انقلاب اسلامی با پشتوانه مردمی به پیروزی رسید و همین پشتوانه مردمی توانست تا به امروز به تداوم آن کمک کند و البته هشت سال دفاع مقدس نیز با جاننثاری همین مردم به افتخاری بزرگ برای ملت ایران بدل گردید. اما نباید فراموش کنیم که مهمترین و عظیمترین قشر حامی انقلاب و مدافع جمهوری اسلامی را مستضعفان و محرومان تشکیل میدهند، هرچند که انگیزه حمایت از انقلاب و شرکت در دفاع مقدس مادی نبوده و نیست؛ اما اگر انقلاب مستضعفان در نهایت ثمره عمیق و وسیعی برای محرومان و مستضعفان نداشته باشد بدون شک از مسیر اصلی خود فاصله میگیرد.
اقشار مرفه و متوسط شهری به بالا، بنا به دلایل متعدد بیشتر گرایشهای غربگرایانه دارند هر چند در میان آنها هم عدهای جزو مدافعان انقلاب اسلامی هستند اما بیشترین علت حمایت و همراهی آنها با نظام اسلامی وجود امنیت در کشور است که مسیر رفاه را برای آنها هموار میکند.
اما جریان مستضعف و محروم جامعه امروز به چه میزان پیوستگی و دلبستگی خود را با نظام اسلامی حفظ کرده است؟ پاسخ به این سؤال مهم میتواند مبنای بسیاری از برنامهریزیها و عملکردهای آینده باشد. توسعه حاشیه شهرها، امواج شدید بیکاری و رکود بویژه در سالهای اخیر بیانگر آن است که اوضاع برای اقشار کمبرخوردار بسیار مشقتبار است و اندکی کنکاش در اوضاع روستاها و شهرهای کوچک و حاشیه شهرهای بزرگ، فوری شما را به این نتیجه خواهد رساند که با وجود خدمات بسیار زیاد انجام شده پس از انقلاب اسلامی، جمعیت زیادی از کشور دچار فقر هستند و همین یعنی زنگ خطر جدی برای مسؤولان و مدیران کشور، البته بار اصلی اقتصاد در کشور بر عهدۀ قوه مجریه است و این قوه در دورههای مختلف کارنامه موفقی در حوزه اقتصاد از خود به جای نگذاشتهاست و هرکدام آسیبهایی را در این حوزه به دوره بعدی تحویل دادهاند؛ اما نیک میدانیم قضاوت نهایی افکار عمومی از ناکارآمدی دولتهای گذشته و فعلی در حوزه اقتصاد، اصل نظام را هم مورد چالش قرار خواهد داد. موفقیت نظام اسلامی و بویژه فرماندهی کل قوا در حفظ امنیت کشور و فراهم آوردن فضای مناسب برای شکوفایی اقتصادی از دید مردم دور نمیماند اما باید اذعان داشت که کوچک شدن سفره مردم در سالهای اخیر و تغییر سبک زندگی، توأمان سرمایه اجتماعی نظام را هدف قرار داده است. انقلاب مستضعفان و محرومان در برابر اشراف و طاغوت و استبداد با پرچمداری فقیه و عارف و سیاستمدار و عالم وارسته به ثمر رسید و همیشه همین دوقطبی در کشور به نحوی باقی ماند و پیشرفتها و تولید ثروتهای انجام شده و پدید آمدن زیرساختهای لازم برای تعالی و رشد کشور نتوانست فقر و محرومیت را ریشهکن و یا به حداقل خود برساند. حالا کشور مقتدر ایران قصد عزیمت به سمت تمدن اسلامی و اثرگذاریهای بیشتر در عرصه بینالمللی دارد و برای گذر از پیچ تاریخی نیاز به شتابدهندهای از جنس پدید آمدن سرمایه اجتماعی نوین برای انقلاب اسلامی دارد. بدون تولید سرمایه اجتماعی جدید، گذر از این مرحله مهم و تاریخساز بسیار دشوار مینماید و بدون تردید تعمیق و گسترش سرمایه اجتماعی نظام اسلامی در گرو مبارزه با فساد و رفع فقر و اصلاحات اساسی در کشور است. پس از نزدیک چهار دهه از انقلاب بشدت نیازمند رفع آسیبهای رسوب شده در ساختارهای اصلی کشور هستیم. سیستمی شدن فساد و گسترش نابرابریهای اجتماعی و گسترش آسیبهای اجتماعی موانع اساسی رشد و تعالی جمهوری اسلامی است. عزم راسخ، شجاعت و صداقت در بیان آسیبها و تصمیم و همت جدی برای رفع آنها به طور حتم با همراهی و حمایت مردم مواجه خواهد شد و این به معنای تولید سرمایه اجتماعی جدیدی برای ایران اسلامی خواهد بود که قدرت ملی ما را دوچندان کرده و زمینههای گذر از بحرانهای منطقهای و بینالمللی را فراهم خواهد ساخت. امروز رسالت اصلی جریان مدافع نظام گام برداشتن در همین راستاست؛ یعنی محرومیتزدایی. به معنای دیگر محرومیتزدایی باید موضوع اصلی جریان انقلابی کشور باشد و در رأس اولویتهای تمام مسؤولان و مدیران قرار گیرد.
۳ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۵
کد خبر: 467767
نظر شما