اگر کرامت مدنظر اهل بیت(ع) در جامعه وجود داشت دیگر شاهد پدیده هایی مثل گورخوابی و کارتن خوابی نبودیم اما اینکه امروز چنین معضلاتی بروز می کند برای آن است که دارندگان ثروت، روح کرامت ندارند!

راز کریمه بودن حضرت معصومه(س)/اگر کرامت در جامعه بود، گورخوابی وجود نداشت

اختصاصی قدس آنلاین، یکی از صفات و خصایصی که اهل بیت علیهم السلام به آن شهرت داشته و شناخته می شوند «کریم» بودن است که ریشه در کرامت بالای آنها دارد و جالب آنکه این کرامت در همه وجوه زندگانی آن حضرات(ع) حتی در تربیت فرزندانشان بروز و ظهور دارد چنانکه حضرت فاطمه معصومه(س) دختر گرامی حضرت موسی بن جعفر(ع) به «کریمه اهل بیت(ع)» مشهورند و حضور بانوی کرامت در شهر مقدس قم و ایران منشاء خیرات و برکات بسیار در طول تاریخ ایران بوده و است.

از این رو و به مناسبت فرا رسیدن سالروز رحلت بانوی کرامت(س) با حجت الاسلام عبدالکریم پاک نیا تبریزی، استاد حوزه و پژوهشگر سیره اهل بیت(ع)، مولف کتاب هایی همچون «گذری بر اندیشه های اقتصادی امام صادق (ع)»، «ویژگی های امام رضا علیه السلام»، « نگاهی به شیوه های رهبری امام هادی (ع)» و ... درباره آثار کرامت بر رفع ناهنجاری های اجتماعی به گفت وگو پرداخته ایم.

چرا در میان فرزندان امامان معصوم علیهم السلام حضرت فاطمه معصومه(س) به کریمه شهرت یافته اند و از ایشان به بانوی کرامت یاد می شود؟

ریشه شهرت حضرت معصومه(س) به «کریمه اهل بیت(ع)» به رویای صادقه پدر مرحوم آیت الله مرعشی باز می گردد که در خواب به محضر امام صادق(ع) مشرف شدند و حضرت(ع) به وی فرمودند: «به سوی کریمه اهل بیت بروید.» به عبارت دیگر این روایت ماثور نیست اما مشهور است.

اما معنایی که درباره کرامت داریم معنایی بسیار مهم تر است؛ کرامت در لغت به معنای دوری از پستی و فرومایگی است و روح اینچنینی را کریم می گویند، از نظر لغوی هم اگر بخواهیم کرامت را معنا کنیم چنانکه مرحوم علامه طباطبایی(ره) می گوید، عبارت است از: «اگر انسان به مقامی برسد که مقابل خدا عبودیت محض باشد و حاضر به تعظیم مقابل غیر خدا نباشد به مقام کرامت رسیده است.» و حضرت معصومه(س) هم از بندگان خالص خداوند بودند و خداوند هم ایشان را به کرامت ملقب کرده است و بالاتر از این حضرت معصومه(س) مصداق بارز این آیه شریفه هستند که فرمود: «إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللَّهِ أَتقاکُم»

به عبارت دیگر فطرت انسانی با کرامت همراه است و چون از روح خدایی گرفته شده با مسائل جزئی و دنیوی خود را آلوده نمی کند حتی گفته اند کرامت در مقابل دنائت است و دنیا نیز از همین ریشه مشتق شده برای همین هم دنیاپرستان و دنیاگرایان کریم نیستند؛ لذا از این معانی استفاده می شود که حضرت معصومه(س) به دلیل عبودیت محض در مقابل ذات باریتعالی «کریمه» نام گرفته اند. از این رو، کرامت یعنی بزرگواری و عبودیت محض که در مقابل هیچ چیزی به آن رجوع می کند.

جز معنای عبودیت محض از کرامت چه معانی دیگری مشتق می شود و آیا می توان توجه به همنوع و دستگیری از فقرا و نیازمندان را نیز در دایره کرامت جای داد؟

یک بُعد و مصداق از کرامت مسئله دستگیری از دیگران است. اینکه کسی را «کریم» بگویند یعنی بالاترین درجه سخاوت را دارا است، کریم به بخشنده ای می گویند که قبل از سوال به دیگران می بخشد چنان که پیامبر اکرم(ص) در روایتی فرموده اند: «خداوند کریم است و کرامت را دوست دارد.»

یا در رویاتی دیگر بیان شده: «کریم انسانی است که آبروی خود را با مال حفظ می کند و لئیم کسی است که مال را با آبروی خود حفظ خواهد کرد.» از این رو، کرامت مرتبه بالای بخشندگی و کمک به همنوع است پیش از آنکه سوال و درخواستی کند!

امروزه در جامعه با معضلاتی همچون کارتن خوابی، گورخوابی و ... مواجهیم، ریشه این ناهنجاری ها چقدر در فقدان یا کمبود روح کرامت در جامعه و سبک زندگی های فردی و اجتماعی ما است؟

متاسفانه، در جامعه ما سعه صدر، کرامت و ازخودگذشتگی کمرنگ شده است یعنی هم در زمینه احسان و انفاق که بخشی از کرامت است کم لطفی هایی وجود دارد و هم فراتر از مسائل مالی یعنی از نظر عفو و گذشت کمکاری هایی دیده می شود و کرامت انسان ها حفظ نشده و به راحتی آبروی دیگران ریخته شده و به سهولت از کنار ضعف و فقر دیگران عبور کرده و آنها را نمی بینیم، در حالی که بنابر سیره اهل بیت(ع) جامعه با بارور شدن روح کرامت در ابعاد فردی و اجتماعی است که سلامت و تعالی می یابد. اگر کرامت مدنظر اهل بیت(ع) در جامعه وجود داشت دیگر شاهد پدیده هایی مثل گورخوابی و کارتن خوابی نبودیم اما اینکه امروز چنین معضلاتی بروز می کند برای آن است که دارندگان ثروت، روح کرامت ندارند!

بعضا در کمک های مالی شخصیت و عزت نفس طرف مقابل خرد می شود به طوری که دیگر آن کمک ارزشی نخواهد داشت، سیره اهل بیت(ع) در نوع کمک به فقرا چگونه است و تاسی به آن چقدر از آمیختگی کرامت های ما به منت و آزار جلوگیری می کند؟

بنابر نقلی آمده درباره کرامت امام رضا(ع) آمده است: مردی از اهل خراسان خدمت حضرت(ع) رسید و عرض کرد: در سفر حج پولم به اتمام رسیده، مقداری به من کمک کنید تا به شهر خود باز گردم و وقتی به آنجا رسیدم آن مقدار را از جانب شما صدقه می دهم.

امام رضا(ع) به حجره رفتند و بعد بدون اینکه خود را نشان دهند از میان در پول زیادی به مرد خراسانی دادند و فرمودند: «هزینه سفرت را تامین کن و نیازی نیست که آن را صدقه بدهی.» وقتی از ایشان چرایی روبرو شدن با آن مرد خراسانی را پرسیدند، حضرت ثامن الحجج(ع) فرمودند: «نگران بودم که خواری خواهش را به سبب برآوردن حاجتش، در چهره اش ببینم.»

این از مصادیق کرامت امام رضا(ع) است که هم برای ما درس آموز و هم قابل اقتدا است تا اگر کرامت و بخششی می کنیم به گونه ای باشد که مخاطب ما عزت نفس و آبرویش را از دست ندهد و این برای ما که داعیه تشیع داریم باید الگو باشد نه آنکه بی تفاوت از کنار مشکل و فقر دیگران بگذریم. به عبارت بهتر، بنابر سیره معصومان(ع) کرامت باید توام با حفظ شخصیت فرد سائل باشد نه اینکه طرف مقابل را با منّ و تحقیر آزار دهیم و تدبیر لازم را نداشته باشیم وگرنه از کرامت اهل بیت(ع) دور شده ایم.

باید توجه داشته باشیم ادعا و ادای کرامت ما را از بحران های اجتماعی مصون نمی دارد مگر آنکه کرامت در باطن و ظاهر عمل ما باشد، چنانکه گاهی می توان بدون هزینه مادی، حتی با یک کلمه دفاع و تایید کرامت داشته باشیم.

اگر کرامت از سبک زندگی های ما حدف شود چه عواقب سوئی بر ما تحمیل شده و چه ناهنجاری های فردی و اجتماعی ای بروز می کند؟

اگر روح کرامت را نادیده بگیریم آنگاه روح تقوا از دست می رود چراکه امیرالمومینن(ع) فرموده اند: «کلید کرامت، تقوا است.» نمی توان در خانه خود آسوده بود و به اطراف توجه نداشت چنان که پیامبر(ص) فرموده اند: «مومن در آخرالزمان خون دل می خورد چون منکرات و مشکلات را می بیند اما قادر به حل آنها نیست و در فکر این است که راهی بیابد تا کمکی کند!»

یعنی حتی اگر توان نداریم باید دغدغه رفع را داشته باشد وگرنه از جرگه مسلمین خارج می شویم، چنان که در روایتی نقل از پیامبر(ص) آمده: «کسی که در فکر مسلمین نباشد را نمی توان مسلمان نامید!» همین بی تفاوتی ها بود که بعد از رحلت پیامبر(ص) سبب شهادت دختر گرامی ایشان حضرت زهرا(س) و بعدتر سبب واقعه کربلای حسینی شد چراکه برخی برای حفظ کرامتشان سکوت کرده و در خانه هاشان خزیدند و خداوند نیز آنها را تادیب کرد! بنابراین، کسانی که فقط جان و مال و آبروی خود را در امان می خواهند با گنهکاران هیچ فرقی ندارند و مورد عذاب الهی واقع می شوند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.