به گزارش خبرنگار قدس آنلاین، این مرد 29 ساله هفتم مهرماه گذشته به اتفاق زن جوانی که بعد معلوم شد همسر دوم او میباشد، پسربچه 6 ساله خود را که طاها نام داشت، به بیمارستان رضوی منتقل کرد و مدعی شد که غذا در گلوی فرزندش گیر کرده و او نمیتواند غذا بخورد.
این در حالی بود که معاینات پزشکان با توجه به آثار کبودیهای متعدد بر روی پیکر نیمه جان این کودک و نتایج آزمایشات انجام شده از ضربه مغزی طاها و کودک آزاری حکایت داشت.
چند ساعت بعد نیز با وجود تلاش فراوان پزشکان و کادر درمانی بیمارستان، این کودک 6 ساله جان خود را از دست داد و با گزارش موضوع به مأموران پلیس و قاضی ویژه قتل عمد دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دکتر سیدجواد حسینی به همراه اکیپی از کارآگاهان، پزشکی قانونی و عوامل بررسی صحنه جرم در محل حاضر شده و تحقیقات وسیع قضایی و پلیسی در این زمینه آغاز شد.
در همین حال معاینات پزشکی قانونی نیز با توجه به آثار متعدد ضرب و شتم در بدن طاها کوچولو و خونریزی مغزی، مرگ این کودک بر اثر کودک آزاری را تأیید میکرد اما پدر این کودک و نامادری او با اظهارات ضد و نقیض خود سعی در تبرئه خود و طبیعی جلوه دادن مرگ فرزندشان داشتند. آنها در بازجوییها ادعا کردند که طاها بر اثر زمین خوردن صدمه دیده به حدی که نمیتوانسته غذا بخورد و مجبور بودهاند با قطره چکان به وی شیر بدهند و چون پولی نداشتهاند او را به بیمارستان نبردهاند.
طالب، پدر این کودک همچنین در این بازجوییها به قاضی سیدجواد حسینی گفت که پس از طلاق از مادر طاها، حدود 13 ماه قبل با همسر دوم خود ازدواج کرده که او نیز کودک 3 ماههای دارد و آنها از هر دو کودک نگهداری میکردهاند.
نامادری 21 ساله طاها اما در مراحل بعدی بازجویی و تحقیقات به کتککاری طاها اعتراف کرد و به مقام قضایی گفت که حدود دو هفته قبل متوجه شوم او قصد دارد فرزند سه ماههام را خفه کند و از آن روز به بعد او را به خاطر شلوغ کاریهایش تنبیه میکردم تا این که در روز حادثه، وقتی او را کتک میزدم، ناگهان دستانش از دستم رها شد و سرش به گوشه مبل داخل اتاق خورد و بیهوش شد.
وی ادامه داد: از همان لحظه به بعد طاها دیگر نمیتوانست غذا بخورد و مجبور شدیم او را نزد رمال ببریم اما باز هم خوب نشد و وقتی دیدیم وضعیت طاها در حال بدتر شدن است، او را به بیمارستان بردیم.
با وجود اعترافات این زن که نزدیکتر به واقعیت نشان میداد، اما قاضی سیدجواد حسینی با تکیه بر تجربه حرفهای خود، این احتمال که هنوز بخشی از واقعیت را بازگو نکرده است، با صدور دستور ویژهای این زن و شوهر را در اختیار کارآگاهان اداره ویژه جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار داد که کارآگاهان با بهرهگیری از شیوههای نوین علمی و پلیسی هر دو متهم را مورد بازجوییهای متعدد قرار دادند.
ادامه این گزارش حاکی است سرانجام طالب، پدر طاها کوچولو در برابر سؤالات تخصصی مقام قضایی و کارآگاهان تسلیم و ناچار به اعتراف شد و راز هولناک قتل فرزند 6 سالهاش را برملا کرد.
او گفت که طاها این اواخر خیلی شلوغ کاری و ما را اذیت میکرد و من از حدود دو هفته قبل از مرگش خیلی او را کتک میزدم. تا این که روز حادثه در حال صبحانه خوردن بودیم که طاها لیوانی را به طرف نامادریاش پرتاب کرد و لیوان به کمر همسرم خورد. من هم که عصبانی شده بودم، با کمربند به جان طاها افتادم و بعد هم او را پرت کردم که سرش به تیغه مبل خورد و خونی شد.
طالب ادامه داد: طاها با آن که اشک در چشمانش جمع شده بود اما نمیتوانست گریه کند و فقط با چشمان اشک آلود نگاهم میکرد. او را داخل اتاق گذاشتم و سر کار رفتم. بعدازظهر که از سر کار به خانه برگشتم، همسرم گفت که طاها کنترل ادرار ندارد و همچنان بیهوش است. لباسهایش را در حمام عوض کردم و چون میترسیدم پزشکان موضوع را به پلیس بگویند، او را نزد یک رمال بردم که در خانه رمال هم سر طاها که در آغوشم بود، به چارچوب در اتاق خورد. رمال به ما گفت که طاها خوب میشود. به همین خاطر به منزلمان برگشتیم. اما حال او بدتر میشد. حتی نمیتوانست سوپ را بخورد و از گلویش پایین نمیرفت. از ترس اینکه نکند فرزندمان بمیرد، بناچار او را به بیمارستان بردیم اما تلاش پزشکان برای نجات جان او به نتیجه نرسید و پس از مرگ طاها ما نیز دستگیر شدیم.
نامادری طاها نیز در توجیه اظهارات ضد و نقیض خود گفت که همسرش او را قسم داده تا درباره واقعیت ماجرا و چگونگی مرگ طاها چیزی نگوید.
بنابراین گزارش این زن و شوهر سنگدل روز گذشته یعنی یک روز پس از اعترافات تکان دهنده خود، به محل سکونتشان در بلوار آزادی مشهد انتقال یافتند و در حضور مقام قضایی و کارآگاهان به بازسازی صحنه جرم پرداختند.
قاضی سیدجواد حسینی در حاشیه مراسم بازسازی صحنه جرم در گفتوگویی با خبرنگار ما با بیان اینکه مادر اصلی طاها نیز تا حدودی در آزار و اذیت و مرگ طاها مقصر بوده است، افزود: بنابر اظهارات طالب، همسر اول او با گذاشتن طاها نزد آنها به نوعی میخواسته زندگی را به کام آنها تلخ کرده و خودش هم کمتر به فرزندش سر میزده تا او نامادری و پدرش را اذیت کرده و زندگیشان سخت بگذرد.
وی به پدر و مادرها توصیه کرد که به خاطر فرزندانشان هم که شده اختلاف جزئی خود را از راههای منطقی و کمک گرفتن از بزرگان و اطرافیان حل و فصل کنند چرا که تنها قربانی طلاق و جدایی آنها، فرزندان هستند و حتی در صورت تداوم زندگی مشترک توأم با اختلاف و دعواهای خانوادگی، کودکان از این فضای متشنج تأثیر میگیرند و بر روی زندگی و آینده آنها اثرات نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت.
وی گفت: اتهام پدر طاها به عنوان متهم ردیف اول این پرونده، ارتکاب قتل عمدی و کودک آزاری از طریق ایراد ضرب و جرح است واتهام نامادری او که در ابتدا متهم به قتل عمدی بود، پس از انجام تحقیقات علمی و پلیسی کارآگاهان اداره جنایی به ارتکاب کودک آزاری تبدیل شد.
نظر شما