انتخاب چهاردهم

قدس آنلاین/ مسعود حیدری معینی: این روزها و در اولین ماه سال تحصیلی، تنبیه شدید دانش آموز بمپوری در سیستان و بلوچستان که با موج ناراحتی مردم روبه رو شد، موجب واکنش سریع آموزش و پرورش شده است. مدیر مدرسه تعلیق و معلم خاطی نیز به هیأت رسیدگی به تخلفات احضار شد. همچنین به دنبال این حادثه، رئیس آموزش و پرورش منطقه بمپور از سمت خود استعفا کرد.

«تنبیه بدنی» زخم قدیمی بر چهره آموزش و پرورش

همزمان شاهد انتشار فیلمی از تنبیه دانش آموزان کرمانی در فضای مجازی بودیم که البته صحت آن تکذیب شد. همچنین گزارش‌های مستندی به دست خبرنگار ما رسیده که حاکی از تنبیه 25دانش آموز کلاس اولی در اولین روزهای سال نو تحصیلی است، دانش آموزانی که در اولین روزهای مدرسه، خاطره‌ای تلخ را در دفتر خاطرات ذهن کودکانه‌شان ثبت کردند و این مسأله تأثیر نامطلوبی بر رشد و تحصیل آنها خواهد داشت.

سهل‌انگاری در گزینش معلمان

بحث تنبیه بدنی و ریشه یابی بروز چنین رفتاری، یک بحث چند عاملی است و نیاز به شناسایی برخی پیش زمینه‌ها دارد. «چرا معلمی که خود را در آب می‌اندازد تا دانش‌آموز را از سیل نجات دهد، دانش‌آموز را کتک می‌زند؟»

دکتر مجید فولادیان، جامعه شناس و مشاور معاون وزیر علوم در گفت وگو با «قدس» به این پرسش پاسخ می‌دهد. فولادیان معتقد است: چنین معلمانی جزو اکثریت جامعه معلمان نیستند. وی می‌افزاید: نهاد آموزش و پرورش یکی از مهم‌ترین نهادهایی است که نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد. اگر آموزش و پرورش به عنوان یک سازمان درست عمل کند، در نهایت خطاهای خودش را هم اصلاح می‌کند و بهبود می‌بخشد.

مشاور معاون وزیر علوم می‌گوید: یکی از راه‌هایی که می‌توانیم خودمان را از وضعیت بدی که درون آن هستیم، خارج کنیم، رفع مشکلات نظام آموزش و پرورش است، چه به لحاظ اخلاقی و اجتماعی و چه فرهنگی و معلم نیز جزیی از این نظام آموزشی است. معلم  نمی‌تواند بسیاری کارها را به تنهایی انجام دهد. باید دید این نظام آموزشی به چه نحوه‌ای معلمان خود را انتخاب می‌کند. در گذشته مرکزی با عنوان «تربیت معلم» وجود داشت که معلم در آن تربیت می‌شد و پس از گزینش با یک روند مشخص از تربیت معلم خارج می‌شد. اما حالا گزینش این افراد که قرار است معلم شوند، چگونه است؟ آیا دقت نظرهای لازم در خصوص افرادی که قرار است به حرفه معلمی ورود پیدا کنند، وجود دارد؟

وی با انتقاد از ورود افراد متفرقه به نظام آموزشی در سال‌های اخیر، می‌گوید: دادن امتیازات برای معلم شدن باید با حساب و کتاب و سنجیده باشد و باید کسی وارد نهاد آموزش و پرورش شود که عاشق معلمی باشد، اما متأسفانه گزینش معیوب بخصوص در هشت سال گذشته نهادینه شده و خود نظام آموزش ما نمی‌داند که چکار می‌خواهد بکند. نظام ما نه مدرن است و نه سنتی؛ نظام 3،3،6 و تغییر کتاب‌ها و اجبار برای انجام دستورهای بالادستی مشکل دیگری است که باید به آن پرداخته شود.

وقتی که وظایف و نقش‌ها روشن و تعریف شده نیست، معلم هم سردرگم می‌شود؛ نقش معلم در کلاس چیست؟ آیا کلاسداری است؟ معلم باید آموزش دهد؟ هدایت کند؟ تربیت کند؟ معلم نمی‌داند که باید چه کار بکند. در صورتی که در نظام مدرن که در دنیا در حال اجراست، معلم در عمل راهبر است، دانش‌آموزان را هدایت می‌کند و آن‌ها را در موقعیت‌های مختلف برای کسب تجربه قرار می‌دهد.

سنتی اما مدرن!

دکتر فولادیان می‌گوید: اکنون نظام آموزشی کشور ما سنتی است، اما می‌خواهیم نقش مدرن را  به معلم بدهیم و به او می‌گوییم حق ندارد کسی را بزند، حق ندارد دعوا کند، اما تعارض بین سنت و مدرنیته موجب ناکارآمدی و سردرگمی معلم می‌شود. وقتی معلم در معرض تعدد و تعارض نقش‌ها قرار بگیرد، ممکن است نتواند بدرستی تصمیم گیری کند. به عنوان مثال وقتی در یک موقعیتی قرار می‌گیرد که دانش آموزی شلوغ می‌کند، از سویی چند دانش‌آموز دیگر کار دیگری انجام می‌دهند، سردرگمی نقش برای این معلم ایجاد می‌شود واز سویی چون راه حل‌های نظام‌مند برای تشویق و تنبیه دانش‌آموزان وجود ندارد، معلم به شکل سنتی وارد عمل می‌شود، چون در نهایت باید کلاس را مدیریت کند. بنابراین در این شرایط، مسؤولیت بیشتر متوجه نظام آموزشی است تا معلم.

مشکلات نظام آموزشی

یوسف سعادتی، کارشناس آموزش و علوم تربیتی که سال‌ها سابقه تدریس دارد نیز می‌گوید: متأسفانه هر از چند گاهی شاهد تنبیه دانش‌آموزان از سوی کادر اجرایی یا معلمان مدارس هستیم. نظام آموزشی کشور باید در این زمینه تحقیقات وسیع کاربردی و نه کتابخانه‌ای انجام دهد، یعنی باید به مدارس ورود پیدا کند و با کمک کارشناسان خبره و کسانی که خودشان کار معلمی انجام داده‌اند، به مورد پژوهی بپردازد و اقدام پژوهی کند. اما اگر بخواهیم به طور کلی به قضیه تنبیه بدنی در مدارس نگاه کنیم، این پدیده یک اتفاق چند وجهی است که بر اثر ایجاد چند عامل پدید می‌آید. یکی از این عوامل شرایط و محیطی است که خود معلم در آن محیط رشد کرده و تربیت شده است که بخش اعظم آن به نحوه جذب و تربیت معلمان برمی‌گردد؛ یعنی استادان و مربیان این معلمان باید افراد متخصص، مجرب و متعهدی باشند و از سویی باید دانشجویان را در بازه‌های زمانی مورد ارزشیابی کمی و کیفی قرار داد و با قرار دادن آن‌ها در موقعیت‌های شبیه سازی شده، این داده‌ها را در اختیار روان‌شناس معتمد قرار دهیم تا در مورد رفتار فرد اظهار نظر کند و در صورتی که مشکلی وجود داشت، این مشکل رفع شود و حتی از ورود فرد به حرفه معلمی جلوگیری به عمل آید.

این کارشناس علوم تربیتی تأکید می‌کند: وجه دیگر مسأله در اختیار گذاشتن ابزار، امکانات، شرایط مساعد و حضور مشاور در مدارس است. همچنین باید به آموزش مهارت‌های زندگی و حقوق شهروندی به معلمان، اولیا و دانش‌آموزان توجه و به نقش رسانه‌ها در آموزش واطلاع‌ رسانی نظرات کارشناسی به آحاد مردم، به دور از دامن زدن به حوادث و حاشیه سازی اشاره کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.