تحولات منطقه

دیپلمات سابق ایرانی افزود: 3 ماه از ماموریت من در افغانستان می‌گذشت و من پس از نخستین ماه حضور در افغانستان، مسئولان را از وضعیت مطلع ‌کردم و این هشدار را دادم که به احتمال زیاد شمال افغانستان سقوط می‌‌کند.<BR>

کشتار دیپلمات‌های ایرانی در مزار شریف از زبان تنها شاهد
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

 13 سال پس از شهادت هشت دیپلمات و یک خبرنگار ایرانی در مزار شریف افغانستان به دست طالبان، تنها بازمانده این حادثه که به طور معجزه آسایی نجات یافته حادثه را شرح می‌دهد.

"الله مدد شاهسوند " در خصوص شرح واقعه اظهار داشت: از وضعیت مزار شریف و پیشروی طالبان به طور کامل مطلع بودیم.

دیپلمات سابق ایرانی افزود: 3 ماه از ماموریت من در افغانستان می‌گذشت و من پس از نخستین ماه حضور در افغانستان، مسئولان را از وضعیت مطلع ‌کردم و این هشدار را دادم که به احتمال زیاد شمال افغانستان سقوط می‌‌کند.

شاهسوند خاطر نشان کرد: در جریان ورود شبه‌نظامیان به مزارشریف و استقرار آنها در این محدوده و همچنین استقرار نیروهای نظامی "محمد محقق " وزیر کشور وقت افغانستان در مزار بودیم.

تنها شاهد بازمانده حادثه تلخ مزار شریف گفت: تمام هشدارها به مسئولان داده شده بود و مسئولان در پاسخ همواره به مصونیت سیاسی ما و این نکته اشاره می‌کردند که حضور شما در این منطقه به مردم افغانستان دلگرم کننده است.

به گفته این عضو سرکنسولگری جمهوری اسلامی در مزار شریف، همچنین تجربه کارمندان سفارت و کنسولگری در شهرهای کابل و هرات نشان می‌داد که مشکلی پیش نخواهد آمد و در مجموع نظر مسئولان بر این بود که در مزار بمانیم.

شاهسوند در سخنان خود به هم اتاقی بودن خود با شهید "محمود صارمی " خبرنگار ایرنا اشاره کرد و گفت: گرچه به دلیل کمبود وقت فقط شب‌ها همدیگر را می‌دیدیم اما از نظر فکری بسیار به هم نزدیک شده بودیم.

دیپلمات سابق درباره خصوصیات شهید صارمی گفت: ایشان در کار خود متعهد و برای انتقال اخبار افغانستان و حتی بازتاب جهانی آن شجاعانه کار می کرد.

به گفته وی، شهید صارمی سعی داشت واقعیات افغانستان را منتقل کند.

عضو سرکنسولگری جمهوری اسلامی در مزار شریف اظهار داشت: شهید صارمی آن قدر نزد مردم افغانستان محبوبیت داشت که وی را به عنوان روزنامه‌نگار آزاده ایران می‌شناختند.

شاهسوند افزود: من صبح زود به محل کار رفتم و پس از آن که از زبان آقای محقق متوجه شدم که طالبان وارد شهر مزار شده اند، و شهر در حال سقوط است، از دوستان خواستم که کم کم آماده شوند.

وی با اشاره به این که شهید صارمی برای عمل آپاندیس به ایران رفته بود و تنها 2 روز از بازگشت وی از ایران می‌گذشت، گفت: وسایل شهید صارمی را از ساختمان رو به رو به محل کار خودمان منتقل و ایشان آخرین خبر را که در مورد سقوط مزار شریف بود، ارسال کردند.

تنها بازمانده حادثه تلخ مزار شریف اظهار داشت: جلسه‌ای تشکیل دادیم که در صورت ورود طالبان، برخورد ما چگونه باشد و کارمندان قدیمی با توجه به تجربه خود بر این عقیده بودند که احتمالاً طالبان فقط آنان را تحت نظر گرفته و خواهند گفت که حق خروج از این مکان را ندارید.

دیپلمات سابق خاطر نشان کرد: نگهبانان کنسولگری وقتی از ورود طالبان به شهر مزار مطلع شدند، محل کار را ترک کردند، به همین دلیل در را از پشت بسته بودیم و حدود ساعت11 به پیشنهاد یکی از دوستان در زیرزمین کنسولگری جمع شدیم.

وی افزود: لحظاتی بعد متوجه شدیم که درب به شدت کوبیده می‌شود و شهید فلاح گفت که من در را باز می‌کنم.

به گفته شاهسوند: پس از گفت‌وگوی شهید فلاح با طالبان حدود 11 نفر از طالبان وارد زیرزمین شدند و در مورد سلاح‌ و تعداد کارمندان سئوال کردند و پس از لحظاتی شهید حیدری را هم با زور از اتاقش به زیرزمین منتقل کردند.

تنها بازمانده حادثه تلخ مزار با اشاره به این که تنها 2 یا 3 نفر از آنان می‌توانستند فارسی صحبت کنند، گفت: با توجه به این که من تا حدودی زبان پشتون یاد داشتم، به یکی از افراد طالبان میوه تعارف کردیم اما با رفتار منفی آنان پاسخ داده شد که پس از این رفتار، شهید ناصری نیز اظهار نگرانی کرد.

عضو سرکنسولگری جمهوری اسلامی در مزار شریف ادامه داد: پس از آن طالبان شروع به بازرسی ما کردند و در همین حین، یکی از آنان خواست تا با پاکستان تماس بگیرد که موفق به این کار نشد.

به گفته وی، در این زمان شهید ریگی موفق شد به طوری که کسی متوجه وی نشود با مشهد تماس برقرار کند ولی به دلیل کوچک بودن اتاق پای یکی از همکاران به سیم تلفن برخورد کرد و تماس قطع شد.

شاهسوند اظهار داشت: در همین زمان صدای پای طالبان را که از پله های آهنین به زیرزمین می‌آمدند به گوش رسید و سپس از ما خواستند تا کنار دیوار بایستیم و پس از آن با تک تیر تمام ما را هدف قرار دادند.

دیپلمات سابق ادامه داد: کاملا آماده شهادت بودم و شهادتین را بر زبان جاری کردم.

وی ادامه داد: پس از مدتی که تیراندازی قطع شد متوجه شدم که طالبان در اتاق حضور ندارند و شهید نوری به رغم اصابت گلوله هنوز زنده است، به وی کمک کردم تا بنشیند و بیرون رفتم تا کمک بیاورم.

شاهسوند گفت: وقتی بیرون رفتم با یک جوان افغان در آشپزخانه سفارت مواجه شدم که وی به من توصیه کرد لباس افغانی بپوشم.

بازمانده حادثه مزار افزود: پس از تغییر لباس خارج شدم و به خانه "سید " راننده سفارت که در نزدیکی محل بود،رفتم و به وی گفتم نوری زنده است باید کمکش کنیم.

دیپلمات سابق گفت: در همین حال از روی پشت بام متوجه شدم که افراد طالبان دوباره با ماشین ضد گلوله به کنسولگری آمدند و افراد خود را آن ‌جا مستقر کردند و تمامی راه‌ها برای رفتن به کنسولگری بسته شد.

به گزارش فارس شاهسوند اظهار داشت که پس از برقراری آرامش نسبی در مزار، با خانواده سید به سمت "شبرغان " و از سرپل به بلخاب رفتیم ولی به دلیل حضور طالبان در آن جا، مجبور شدیم که دوباره به سرپل برگردیم، از آن جا با یک کامیون به سمت میمنه رفتیم و در نهایت به هرات رسیدیم.

وی با اشاره به آتش زدن کنسول‌گری هرات و عدم حضور کارمندان آن، به مرز "دوغارون " رفتم و در آن ‌جا توانستم خبر شهادت کارمندان کنسولگری مزار شریف را منتشر کنم.

وی در پایان ضمن گلایه از مسئولان که در مراسم خاکسپاری و سالگرد شهدای حادثه مزار شریف وی را دعوت نکردند، گفت: حتی سال گذشته که خانواده‌های شهدا را به مزار‌شریف بردند، مرا به این سفر دعوت نکردند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.