که هم  اهل مذاکره است و هم فن  مهندسی مذاکره را بلد است وبا منطق درصدد خاموش کردن آتش هایی است که عربستان آتش افروز آن بوده است.

تفاوت راهبردهای ایران و عربستان در منطقه را لطفا به صورت مختصر تشریح نمایید؟

جمهوری اسلامی نشان داده همواره از صلح و آرامش براساس احترام به خواست ونظر مردم حمایت کرده است . در مباحث یمن ایران با استقبال از  گفتگوهای یمنی _ یمنی و ایستادن در کنارمردم عراق در مبارزه با داعش و حمایت از گفتگوهای گروه های سوری –سوری نشان داده درصدد ایجاد آرامش در جهان است. از آن سوعربستان  با مطرح شدن مباحث مذاکره ای و حل بحران ازطریق گفتگوهای سیاسی دچار جنون شده و با تزریق سلاح بیشتر به تروریست ها و وارد کردن هر چه بیشتر عناصر تروربستی از مرزهای ترکیه و اردن به این کشورها ماهیت جنگ طلبانه خود را بیش از پیش نشان می دهد. با آنکه عربستان اصلی ترین عامل جنایت های یاد شده است اما سعی می کند از طریق تریبون های بین المللی مظلوم نمایی کند و با تزریق دلارهای خود ایران را حامی تروریست ها بنامد. طبیعی است عربستان به رقیب خود که با متانت و عقلانیت حرکت می کند و روز به روز هم برگهای برنده عربستان را در منطقه می سوزاند چنین هتاکی هایی کند.

امروز سعودی ها از همه امکانات و ظرفیت های خود و حتی ظرفیت های جهان اسلام همانند سفر معنوی حج نیز برای مقابله با ایران استفاده می کنند تحلیل شما از این موضوع چیست؟

عربستان نه تنها به جمهوری اسلامی ایران هتاکی می کند بلکه با  عقده گشایی ها مانع اعزام حجاج به سرزمین وحی شد . این سوال مطرح می شود که شما با کدام مجوز شرعی ما را از حج منع کردید؟  طبق کدام آیه  قران  حق مسلم مسلمانان  را زیر پا نهادید ؟ در حالی که طبق نص صریح قرآن خداوند متعال فرموده اند:" هرکس وارد این منطقه امن الهی شود و کسی در محوطه جغرافیای حرم  قرار دارد تا زمان خارج شدن کسی حق تعرض به وی را ندارد. این قاعده قرانی و وعده الهی که هرکس خود رابه منطقه امن الهی برساند در امینت خواهد بود امروز در حج با  بی لیقاتی و بی کفایتی و توطئه ال سعود و همکاری با رژیم صهیونیستی زیر پا گذاشته شده است.جای تاسف دارد که سعودی ها بی کفایتی خود را به ایرانیان نسبت می دهند و با افتخار مطرح می کنند که در نبود ایرانیان حادثه ای رخ نداده است. حال اگر آنها با ایرانیان مشکل دارند به چه حقی مانع اعزام حجاج سوری و یمنی به سرزمین وحی می شوند؟ سعودی ها پیش از انقلاب اسلامی نیز نشان داده اند مسایل سیاسی را با مسائل معنوی حج آمیخته می کنند در حالی که دقیقا برخلاف نص صریح قرآن عمل می کنند.آیا سرزمین وحی ملک شخصی پادشاه عربستان است یا مکه و مدینه وقف جهان اسلام ؟ ناوگان عظیم تبلیغاتی شبکه های ماهواره ای وهابیت با  72 شبکه دائما در حال ترویج جریان سازی و مفهوم سازی  وهابیت خدشه دار کردن وحدت مسلمانان است لذا مقابله با این جریان سازی مذموم که اصل وحدت مسلمانان را نشانه رفته است از اهمیت خاصی برخوردار است .

چند سالی است کشورهای عرب منطقه با استناد به آنچه سعودیها درباره ایران مطرح می کنند مدعی دخالت جمهوری اسلامی در منطقه هستند دلایل این اتهام زنی از منظر آنها چیست و با چه ادله ای می توان ادعای آنها را باطل نمود؟

آنها با استناد به اینکه ایرانی ها در عراق و در سوریه در کنار مردم این کشور با تروریست ها می جنگند و درامور یمن دخالت می کنند در حال فرافکنی و اتهام پراکنی علیه ایران هستند در حالی که جمهوری اسلامی بنا به دعوت قانونی و رسمی دو دولت منتخب مردم کشورهای یاد شده به صورت مستشاری در آنجا حضور دارد. از سوی دیگر جمهوری اسلامی بنا بر قرار دادهای امنیتی و نظامی که با کشور سوریه داشته  این دعوت را اجابت کرده و افزون بر این مساله ایران عضو جبهه مقاومت و حامی آنها در برابر آمریکا و اسرائیل است از این رو مگر جمهوری اسلامی می تواند در برابر تحولات و تجاوزهای دشمنان بی طرف باشد؟ در خصوص ادعاهای مطرح شده درباره یمن نیز لازم به ذکر است که آنها حتی نمی توانند یک مدرک در خصوص دخالت ایران در خصوص اوضاع یمن بیاورند غیر از اینکه جمهوری اسلامی همواره از مردم مظلوم سراسر دنیا حمایت سیاسی کرده و با آگاهی دهی به مردم جهان آنها را نسبت به موضوع نسل کشی ، قتل عام و از بین بردن زیر ساخت های یک کشور مظلوم مطلع کرده است. قطع یقین می توان گفت ادعاهای مطرح شده درخصوص دخالت ایران کلام مردودی است در جایی که  اکثر مفتی های گروه های تکفیری که درسرتاسر منطقه حضور دارند از مفتی های سعودی به شمار می روند . یقینا آنها باید در ازای خشونت پراکنی و ترویج خشونت در منطقه محاکمه شوند. اکثر فرماندهان گروه های تروریستی که جوانان را با شستشوی مغزی آماده عملیات های انتحاری می کنند سعودی هستند و با حمایت های مالی سعودی ها فجایع سالهای اخیر را از جمله انفجار دو برج جهانی در نیویورک را رقم زده اند . شواهد نشان می دهد آنچه امروز از تسلیحات و غذا د رسنگرهای داعش و جببه النصره یافت می شود مارک سعودی دارد!!  ادعای سعودی ها همانند ادعای دزدی است که درون جمعیت فریاد دزد را بگیرید سر می دهد در حالی که خود دزد اصلی است  ..اینک مردم جهان به این حقیقت رسیده اند که آل سعود بزرگترین مروجان تکفیر، آدمکشی و ترویج افکار مخرب و ضد وحدت  در جهان اسلام هستند.