۳ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳
کد خبر: 467571

قدس آنلاین- بهاره بختیاری: چند وقتی بود که دیگر ناصر برای تأمین مخارج زندگی از خود حرکتی نشان نمی‌داد، صبح‌ها دیر به محل کارش می‌رفت و بعدازظهر قبل از ساعت کاری خودش را به خانه می‌رساند.

دزدان منازل تربت جام یک زن و شوهر بودند

هرچند از او می‌پرسیدم، چه خبر از محل کار، با بهانه‌های مختلف سعی می‌کرد، سرم را گرم کند. می‌دانستم که اگر یک بچه وارد زندگی‌مان شود، اوضاع از حالت یکنواختی خارج می‌شود.

درست در همان زمان که داشتم برای مادرشدن آماده می‌شدم از همسر یکی از همکارهای ناصر که از قبل رفت و آمد خانوادگی داشتیم، متوجه شدم که او به دلیل مصرف مواد مخدر اخراج شده است.

با شنیدن این خبر، روزهای شیرین زندگی‌ام به پایان رسید. نمی‌توانستم باور کنم که پدر بچه آینده‌ام به خاطر مصرف مواد مخدر از کار بیکار شده است.

از طرف دیگر، ناصر مانند گذشته سعی نداشت در جمع‌های خانوادگی حضور پیدا کند، هرچند که شنیدن خبر روی آوردن ناصر به مواد مخدر را کمی دور از ذهن تصور می‌کردم، اما هر روز که او را می‌دیدم، بیشتر باورم می‌شد که همسرم معتاد شده است و من نمی‌خواهم واقعیت را بپذیرم.

از خجالت موضوع را با خانواده درمیان نگذاشتم و سعی کردم خودم هر جور که شده کاری پیدا کنم تا حداقل بتوانم از پس مخارج زندگی برآیم، اما به دلیل اینکه تجربه کاری و سواد کافی نداشتم نمی‌توانستم کاری در خور شأن پیدا کنم. خانواده من و ناصر وضع مالی خوبی نداشتند و فقط از پس زندگی روزانه خودشان برمی‌آمدند، به همین خاطر حتی نمی‌توانستم دستم را به سمت پدرم دراز کنم. به خاطر همین موضوع یک شب که دیدم ناصر زودتر به خانه آمده است، نقشه شومی را که از قبل در ذهن طراحی کرده بودم برایش بازگو کردم، او که دیگر مانند گذشته نمی‌توانست تصمیم درستی برای زندگیمان بگیرد، با شنیدن این نقشه، مرا تشویق کرد و از من خواست برای مدت کوتاهی با یکدیگر دست به سرقت بزنیم. این کار خیلی برایم سخت بود، نمی‌توانستم با وجدانم کنار بیایم ولی دیگر خسته شده بودم. گمانم رسید شاید بهترین کاری باشد که می‌تواند ما را به پول برساند. عملیاتی کردن سرقت از خانه افرادی که وضع مالی خوبی داشتند، اگرچه اوایل ترس داشتم ولی بعد از سرقت اول و دیدن پول‌های بی زبان کار را برایم آسان‌تر کرد. هرچند می‌دانستم انجام این کار لطمه بزرگی به زندگی‌مان وارد می‌کند. بالاخره برای گذر از روزهای سخت زندگی مشترکمان تن به کاری دادم که آخرش جایی جز زندان نبود.

این داستان زندگی مشابه اتفاقی است که در همین حوالی رخ داد و طی آن پلیس شهرستان تربت جام با دستگیری زوج سارق، چهار فقره سرقت منزل و مغازه را کشف کرد.

سرهنگ محمد یزدانی فرمانده انتظامی شهرستان تربت جام با اعلام این خبر گفت: در پی گزارش سرقت منزل در خیابان ابومسلم شهر تربت جام موضوع در دستور کار مأموران کلانتری 11 خلیج فارس قرار گرفت. وی افزود: تیم تجسس کلانتری خلیج فارس با بررسی دقیق محل سرقت تحقیقات گستردهای را با استفاده از سرنخ‌های به دست آمده شروع کردند. سرهنگ یزدانی تصریح کرد: تحقیقات در این خصوص ادامه داشت تا اینکه یکی از کارکنان پلیس افتخاری سارق را که زنی جوان است در حال فروش قسمتی از اموال مسروقه به یک سمساری شناسایی که با حضور به موقع عوامل گشت کلانتری 11 او و همسرش را در عملیاتی ضربتی دستگیر کردند. فرمانده انتظامی شهرستان تربت جام عنوان داشت: متهمان به نام‌های سمیه(30ساله) و حامد (33ساله) که چند فقره سابقه سرقت در پرونده خود دارند در بازجویی‌های به عمل آمده به 2 فقره سرقت منزل و 2 فقره کش روی از مغازه‌های سطح شهر تربت جام اعتراف کردند. سرهنگ یزدانی بیان داشت: متهمان پس از تشکیل پرونده برای سیر مراحل قانونی روانه دادسرا شدند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.