از این رو و به منظور بررسی محتوا و سند این زیارت با دکتر مجید معارف، رئیس دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران و مؤلف آثاری همچون «درآمدی بر تاریخ قرآن»، «غدیر در آینه قرآن و روایات» و «عترت رسول در کتاب خدا» به گفتوگو پرداختهایم که مشروح آن تقدیم میشود:
چرا در میان ادعیه و زیارات مختلفی که از معصومان علیهم السلام برای ما به یادگار مانده است، زیارت عاشورا به حدیث قدسی شهرت دارد؟
اساساً حدیث قدسی به حدیثی گفته میشود که محتوای آن الهام از جانب خداوند به قلب مبارک پیامبر(ص) و امام معصوم(علیهالسلام) باشد. در منطق علمی، همه روایاتی که مسلمانان اعم از شعیه و اهل سنت در کتابهای خود نقل کردهاند چه در قالب احادیث نبوی و یا احادیث ائمه(علیهم السلام)، نزول آموزههای الهی به قلب مبارک آن حضرات(علیهم السلام) بوده است به عبارت بهتر همه اینها حدیث قدسیاند اما اینکه چرا به برخی روایات، حدیث قدسی گفته میشود برای آن است که اگر پیامبر(ص) هنگام سخن بفرمایند: این را خدا گفته است این بخش از روایات حدیث قدسی است و گویی پیامبر(ص) در این میان نقش راوی را دارد. برای مثال در حدیث معروف «سلسله الذهب» که امام رضا(علیهالسلام) آن را سلسله وار از اجدادشان نقل میکنند تا میرسند به امیرالمومنین(علیهالسلام) و پیامبر(ص) و بعد جبرئیل و نهایتاً ذات خدای متعال، یعنی سلسله این سند میرسد به خداوند و در اصطلاح علمی به آن حدیث قدسی گفته میشود؛ درباره زیارت عاشورا نیز چنین تعبیری وجود دارد و ائمه(علیهم السلام) فرموده اند این فرمایش الهی درباره امام حسین(علیهالسلام) بوده و از ایشان در مقام تشبیه به «ثارالله» تعبیر میکند مثل آنکه گفته میشود عیسی(علیهالسلام) روح الله است.
آیا زیارت عاشورا و تصریح به قدسی بودن این حدیث در منابع معتبر روایی ذکر شده است؟
درباره زیارت عاشوار در میان کتابهای حدیثی دو منبع بسیار معتبر داریم که زیارت عاشورا را با سلسله سندهایی نقل میکنند تا به ائمه(علیهمالسلام) ازجمله امام صادق(علیهالسلام) میرسد؛ یکی «مصباح المتهجد» شیخ طوسی که مفاتیح آن دوران و شامل ادعیه و زیارات بوده و زیارت عاشورا را با سندی که به امام صادق(علیهالسلام) میرسد، نقل کرده است، مهم آنکه شیخ طوسی از بزرگان شیعه در قرن پنجم و صاحب دو کتاب معروف از کتب اربعه است. علاوه بر این، قبل از شیخ طوسی جعفربن محمدبن قولویه از دانشمندان قرن چهارم هجری که شاگرد شیخ صدوق و از استادان شیخ مفید بود کتابی دارد به نام «کامل الزیارات» از کتابهای مشهور و مهم که زیارات فراوان بوِیژه متعلق به حضرت سیدالشهداء(علیهالسلام) را بیان کرده است و به زائران حسینی توصیه میشود از آن و زیاراتش در کربلای حسینی غافل نباشند؛ این منبع هم زیارت عاشورا را با سند نقل کرده و ضمن اینکه در مقدمه کتاب خود متذکر شده که در این کتاب فقط روایاتی را داریم که سندشان صحیح و دارای راویان موثق اند. بنابر این، زیارت عاشورا یک روایت محسوب میشود و سند آن قابل بررسی و خبر واحد است البته برخی آن را خبر واحد صحیح میدانند و برخی به راویان آن ضعف وارد میکنند اما این به اصل این زیارت خدشه ای وارد نمی کند چراکه محتوای آن به گونه ای است که با مبانی اعتقای و جهان بینی شیعه سازگاری دارد و دارای پشتوانه قرآنی است.
مقصودتان از دارا بودن پشتوانه قرآنی چیست؟ یعنی آنچه در بخشهای مختلف این زیارت آمده دارای تأییدهای قرآنی است؟
بله، این زیارت در هر محور مستندات قرآنی دارد، برای مثال در زیارت عاشورا چند محور محتوایی وجود دارد: نخست آنکه تأکید میکند بر آنکه انسان باید با جبهه حق همنوا و همسو باشد و علیه باطل بجنگد، این باطل در زمان امام حسین(علیهالسلام) یزید، عمربن سعد و ابن زیاد بودند و در ادوار دیگر مصادیق دیگر داشته است؛ به عبارت دیگر زائر با گفتن «اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ» جهاد مستمر خود را اعلام میکند که یک شیعه در رکاب یک اسوه و رهبر برحق اهل سلم و حرب با باطل خواهد بود و این موضعی قرآنی است، چنان که خداوند در آیه 76 سوره مبارکه نسا میفرماید: «الَّذینَ آمَنُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ الطَّاغُوتِ فَقاتِلُوا أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً». علاوه بر این، محور دوم این زیارت مسأله ولایت و بیعت زائر با امام و والی برحق خود است که این نیز ریشه قرآنی دارد و ما وظیفه داریم در هر زمان رهبر برحق را بشناسیم و پیوند موالات با وی ببندیم. چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیّت از دنیا رفته است.» بنابر این، همه بخشهای زیارت عاشورا از امام شناسی و رهبرحق شناسی موج میزند آن هم امامی که از نسل رسول خدا(ص) است؛ از این رو، این زیارت مرامنامه ولایی شیعی است چراکه به طور کلی زیارات و ادعیه قالب هایی برای مرور و آموزههای اعتقادی اند نه بدون حرف و محتوا؛ چه ادعیه صحیفه سجادیه، چه ادعیه دیگر همچون دعای ندبه و کمیل؛ اما مهمترین مفهوم این زیارت ولیّ شناسی و اعلام بیعت با امام برحق و برائت از جبهه باطل است.
یکی از اشکالهایی که بر زیارت عاشورا از سوی برخی مطرح میشود موضوع لعنهای متعدد این زیارت است، آیا این لعنها پشتوانه قرآنی دارد؟
باید توجه داشت اعلام برائت و لعن منطق قرآنی دارد، برخی اشکال میکنند چرا در زیارت عاشورا لعنهای زیادی وارد شده و آیا این با روحیه ائمه(علیهم السلام) سازگاری دارد که این همه ابراز تنفر و لعن نسبت به دشمنان داشته باشند؟ در پاسخ باید گفت لعن نوعی سلاح دفاعی مؤمن است و خدای متعال خود اولین لعن کننده بر شیطان است وقتی تخلف میکند و به او میفرماید: «وَإِنَّ عَلَیْکَ لَعْنَتِی إِلَی یَوْمِ الدِّین». باید توجه داشت لعن یعنی محرومیت از رحمت و توفیق و مفهوم عجیب و غریبی ندارد چنان که در قرآن کریم، پیامبر(ص)، مؤمنان و ملائکه مأمور به لعن دشمنان حق و حقیقت اند؛ حتی در آیه 159 سوره مبارکه بقره میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَ الْهُدَی مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّهُ لِلنَّاسِ فی الْکِتَبِ أُولَئک یَلْعَنهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنهُمُ اللَّعِنُونَ» یعنی خدا، ملائکه و مردم مأمورند به لعن فرستادن به کسی که حقیقت را پنهان میکند و اگر کسی حق و حقیقتی را کتمان کند مستحق لعن میشود و اگر کسی امام برحق اظهارکننده حق را به قتل برساند یقیناً گناهی نابخشودنی مرتکب شده و مستحق لعن میشود. از این رو، مسأله اظهار برائتها و لعنهای زیارت عاشورا منطق کاملاً قرآنی دارد و اگر قرار باشد پدیدهای مانند لعن مورد اشکال باشد باید ابتدا از خدا در این باره سؤال شود. وقتی خداوند کاری را میکند برای مؤمنان الگو میشود و درباره لعن هم باید گفت سلاح مؤمن و معنایش درخواست محرومیت از رحمت الهی است.
آیا محورهای زیارت عاشورا به همین موارد ختم میشود یا آموزه دیگری در این زیارت برای زائر وجود دارد؟
محور دیگر زیارت عاشورا «توسل» است، در این زیارت مؤمن با نزدیکی به امام(علیهالسلام) و اهل بیت ایشان و تبری جستن از دشمنان سیدالشهدا(علیهالسلام)، به نوعی حضرت(علیهالسلام) و اهل بیتشان را وسیله تقرب و نزدیکی به درگاه الهی قرار میدهد که این نیز مفهومی قرآنی است، چنان که در آیه 35 سوره مبارکه مائده میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَة؛ ای اهل ایمان، از خدا بترسید و به سوی او وسیله جویید.»
لذا در زیارت عاشورا زمانی که در جبهه سیدالشهدا(علیهالسلام) و یاران ایشان قرار میگیریم و به آن حضرات(علیهالسلام) سلام میدهیم به نوعی آنها را وسیله تقرب خود به درگاه الهی قرار دادهایم.
فلسفه تکرار صدمرتبه لعن دشمنان پیامبر(ص) و اهل بیت(علیهم السلام) و سلام صدمرتبه ای به امام(علیهالسلام)، فرزندان و یارانشان چیست؟ این تکرار چه هدفی را دنبال میکند؟
در روانشناسی مسأله ای به نام تلقین وجود دارد، یعنی ذکر مداوم مسأله ای تا ملکه ذهن شود، تلقین درصدد نهادینه سازی است برای همین وقتی پیامبر اکرم(ص) به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) تسبیحات معروف به حضرت زهرا(سلام الله علیها) را تعلیم دادند بیان کردند که 34 مرتبه «الله اکبر»، 33 مرتبه «الحمدالله» و 33 مرتبه «سبحان الله» بگویند و امام صادق(علیهالسلام) این تسبیحات را مصداق ذکر کثیر که خداوند در قرآن از آن یاد کرده است، برمیشمارند و میفرمایند: «یکی از مصادیق ذکر کثیر تسبیح جده مان حضرت فاطمه(سلام الله علیها) است.»
یا وقتی در دعا آمده که 10 مرتبه بگویید: «یا ربّ» تا خدا پاسخ گوید به این معنا نیست که خداوند با یک بار پاسخ نمی گوید بلکه راز این تکرار برای نهادینه سازی یک فرهنگ در وجود انسان است لذا باید برخی مسایل با تکرار همراه شود و تکرار 100 مرتبه ای لعنها و سلامهای پایانی زیارت عاشورا نیز برائت از دشمنان حق و همراهی با امام برحق را فرهنگسازی میکند.
اگرچه از معصومان علیهم السلام ادعیه، روایات و زیارات متعددی برای مسلمانان و شیعیان بر جای مانده است اما در میان آنها زیارت عاشورا همیشه آماج حملات بوده و دشمنان به طرق مختلف سعی در خدشه وارد کردن به آن بودهاند، پشت پرده این همه هجمه علیه زیارت عاشورا چیست؟
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که دشمن به هر چه بتواند شبهه و ایراد وارد میکند، حتی قرآن که کتاب خداست از سوی دشمنان بویژه برخی خاورشناسان مورد شک و شبهه قرار میگیرد اما نباید شک و شبهه ای که وارد میشود در ما هراس ایجاد کند بلکه علما و اندیشمندان باید آن را کالبدشکافی کرده و پاسخ دهند. باید توجه داشت در میدان شبهه افکنی اگرچه احادیث نبوی و قرآن مصون هم نیستند اما زیارت عاشورا اختصاصاتی دارد که بیشتر موردهجمه است چراکه در آن یک مؤمن و شیعه انقلابی موضع و صف خود را مشخص میکند صفی که در رأس آن حضرت سیدالشهدا(ع)، امیرالمومنین(علیهالسلام) و اهل بیت(علیهم السلام) قرار دارند آن هم معصومانی که با مظلومیت تمام به شهادت رسیده اند؛ لذا این زیارت ساختاری دارد که جبهه و صف یک مؤمن را از جنایتکاران و یزیدیان و ابن زیادهای تاریخ جدا میکند چراکه یزیدیدیان تاریخ تمام نشدهاند و زیارت عاشورا میتواند قیام مکرری علیه آنها باشد چنان که انقلاب اسلامی ما ملهم از حماسه حسینی بود و امام خمینی(ره) از آن استفاده کردند؛ به عبارت بهتر، خون امام(علیهالسلام) از جوشش نمیافتد و زیارت عاشورا مرامنانه اعتقادی یک شیعه است که او را همواره در جهبه حق علیه باطل قرار میدهد و دشمنان این را فهمیدهاند و گویی خود زاده ابن زیاد و معاویه اند و از آن برافروخته شده و موضع میگیرند. از این رو، اساساً وارد کردن شبهه، مسألهای طبیعی است و از قدیم وجود داشته و شبهه واردکنندگان میتوانند هر چیزی را دستاویز شبهه قرار دهند.
آیا میتوان رهاورد زیارت عاشورا برای زائر را همان عبارت زیبای «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» دانست؟
یقیناً این زیارت موجب توفیقاتی میشود و نظر خدای تبارک و تعالی و نیز نظر اهل بیت(علیهم السلام) را به زائر جلب میکند و به او توفیق دنیا و آخرت میدهد و میتواند در آخرت زائر را از شفاعت اهل بیت(علیهم السلام) بهره مند کند و قطعاً این محیا و ممات و سبک زندگی میتواند از آثار زیارت عاشورا باشد به گونه ای که زندگی و بعثت انسان، حسینی میشود و وقتی مبعوث شد خود را تنها احساس نمی کند بلکه از شفاعت حضرات معصومین(علیهم السلام) بهره مند خواهد شد.
نظر شما