۱۹ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷
کد خبر: 473378

میترا زمانی ؛ کارشناس ارشد سلولی تکوینی گیاهی: ای کاش پیش از ورود به دانشگاه همه ما یکبار از خود بپرسیم چرا به دانشگاه می رویم؟ نه تنها دانش آموزان بلکه تک تک مسوولان، دبیران و مدیران، همه اعضای خانواده ما، پدران و مادران ما از خود بپرسند چرا دانشگاه؟

کاش پیش از ورود به دانشگاه، معنای دانشگاه و جایگاه والای علمی آن برای همه جا بیافتد. دانشگاه محل مقدسی است که امروز در ایران ما کمتر برای آن احترام قایلیم. اینکه نتوانیم از نعمتی که در اختیار داریم نابجا استفاده کنیم نوعی بی احترامی است. بسیاری از ما از یاد برده ایم که دانشگاه باید محلی باشد برای صعود به وادی علم، تحقیق، پیشرفت و توسعه در همه زمینه ها اما اکنون غیر از مساله بیکاری پس از فراغت تحصیل و خرید و فروش پایان نامه و مقاله دانشجویان، شاهد خط خوردن و رد شدن مقالات بی اعتبار ایرانیان در ژورنال های معتبر علمی هستیم.

سرمایه های زیادی سالانه با آغاز مهرماه صرف تحصیل خیل دانشجویان می شود. ثانیه های عمر بسیاری با آغاز ماه مهر می گذرد و عمر بسیاری را به پیش می برد، پیش می برد به سوی چه چیزی؟ چقدر این پرسش را با آغاز هر سال تحصیلی از خود پرسیده ایم؟ دانشگاه محل مقدسی است برای ارتقای علم و فرهنگ، جایی ست برای برای طرح پرسش هایی که آن سوی پرچین دانشگاه ها در خیابان و کوچه و محله ها کمتر به ذهن می رسد. دانشجو باید لبریز از پرسش باشد، باید سرزمینش را با حل هر پرسش و مساله ای که پیش رویش قرار می گیرد بسازد.  

برخی از ما با علاقه وارد یک رشته تحصیلی می شویم، به امید شناخت بیشتر آن شاخه علمی و اینکه متخصص بار بیاییم. در این بین، برخی از این دست افراد میانه راه مأیوسانه به جلو می روند  چرا که نگران آینده شغلی هستند که امروز بازار کسادی دارد و صدای زنگ بیکاری بیکاری آن در همان اواسط سال های تحصیل در گوش دانشجو می پیچد. عده ای هم در پی محقق شدن هستند در حالیکه آگاه از بازار آشفته کارند همچنان عزم خود را جزم می کنند تا به یک پژوهشگر و متخصص واقعی بدل شوند. این تعداد گرچه در جمعیت کنونی دانشجویی اندک اند اما همچنان در جامعه علمی ما حاضر هستند. اما دسته ای دیگر از دانشجویان به دانشگاه می آیند تا فقط بگویند که صاحب مدرک دانشگاهی هستند. این دسته از دانشجویان تصور می کنند اگر به دانشگاه نروند و مدرک نگیرند جامعه آن ها را پس خواهد زد که البته اکنون عمده مردم ما هم از چنین تفکری بی بهره نیستند و به این ترتیب هراس چنین دانشجویانی هم بی دلیل نیست. ترس گرفتن مدرک را برخی از ما  در وجود بچه هایمان نهادینه کرده ایم. بی آنکه خبر از استعدادهای هریک از آن ها داشته باشیم. ما مسوول استعدادهایی هستیم که هر انسانی در وجودش قرار گرفته و وای بر مایی که این استعدادها را نشناسیم و با دست خود به نام مدرک گرفتن تک تک آن ها را در نطفه خفه کنیم.

اینکه جامعه ای داشته باشیم لبریز از انسان های تحصیل کرده رویایی است شیرین. اما به چه هدف تحصیل می کنیم. تحصیل می کنیم تا منجر به خودشناسی و خودسازی شود و صنعت خود را رونق بخشیم؟ تا پژوهشگرانی زبردست پرورش دهیم و در تولید علم، تشخیص مشکلات و رفع آن ها دری تازه به سوی جهان باز کنیم؟ در پی تولید واکسن و دارو و یا درمان دردهای بی درمان هستیم؟ بدنبال تعدیل اکوسیستم ها و شرایط اکولوژیکی طبیعت مانیم؟ به دانشگاه می آییم تا انسان دیگری متولد شود؟ تولدی دیگر در دانشگاه ها هدفی بس بزرگ است، اما آیا این فرد بلوغ یافته به تعالی خواهد رسید یا دچار بیکاری و نگاه های سنگین اطرافیانش خواهد شد؟  

البته هنوز دیر نیست. بهتر است توقعاتمان را از دیگران پایین بیاوریم. درس خواندن و فرا گرفتن علم، نعمتی است بس گران و عظیم. و تو ای دانشجو از اینکه در کشورت می توانی عمر خود را صرف فراگیری علم کنی و فرهنگ خود را ارتقا دهی خوشحال باش. ناامید نباش، همزمان با فراگیری علم از فرصت های خود غافل نشو و در شرایط موجود در فضای دانشگاه برای ارتقای مهارت های عملی شاخه علمی خود بهره ببر. در کنار تحصیلات، فنون سایر رشته ها را فرا بگیر، ارتقای سطح زبان های خارجی، نرم افزارهای رایانه و...  به تو کمک می کند تا خودت را برای بازار کار آماده کنی.

تصحیح هر مسیر اشتباه را از خودمان آغاز کنیم. خود را بسازیم.   اما خود را به چند کلاس دانشگاه محدود نکنیم. ایران مان را پر کنیم از انسان های با سواد نه انسان هایی پر از مدرک دانشگاهی.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.