جوان گرایی در برنامههای محرومیت زدایی
اقبال جوانان فرهیخته از اردوهای جهادی را میتوان یکی از نقاط قوت این برنامهها دانست.
دکتر میثم جعفری اسکندری، مدیر برنامهریزی و نظارت ستاد اجرایی سازی سند راهبردی کشور در امور نخبگان در این باره به «قدس» میگوید: طی این فعالیتها سعی شده سه رویکرد مورد توجه قرار بگیرد؛ نخست رویکرد تخصص گرایی به این صورت که فضا برای مشارکت فعالان عرصههای مختلف فراهم شود. سپس رویکرد بومی گزینی تا از ظرفیتها واستعدادهای هر ناحیه برای توسعه و خدمات رسانی استفاده شود وهمچنین رویکرد تکرار پذیری تا فعالیت گروههای جهادی به یک خدمت در ناحیهای خاص محدود نشود، بلکه این خدمات در عرصههای مختلف و در فرصتهای متفاوت در اختیار گروههای هدف قرار گیرد.
وی میافزاید: بر اساس تفکر تعامل و همگرایی با نهادهایی که توان مشارکت در این زمینه را دارند، بنیاد نخبگان سعی کرده در برنامههای خود از قابلیتها و ظرفیتهای دیگر دستگاهها همانند قرارگاه امام رضا(ع) و بسیج جامعه پزشکی برخوردار شود . به این ترتیب طی یک سال گذشته 200 گروه تخصصی به مناطق کم برخوردار اعزام شده و برای اجرای 130 برنامه به آنها اطلاع رسانی شده است . همچنین از آنجا که سعی شده برنامههای محرومیت زدایی ترکیبی و چند جانبه اجرا شود، از محورهای عمده این برنامه ها، میتوان به آموزش اشاره کرد. از این رو در بیش از 90 درصد اردوهای جهادی بر مقوله سلامت و درمان تأکید شده است.
مانعی به نام فقر فرهنگی
بنا بر اظهارات متولیان حوزه سلامت، از چالشهای چشمگیر در این زمینه ضعف فرهنگسازی است.
دکتر هادی جلالی، رئیس بسیج جامعه پزشکی خراسان رضوی نیز میگوید: در مناطق کم برخوردار طیفهای مختلف سنی با مشکلات متنوعی وجود دارند. چنانکه براساس تجربه دریافتیم در کنار مقوله درمان که از نیازهای اساسی این گروهها محسوب میشود، در زمینه آموزش و فرهنگسازی نیز دچار ضعفهای چشمگیری هستند که این امر حتی بر جنبههای مختلف بهداشت و درمان زندگی آنها سایه افکنده است. البته با نگاهی به وضعیت سواد سلامت در جامعه میبینیم این ضعفها در زندگی بیشتر شهروندان ما مشهود است، اما این قضیه در مناطق کم برخوردار به طور بارز و چشمگیر خودنمایی میکند، به گونه ای که حتی فعالیتهای خدمت رسانی به این گروه را تحت تأثیر قرارداده و توان مضاعفی را برای حل چالشهای سلامت این مناطق میطلبد.
وی که بیش از 10 سال است در فعالیتهای محرومیت زدایی شرکت دارد، میافزاید: از موانع گسترش خدمات سلامت درنواحی کم برخوردار، باورهای نادرست در خصوص آسیبهای اجتماعی همانند اعتیاد به مواد مخدر است که در گروههای سنی متفاوت نمود دارد، به طوری که امروزه بخش قابل توجهی از مصرف کنندگان این مواد را اطفال تشکیل میدهند، زیرا بنا برهمین باورهای نادرست حتی مصرف مواد افیونی، اعتیادآور تلقی نشده و به عنوان مواد درمانی یا مسکن شناخته میشود.
سوءتغذیه اطفال به دلیل محرومیت غذایی
دکتر جلالی ادامه میدهد: معضل دیگر فرهنگی، بیتوجهی به سلامت سبد غذایی است، چنانکه اگر قرار است با همان بضاعت ناچیز، غذایی برای خانواده تهیه شود، به جای آنکه از نظر کمیت و کیفیت بخش مغذی آن به گروههای نیازمند همانند اطفال، سالمندان و حتی زنان در شرایط خاص تعلق بگیرد، بیش از حد نیاز به گروههای دیگر مانند جوانان اختصاص پیدا میکند. نکته دیگر اینکه با وجود محرومیت در این زمینه به دنبال این نیستند که هزینه موجود را صرف مواد مغذی کنند، از این رو مصرف تنقلات صنعتی و غذاهای بی خاصیت در این افراد به فراوانی دیده میشود. از این رو بسیاری از افراد همانند اطفال از سوءتغذیه رنج میبرند که این مسأله بر روند رشد جسمی و تواناییهای یادگیری آنها به طور چشمگیر اثرگذاراست.
وی میگوید: ترویج آموزشهای نادرست در حوزه سلامت از دیگر نکات قابل توجه در مناطق کم برخورداراست که توسط افراد غیرمتخصص و حتی فرصت طلب انجام میشود. چنانکه شاهدیم درمان تشنج در اطفال همراه با رفتارهای خرافی است، به این ترتیب به دنبال بارها ابتلا به تشنج و نبود درمان مؤثر، طفل دچار عوارض جدی تر میشود که حتی سرنوشت او را تباه میکند. البته در سایر امراض نیز با این گونه رویهها مواجهیم که باعث تحمیل هزینههای بیشتر به جامعه میشود.
ضرورت تمرکز برآموزش
دکتر غلامرضا زمانی، فوق تخصص جراحی عمومی نیز با اشاره به گسترش خدمات سلامت در مناطق محروم تأکید میکند که ارایه خدمات هنوز کافی نیست. وی میگوید: بیشتر مشکلات این افراد ریشه در ضعفهای فرهنگی دارد. چنانکه حتی گاه نحوه دسترسی به خدمات پزشکی را نمی دانند. برای نمونه افرادی تحت پوشش خدمات بیمه هستند، اما آن قدر در مراجعه برای درمان تأخیر میکنند که مرض آنها به مراحل حاد و پیشرفته برسد. در حالی که اگر نظام سلامت بر آموزش مؤثر در این نواحی متمرکز شود، بیشترین خدمت را به آنها کرده است. زیرا این نواحی به وضوح دچار فقر فرهنگی هستند، به طوری که معتقدم حتی اگر خدمات مختلف را در منزل به آنها ارایه کنید، بازهم ناتوان از بهره مندی از آن هستند . از طرف دیگر نیز گاه در سفرهای خود شاهدیم که فردی بدون هیچ عارضه ای، روزی پنج تا6 بار برای ویزیت مراجعه میکند!
وی که بیش از هزار جراحی در بیمارستانهای صحرایی در مناطق محروم انجام داده به خبرنگار ما میگوید: از چالشهای فرهنگی حوزه خدمت رسانی، گسترش باورهای نادرست در حوزه درمان است، چنانکه شاهد اقبال غیرمنطقی و غیراصولی به برخی درمانهای سنتی هستیم. برای نمونه بیمار سرطانی به من مراجعه کرده که در مراحل نخست بیماری بوده و پیش بینی میشد تا80-90 درصد نیز درمان شود، اما همین بیمار با تأکید بر درمانهای غیر اصولی فرصت درمان را از خود گرفته و زمانی دوباره مراجعه کرد که هیچ راهی برای بهبود وجود نداشت . این یکی ازدهها موردی است که این سالها تجربه کرده ام . از این رو تأکید میکنم که رسانهها و تریبونها را در اختیار افراد صالحی قراردهند که میدانند سلامت چیست و میدانند هزینههای تحمیلی به سلامت چه اثری بر توسعه دارد.
اثرگذاری همه جانبه یک حرکت
آیا اردوهای جهادی حوزه سلامت میتواند در فرهنگسازی و کاهش این مشکلات مؤثر باشد؟
دکتر جعفری اسکندری با اشاره به اثربخشی همزمان فعالیتهای جهادی بر فعالان آن و گروههای هدف میگوید: طی این برنامهها علاوه بر جوامع کمبرخوردار، افرادی که در این زمینه مشارکت میکنند نیز در اصلاح باورها و نگرش خود دچارتحول میشوند، چنانکه بر خدمت رسانی به این گروهها رغبت بیشتری نشان میدهند. همچنین برای آنکه اثرگذاری این خدمات بر نواحی کم برخوردار مستمر و پایدار باشد، بر رویکرد تخصص گرایی در مقولههای مختلف بخصوص آموزش تأکید میشود.
دکتر جلالی نیز خاطرنشان میکند: با توجه به گستردگی تنگناهای حوزه سلامت در مناطق کم برخوردار نمی توان ادعا داشت که بتوان همه این چالشها را ساماندهی و رفع کرد، اما تلاشهای قابل توجهی صورت گرفته که این برنامهها اغلب متکی بر سه عنصر مداخله، آموزش و درمان است.
نظر شما