آثار تخلف همگانی در هدر روی آب

کاری که خطاست و خارج از قاعده‌های تنظیم شده، ناپسند است. چه من انجام دهم، چه دیگری. قانون و هنجار و قاعده وضع می‌شود تا نظم بر جامعه حاکم باشد، نظمی که تصمیمات و برنامه ریزی ما را با ضمانت اجرایی درست همراه خواهد ساخت. جامعه به عنوان یک کل ساختاری، از خرده نظام‌های متعددی ساخته شده که تصمیم گیری در هر کدام برعملکرد سایر بخش‌ها نیز اثر گذار است. اگر من براحتی قواعد را زیرپا بگذارم، اگر نظم و قاعده را رعایت نکنم، شرایط جامعه را متزلزل ساخته ام، از این حیث که دیگران بر مبنای هنجارهای مشخص برنامه ریزی می‌کنند و من با نادیده گرفتن نظم و رعایت نکردن هنجارها سبب می‌شوم تا برنامه دیگران با مشکل روبه رو شود. مثال راحت آن زمانی است که در خیابانی شلوغ در حال رانندگی هستیم. وقتی من در لاینی از خیابان که سرعت بالایی را می‌طلبد با 40 کیلومتر سرعت در حرکت باشم، نظم خیابان را به هم می‌ریزم، حالا اگر کسی با سرعت 60 کیلومتر در ساعت با من تصادف کند، مقصر آن شخص است یا من ؟ این مدل هم در سطح خرد معنا پیدا می‌کند و هم در سطح کلان. تصور کنید یک سازمان یا نهاد با توجه به قدرت و نفوذش دست به اقدامی می‌زند که تنها خوشایند خودش است و خارج از هنجار! این ناهنجاری بر عملکرد سایر سازمان‌ها نیز اثرگذار است.
در خصوص بحران کمبود آب بارها خوانده‌ایم و گفته‌ایم و شنیده‌ایم. دیگر می‌دانیم نباید تنها به دنبال مقصر بود و هر کس به سهم خود باید جلوی گسترش بحران را بگیرد، اما تخلفاتی که هم اکنون صورت می‌پذیرد برنامه ریزی‌ها در این خصوص را با مشکل روبه رو می‌سازد. چندی پیش خبری منتشر شد مبنی بر اینکه مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای تهران گفته است شهرداری تهران 200 میلیون متر مکعب از منابع آب زیرزمینی برداشت می‌کند که از این میزان 130 میلیون متر مکعب آب مجاز و 70 میلیون مترمکعب غیرمجاز است، برداشتی که سهم زیادی از آن برای آبیاری فضای سبز استفاده می‌شود. اینکه این خبر سبب نشده است مسؤولان مربوط پاسخگو باشند بحثی جداست که پاسخگو نبودن برخی نهادها و سازمان‌های دیگر بر کسی پوشیده نیست، اینکه چرا شهرداری از پساب برای آبیاری فضای سبز استفاده نمی‌کند هم دلایل متعدد دارد که بعدها به آن می‌پردازیم. اما موضوع مهم چگونگی برخورد با این حجم از تخلف بی پرده‌ای است که زیان جبران ناپذیری به منابع طبیعی ما زده و خواهد زد. در این شرایط اگر به مردم بگوییم آب کمتر مصرف کنید، یا اگر به کشاورز بگوییم میزان برداشت آب خود را کاهش دهد، زیرا منابع آب زیرزمینی با بحران روبه روست و اگر به ما بگوید همه تخلف می‌کنند و این امری طبیعی است، پاسخ ما چه خواهد بود؟ مگر می‌شود یکی از نهادهای معتبر جامعه چه شهرداری باشد و چه هر جای دیگری، تخلف کند، بابت تخلف خود پاسخگو نباشد و برخورد قانونی نیز برایش بی اثر باشد و بعد انتظار داشته باشیم نظم برجامعه ما حاکم شود؟ این اتفاق همان ایده داروینیسم اجتماعی را در ذهن متبلور می‌سازد که آنکه قوی‌تر است باقی می‌ماند و آنکه ضعیف‌تر، حذف می‌شود. حالا ما مدام انگشت اتهام بگیریم به سوی کشاورزان و بهره برداران و مردم و نتوانیم بگوییم شهرداری گرانقدر، تو حق برداشت غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی را نداری. با این شرایط گرهی از مشکلات باز نمی‌شود! در شرایطی که همه در برابر قانون برابر نیستند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.