وهابیت فرقه ای تحریف شده از اسلام است که امروز اصلی ترین آموزه های خود را در قالب تکفیر سایر مسلمانان و غیرمسلمانان، خشونت و رواج رفتارهای غیرمذهبی به نمایش گذاشته است. هرچند پرچم داعش به اسم اسلام بلند است وگروه های تروریستی چون طالبان و القاعده و سایر گروه های منحرف اسلامی داعیه دار برقراری حکومت اسلامی برپایه اسلام و سنت هستند اما مجموعه رفتارهای ضد اسلامی و حمایت های آشکار جهان غرب از آنها نشان از توطئه ای است که چیدمان و طراحی آن از دهه ها پیش بر عهده سرویس های جاسوسی وامنیتی کشورهای غربی و با حمایت مالی دست نشاندگان غربی چون آل سعود در منطقه بوده است. با این همه مشخص است اصلی ترین اهداف غرب در طراحی چنین توطئه هایی تفرقه در جهان اسلام است.
قدس آنلاین در گفت و گوی پیش رو با دکتر حسین شیخ الاسلام، مشاور وزیر خارجه به بررسی شواهد تاریخی در پیدایش حامیان وهابیت و گروه های تروریستی در راستای تضعیف و تفرقه افکنی جهان اسلام پرداخته است.
دکتر حسین شیخ الاسلام با اشاره به تقابل فرهنگ غرب با تمدن اصیل اسلامی گفت: انگلستان در اواخر قرن نوزدهم تا نیمه های قرن بیستم داعیه دار تمدن جهان بود. از سوی دیگر تمدن اسلامی به عنوان اصلی ترین رقیب تمدن غربی رو در روی این تمدن نوظهور ایستاده بود. متفاوت بودن ویژگی های تمدن اسلامی که متکی بر خدامحوری بود آن را از تمدن سکولار، مادی گرا و انسان محور غربی متمایز کرده بود به نحوی که گسترش تمدن اسلامی در عصر جدید می توانست تبعات سنگینی را بر تمدن غربی وارد کند، از این رو رویارویی این دو تمدن قابل پیش بینی بود. بخشی از آسیا که منطقه ظهور پیامبران آسمانی و بزرگترین پیام آوران وحی بوده در زمره تمدن های غنی است که در تعیین تاریخ و سرنوشت آینده بشریت بسیار مثمرثمر بودند.
این دیپلمات ارشد گفت: انگلیسی ها به نمایندگی از تمدن غربی و سکولار با توجه و شناخت از تاثیر گذاری و قابلیت های دین اسلام بر آن شدند تا حاکمیت این منطقه از جهان را در اختیار بگیرند. کاهش قدرت نفوذ مسلمانان و عدم تاثیر گذاری فرهنگ دینی آنها بر سایر ملل از جمله اصلی ترین راهبردهای مورد نظر انگلیس بود. با آنکه حکومت عثمانی حکومتی اسلامی نبود و فقط توسط مسلمانان اداره می شد اما انگلیس قادر به تحمل چنین حکومتی نبود، از این رو آنها درصدد برآمدند تا با ساقط کردن حکومت عثمانی نوعی دیگر از حکومت اسلامی را که مورد توجه و نظر آنها بود به جهان اسلام تحمیل نمایند.
وی دراین باره افزود: انگلیسی ها به دنبال افرادی هم جنس صهیونیست ها یا به مراتب پست تر و متجاوز تر از آنها بودند اما این بار در لباس اسلام و با توجه به عناوین اسلامی تا آنها را به عنوان داعیه داران و رهبران جهان اسلام بر مسلمانان تحمیل کنند؛ در حالی که آنها نایبان و نوکران اصلی انگلیس در جهان اسلام به شمار می رفتند. متاسفانه انگلیسی ها به سرعت موفق شدند افرادی را بر راس حکومت شبه جزیره عربستان که اصلی ترین پایگاه وحی و ظهور اسلام ناب محمدی (ص) است قراردهند که به مراتب از صهیونیست ها متجاوز تر و حریص تر بودند. آل سعود مهره انگلیس و دست پنهان و ابزار جدید غرب در منطقه برای سرکوب اسلام به اسم اسلام شد. انگلیسی ها حتی پا را از این خواسته شیطانی خود فراتر گذاشته و خواستار پیوند نامبارک و نامیمونی بین شاهنشاهی سعودی و مذهب من درآوردی وهابیت شدند! این پیوند نامبارک که در نجد رقم زده شد به تسلط هر چه بیشتر انگلیس ها در منطقه و شکستن پایه های قدرت دولت عثمانی منجر شد.
شیخ الاسلام دراین باره افزود: آل سعود با ترویج مذهب وهابیت روحیه جنایتکاری را پرورش دادند تا مسیر پیش روی غرب بخصوص انگلیس را برای تجاوز به جهان اسلام و اعمال جنایتکارانه هموار نمایند. آنها با تامین نظر انگلستان در ایجاد تفرقه در عالم اسلام توانستند وحدت عثمانی را بشکنند و انگلستان نیز با روانه کردن جاسوس به عربستان اتحاد نامیمونی بین وهابیت و خاندان سعودی برقرار کرد که به شکستن وحدت عثمانی منتهی شد.
مشاور وزیرامور خارجه با اشاره به چگونگی ایجاد جریان وهابیت خاطر نشان کرد: انگلیس ها به آقای شریف حسین از اجداد ملک عبدالله در اردن قول دادند که پسرانش را در اردن و عراق به حکومت برسانند و خود او را بر مکه و عربستان حاکم کنند. از آن زمان تا کنون انگلیس با همراهی سایر کشورهای غربی و در قرن اخیر آمریکا توانست جریان وهابیت را تقویت کرده و دست آنها را برای پیشتازی و برادر کشی در جهان اسلام هموار کند.
وی تصریح کرد: بعد از جنگ جهانی دوم که انگلیس به شدت ضعیف شده بود دولت نوظهوری چون آمریکا خود را به جهان عرضه کرد. آمریکاییها در حالی که جنگ جهانی دوم به پایان رسیده بود برای زهر چشم گرفتن از مردم جهان با انداختن بمب اتم در هیروشیما اولین اقدامات سلطه گرانه خود را به نمایش گذاشتند. با آنکه تعداد کشته شدگان و آثار تخریبی بمب اتم بر جهانیان آشکار شد اما آمریکا برای تحمیل خود به جهان و تغییر ساختارها به میل خود بمب دوم را هم در این کشور برسر مردم ژاپن افکند. واهمه مردم دنیا از قدرت نوظهوری چون آمریکا موجب تغییر ساختارهای حقوقی ؛اقتصادی ، مالی و اجتماعی در عرصه بین الملل شد.ایجاد صندوق بین المللی پول، تغییر جامعه ملل به سازمان ملل متحد، اعطای حق وتو به برخی از کشورها و انتقال پایه پولی از طلا به دلار امریکا، حاکمیت آمریکا را به عنوان ابرقدرت به جهان مطرح کرد.
کارشناس مسائل ارشد غرب آمریکا گفت: با تضعیف انگلیسی ها در سال ۱۹۷۰ و عقب نشینی از سوئد آنها خلیج فارس را به دست آمریکا سپردند. آمریکا که اینک خود را ابرقدرت و صاحب جهان می پنداشت با این نظریه که نوکران محلی باید امنیت منطقه را زیر نظر امریکا تامین کنند ازدست نشانده های خود هچون شاه ایران حمایت کردند. مزدوران منطقه ای از جمله محمد رضا شاه پهلوی در راستای خوش خدمتی به آمریکا تمامی توانمندیها و امکانات کشوررا در راه حمایت و تحقق اهداف آمریکا در منطقه بسیج نمودند.
وی گفت: پیروزی انقلاب اسلامی و بی نیازی به حمایت قدرتهای استعماری و استکباری چون آمریکا موجب شد تا سایر گروه های مقاومت نیز با الگو پذیری از حکمت ودرایت جمهوری اسلامی ایران جان دوباره ای بگیرند. تسخیر لانه جاسوسی در تهران توسط دانشجویان خط امام به همه دنیا نشان داد که قدرت آمریکا همانند طبلی توخالی است.عدم موفقیت آمریکاییها در ماجرای حمله به طبس نیز مجموعه ناکامی های آمریکا را درایران کامل نمود.
شیخ الاسلام ادامه داد: از سوی دیگر انقلاب اسلامی که با شعار ضد صهیونیستی به پیروزی رسیده بود به رویای صهیونیست ها پایان داد. گسترش رژیم صهیونیستی از نیل تا فرات به واسطه قدرت جمهوری اسلامی به شدت از هم پاشید و علاوه برآن رژیم غاصب برخی از مناطق اشغالی از جمله بیروت را از دست داد. عقب نشینی از کمربند امنیتی در سال ۲۰۰۰ و ایجاد انتفاضه در سال ۲۰۰۵ و آزادی بخش هایی از خاک لبنان در سال ۲۰۰۶ و عدم موفقیت رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۰۸ و پیروزی مردم غزه در جنگ سال ۲۰۱۲ و تحمیل آتش بس از سوی ملت غزه و حزب الله به رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۴ از جمله دستاوردهایی بود که به همت الگوی مقاومت جمهوری اسلامی محقق شد.
سفیر سابق ایران در سوریه خاطر نشان کرد: از سوی دیگر ظهور قدرت نوظهوری چون چین آمریکا را مجبور کرد بخشی از نیروهای خود را به شرق آسیا منتقل کند. انتقال بخشی از نیروهای آمریکایی به شرق آسیا و عدم جایگزینی آن در غرب آسیا، آمریکا را مترصد موضوعی کرد تا به واسطه آن با جنگ های نیابتی در سهولت بیشتر و هزینه کمتر قدرت و امکان سلطه خود را بر منطقه همچنان تداوم بخشد. بی تردید آمریکا همچنان به دنبال حفظ قدرت و پیاده کردن راهبرد خود همانند سال ۱۹۷۰ است. حضور خانم" ترزا می" در جایگاه نخست وزیر انگلیس در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس گواهی براین ادعاست که غربی ها با حمایت و هدایت آمریکا درپی گسترش تفرقه و احیای آن در جهان اسلام هستند تا از این طریق کشورهای اسلامی را بیش از پیش تضعیف نمایند.
دکتر حسین شیخ الاسلام اظهار کرد: انگلیس و آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پی افزایش تنش مذهبی در ایران بودند. این مردم سالاری دینی که در ابتدا بسیار نهادینه و ساختارمند در حال پیشروی به سایر کشورهای اسلامی بود به مذاق غربی ها خوش نیامد. آنها تلاش کردند با ایجاد گروه های تروریستی چون طالبان و القاعده ساختار مردمی و بنیه قوی دینی کشورهای اسلامی را تضعیف کنند.
وی با اشاره به ایجاد طالبان، القاعده و داعش گفت: غربی ها با استفاده از همان ساختارهای تقویت وهابیت که در نجد با آل سعود بسته بودند با حمایت های خود منجر به تاسیس مدارسی در شمال پاکستان برای تربیت نیروهای عرب افغانی تندرویی به نام طالبان شدند. پدید آمدن طالبان، القاعده و سپس داعش از جمله تدابیر امنیتی غرب در حفظ مواضع و راهبردهای خود در غرب آسیا به شمار می رود. یکبار در مصاحبه ای با خانم بی نظیر بوتو یک انگلیسی به ایشان اعتراض کرد که شما به وجود آورنده طالبان هستید؛ ایشان به صراحت اعلام کرد که طالبان را شما درست کردید! طالبان با نظریه پردازی انگلیس و با پول امارات و عربستان بر جهان اسلام تحمیل شد و سازمانهای نظارتی آمریکا و انگلیس هم هدایت کننده آنها بودند. خانم کلینتون نیز در کمیته دفاعی سنای آمریکا به این مساله به صراحت اعتراف کرد که القاعده ساخت آمریکاست!
وی دراین باره افزود: بعد از طالبان و القاعده آمریکا و انگلیس با تکیه بر راهبردهای قبلی گروه تروریستی مخوف و جنایتکاری به نام داعش را با حمایت های آل سعود به عنوان دولت اسلامی عراق وسپس شام وارد منطقه کردند. این گروه تروریستی که با همکاری بعثی های عراق وارد خاک این کشور شد با سقوط موصل بر بخش هایی از خاک عراق و سوریه حاکم شد. پر واضح است که با افزایش موج بیداری اسلامی از سال ۲۰۱۰ غربی ها از سقوط حکومتهای دیکتاتوری دست نشانده خود به شدت ترسیدند. انگلیس ها همان نقشی را که در اختلاف مذهبی، تولید وهابیت و بهائیت در ده های قبل داشتند این بار در قالب تولید داعش رقم زدند. بی شک آنها در نظر داشتند با سرگرم کردن جهان اسلام در مسائل اختلافی و تفرقه ای مساله فلسطین را که می بایست در صدر مسائل کشورهای اسلامی قرار بگیرد به حاشیه ببرند. آنها تلاش کردند در هیاهوی مسائل سوریه و عراق منطقه را براساس ملیت ها تقسیم بندی کنند تا پازل اعطای بخشی از سرزمین مسلمانان به یهودیان به راحتی تکمیل شود و آنها صاحب حق شوند.
مشاور وزیرامور خارجه گفت: هرچند آمریکا و غرب تلاش کردند سوریه تقسیم شود اما خوشبختانه این تلاش تا کنون بی نتیجه مانده است. بی شک تضعیف داعش به دلیل بیداری مقاومت و فهم دینی درستی است که اینک شیعیان و اهل سنت بدان رسیده اند. اهل سنت و تشیع به خوبی می دانند که داعش ساخته دست انگلیس و آمریکا است تا بدین وسیله پایه های دینی و اعتقادات اصیل اسلامی را کمرنگ کنند.
وی درباره جریان نوظهور شیعیان انگلیسی گفت: از سوی دیگر انگلیسی ها در برابر نسخه سنی مذهب داعش نسخه شیرازی ها را به عنوان شیعه لندنی رو به روی این گروه تروریستی مدعی پرچمداری اسلام قرار دادند. بی شک رویه ای که جریان شیرازی مقیم لندن از خود به نمایش گذاشته و توهین به صحابه و تحریک اهل سنت را در راس امور خود قرار داده نسخه شیعی تفرقه انگیزانه انگلیسی است که به آنها دستور داده شده است.
وی درپایان خاطر نشان کرد: متاسفانه هر دو سوی اختلاف سنی و شیعه و ایجاد جریان داعش و شیرازی ها، انگلیس قرار دارد. به نظر می رسد انگلستان درصدد است از فرصت به دست آمده و تضعیف شدن آمریکا در منطقه به نفع خود بهره برداری کند.
نظر شما