۴ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۴
کد خبر: 468423

گزارش از شخص

بازهم «ژنرال» رئیس جمهور می شود؟

تنها رئیس مجلس لبنان ، مخالف ریاست جمهوری «میشل عون» است

قدس آنلاین/ مجید تربت زاده : بحران دو سال و چند ماهه ریاست جمهوری در لبنان انگار دارد به روزهای پایانی اش نزدیک می شود. «سعد حریری» یکی از آخرین بازمانده های رجال سرشناس و تأثیرگذار لبنانی بود که پس از یک ماه رایزنی با گروههای مختلف سیاسی ،در آخرین روزهای هفته پیش به طور رسمی حمایتش را از «میشل عون» اعلام کرد.

بازهم  «ژنرال» رئیس جمهور می شود؟

«سعد حریری» گویا با ریاست جمهوری «میشل عون» حال نمی کرد و بیشتر دوست داشت «سلیمان فرنجیه» را در این مقام ببیند . اما رئیس جریان «المستقبل» به سبک و سیاق برخی سیاستمداران لبنانی که به دمدمی مزاج بودن و چرخش های 180 درجه ای در موضعگیری های سیاسی شهره اند، پس از مدتها بالا و پایین کردن شرایط و چرتکه اندازی های سیاسی و پس از یک ماه رایزنی با گروههای مختلف سیاسی ،در آخرین روزهای هفته پیش به طور رسمی حمایتش را از «میشل عون» اعلام کرد. البته گذشته سیاسی «حریری» و اینکه او با این حمایت روی نخست وزیر شدن خودش هم حساب کرده است، سبب نشود شما فکر کنید سوژه امروز گزارش از شخص «حریری» است بلکه قرار است در باره میشل عون رهبر جریان آزاد ملی- حرف بزنیم که دو روز پیش به دیدار سید حسن نصرالله رفت و نشان داد بیشتر از روزهای پیش به پست ریاست جمهوری لبنان نزدیک شده است . او پس از این دیدار به خبرنگاران گفت: « برای تشکر از سید حسن نصرالله و کمک هایش درحل مشکل پرونده انتخابات ریاست جمهوری به ملاقات ایشان آمدیم...ما همیشه از کمک های راهگشای سید حسن نصرالله در پرونده های ملی لبنان برخوردار بوده ایم».

به جای مهندس ، سرتیپ شد

خانواده اش وضع مالی درست و حسابی نداشتند و همین مشکل سبب شد فرزندشان نتواند به آرزوی خودش که مهندس شدن بود دست پیدا کند. آنها پس از به دنیا آمدن «میشل» در سال 1933 در منطقه «الشیاح» به «ضاحیه جنوبی» آمدند تا «میشل» دوره نوجوانی و جوانی اش را در این منطقه بگذراند. مانند بسیاری از مسیحیان دیگر این منطقه، طرفدار « حزب ائتلاف ملی» بود و البته حزبش رقابت را به رقیب یعنی حزب ائتلاف قانون اساسی باخته بود و دو جریان سیاسی در اوج کشمکش و درگیری با یکدیگر بودند. «میشل» جوان که نتوانسته بود به رؤیای مهندس شدن جامه عمل بپوشاند ، در سال 1955 ترجیح داد وارد دانشکده افسری شود که آن سالها تنها تشکلی به شمار می رفت که به ظاهر از کشمکش های سیاسی دور مانده بود . پس از فارغ التحصیلی با درجه ستوان دومی در مناطق مختلف لبنان خدمت کرد و مدتی را هم در فرانسه و آمریکا دوره های توپخانه و فرماندهی جنگ را آموزش دید. سال 1980 به درجه سرتیپی رسید و سرانجام در 1984 فرماندهی ارتش لبنان به وی واگذار شد.

ژنرال در کاخ «بعبدا»

در لبنان ، فرمانده ارتش همانقدر که یک مقام ارشد نظامی به حساب می آید ، همانقدر و بلکه بیشتر یک مقام سیاسی هم هست. ژنرال «میشل عون» هر چند در سه سال نخست فرماندهی اش بیشتر درگیر کارهای نظامی اش بود اما با شکل گیری زمزمه های اختلاف داخلی در لبنان پای او و ارتش نیز آشکارا به سیاست کشیده شد. سال 1988 اختلافها بالا گرفت و چون مجلس نتوانست برای انتخاب رئیس جمهور جدید کاری بکند«بشیر جمیل» که دوران ریاست جمهوری اش به پایان رسیده بود، قدرت و اختیارات ریاست جمهوری را به فرمانده ارتش – میشل عون – واگذار کرد. نمایندگان مجلس این اقدام را غیر قانونی دانسته استعفا کردند .حالا لبنان در عمل 2 دولت داشت: دولتِ نخست وزیر _سلیم الحص -  که  از حمایت سوریه برخودار بود و امکان حضور نیروهای نظامی سوری را در لبنان نیز فراهم کرده بود. دولتِ «میشل عون» که از مخالفان سرسخت سوریه و حضور نیروهای نظامی اش در لبنان بود و از طرف آمریکا و اروپا هم حمایت می شد . «عون» با چراغ سبز آمریکا و فرانسه کاخ ریاست جمهوری را به تصرف درآورد و خود را رئیس جمهور و همه کاره دولت خواند. آتش اختلاف و درگیری میان شرق و غرب بیروت در حالی بالا گرفت و هشت ماه به طول انجامید که جنوب لبنان در اشغال بود و دولت های «عون» و «سلیم الحص» هم دقیقاً در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کردند.

سالهای دور از لبنان

خدا می داند اگر صدام به کویت حمله نمی کرد و ماجرای لشکر کشی آمریکا به عراق پیش نمی آمد ، دعوای شرق و غرب بیروت  و «عون» و «الحص» تا چه زمانی ادامه پیدا می کرد.آمریکا و فرانسه که تا آن زمان محکم پشت سر «عون» ایستاده بودند و او را به مقاومت تشویق می کردند یکباره جا خالی دادند! ماجرا این بود که بوش(پدر) برای حمله به عراق نیاز به حمایت همه کشورهای عربی حتی سوریه داشت. برای این منظور به «حافظ اسد» رو زده بود که حمایت خود را از ائتلاف حمله به عراق اعلام کند. اسد هم با زیرکی گفته بود: «به شرطی که «عون» از قدرت کنار گذاشته شود». 13 اکتبر سال 1999 وقتی «عون» از پنجره کاخ ریاست جمهوری بیرون را نگاه می کرد ، میگ های سوریه را دید که درآسمان شهر چرخیدند و سپس اطراف کاخ را با راکت بمباران کردند. هشدار راکتی کافی بود تا «عون» دو ریالی اش بیفتد که قربانی یک معامله سیاسی شده و اعتمادش به آمریکایی ها از اول اشتباه بوده است . ساعتی بعد با سفارت فرانسه تماس گرفت و آمادگی خود را برای ترک کاخ «بعبدا» اعلام کرد. این پایان ماجرای نبود چون حکم تبعید به فرانسه او را برای 15 سال از لبنان دور کرد تا دیگر هوس ریاست جمهوری زود هنگام به سرش نزند!

دیگر«میشلِ» سابق نبود

سال 2005 وقتی پس از 15 سال به کشورش بازگشت همه چیز عوض شده بود. اول از همه خود«میشل عون» که دیگر آن فرمانده ارتش و سیاستمدار کم تجربه نبود و خانه نشینی طولانی مدت به او فرصت داده بود درست و حسابی اوضاع سیاسی جهان را زیر نظر داشته باشد و رفتار کانون های قدرت و کشورهای مختلف را در قبال مسایل لبنان بخوبی رصد و تفسیر و تحلیل کند . لبنان ، معادلات سیاسی منطقه و جهان و بازیگران این عرصه نیز دچار تغییرات زیادی شده بودند و شرایط کمتر شباهتی به سالهای دهه 90 میلادی داشت. جمعیت غیر قابل باوری که به استقبالش آمدند این بار سبب نشد ژنرال و سیاستمدار 72 ساله جوگیر و دستپاچه شود و بازهم هوای قشون کشی به کاخ ریاست جمهوری به سرش بزند. او در بازگشت به لبنان حزب آزاد ملی را به راه انداخت ،برخلاف گذشته از در ملایمت و همکاری با سوریه درآمد ، خودش را به حزب الله نزدیک کرد ، مواضع معتدل و عاقلانه ای را در پیش گرفت و چشم به روزهای آینده دوخت.

اگر رئیس مجلس بگذارد

حزب الله و در رأس آن سید حسن نصرالله که در سالهای اخیر ثابت کرده در بحران های سیاسی بیشتر از سهم خواهی سیاسی ، به «لبنان»  ، اقتدار سیاسی آن و اتحاد میان احزاب و کانونهای قدرت می اندیشد ، از مدتی پیش برای پایان دادن به بحران ریاست جمهوری به حمایت از «عون» برخاست که در میان دیگر نامزدهای ریاست جمهوری مواضع منطقی تر و عاقلانه تری داشت و در ضمن در میان مسیحیان بیشترین طرفداران را داشت. «عون» هم که پیش از این چوب اعتماد به غرب را خورده بود از زمان بازگشت به کشورش در تعریف و تمجید از نقش محوری حزب الله در حفظ تمامیت ارضی و یکپارچگی لبنان و رویارویی با رژیم صهیونیستی ، چیزی کم نگذاشت. اعتراف او به نقش مثبت محور مقاومت – ایران ، سوریه ، حزب الله – و اینکه اسرائیل هرگز توان حمله به ایران را ندارد و ایران تنها کشور منطقه است که توان ایستادگی و تحرک در برابر تهدیدهای بزرگ را دارد ، نشان می دهد فرمانده سابق ارتش لبنان می خواهد این بار نه به عنوان یک نظامی بلکه سیاستمدار به کاخ ریاست جمهوری پا بگذارد . البته اگر این بار مخالف سرسخت ریاست جمهوری اش یعنی رئیس مجلس نبیه بری کاری نکند که بحران ریاست جمهوری لبنان سه سالگی را هم پشت سر بگذارد.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.