خاک و گِل، خشت های سنگین،آتش کوره و مردان و زنانی که صبح خیلی زود کارشان شروع می شود به نظرم ساده ترین توصیف برای معرفی کوره پزخانه هاست.البته برای این که بتوانی به درستی درک کنی که در کوره پزخانه ها شکل زندگی چگونه است،باید مدتی با آن ها زندگی کنی.

کودکانی که در میان خشت و خاک پخته می شوند

قدس آنلاین-عباسعلی سپاهی یونسی:هوای مشهد در یکی از روزهای دی ماه کمی گرمتر از روزهای قبل است.من و همکار عکاسم و راننده در مسیر جاده سرخس. برای رسیدن به کوره پزخانه ها باید ابتدا از شهرک شهید رجایی یا همان "ساختمان" رد شد و ادامه مسیر داد تا به کوره هایی پس از شهر رضویه رسید.

 به دنبال «یونس»

قبل از این،یکی دو بار در تابستان اینجا آمده بودم.بچه ها این جا و آن جا می لولیدند و رفتن ما بهانه ای شده بود تا ساعتی سرگرم شوند.

می خواهم سری بزنم به یونس، پسر نوجوانی که در آن دیدار برایم«دوتار» زد و آن جا فکر کردم که او استعداد موسیقی دارد و ای کاش شرایطش را داشته باشد تا دنبال استعدادش برود.

اتاق ها اما خالی بود.نه از آن شور بچه گانه خبر بود،نه از کار و تلاش طاقت فرسای مردان و زنان.

این هم شد زندگی!

 دو مرد بنایی می کنند.مردی که سیمان می رساند و آجر می دهد می گوید:داریم چند اتاق را تعمیر می کنیم برای سال آینده.بهار که برسد کارگرها بر می گردند و بعضی از این اتاق ها وضعیت خوبی ندارند و باید تعمیر شوند.

 به مرد می گویم:کار شما هم سخت است و او که انگار منتظر شنیدن این حرف بوده است می گوید: سخت! باید یک نصف روز این جا کار کنی تا ببینی که چه جور کاری است"و بعد ادامه می دهد:"این زندگی نیست ما داریم صبح تا شب بین این خاک و گل هستیم .

از مرد سراغ کوره ای را می گیریم که روشن است و به سمت کوره بعدی می رویم.

دو مرد با همدیگر در حال صحبت هستند بعد از حال و احوالی یکی شان می گوید:"من مسوول چیدن خشت در کوره هستم.این فرغون  باید پر از خشت شود و به کوره برسد،خیلی سنگین است بیش از ۲۰۰کیلو وزن دارد پدر آدم را در می آورد ولی چاره ای نیست باید کار کرد تازه با این همه زحمت یک بیمه درست هم نداریم.

او درباره امکانات بهداشتی هم می گوید:امکانات بهداشتی در حد یک دستشویی و حمامی که خود کارگرها آماده اش کردند داریم.آب اینجا هم با تانکر  تامین می شود چون لوله کشی نیست.

نه مهد کودکی، نه آموزشی

 از مرد، نشانی کوره ای دیگر را می گیریم و او دورتر را نشانمان می دهد.از جاده ای خاکی و از کنار کامیونی که گرد و خاک راه انداخته است،خودمان را به کوره می رسانیم.چند بچه کوچک در حال بازی کردن با دوچرخه رنگ و رو رفته ای هستند.با دیدن ما می دوند به سمت اتاقی و با مردی برمی گردند.مرد درباره زندگی اش می گوید:"زندگی ما چیزی برای تعریف کردن ندارد.بچه های ما باید با خاک و خل و خشت بازی کنند.نه مهد کودکی نه آموزشی صبح تا شب همین جا برای خودشان اینجا سرگرم هستند".

غلامرضا هم که از یکی از روستاهای تربت جام آمده می گوید:" همه اینجا کارگر هستند.اگر بتوانند بچه خودشان را به شهر رضویه می فرستند برای مدرسه رفتن ولی شرایط زندگی در این جا ساده نیست هم برای پدر و مادرها و هم برای بچه ای که می خواهد درس بخواند همه باید سخت کار کنند تا خرج زندگی تامین شود" .

سراغ مرد دیگری می رویم که مشغول جوشکاری است. شغل مرد، کوره سوزی است یعنی باید آتش مورد نیاز برای پخت خشت ها را مدیریت کند و برای این کار،او روی بام کوره مستقر است و آتش و حرارت کوره را به وسیله سوراخ هایی که در پشت بام تعبیه شده است چک می کند.حرارت وحشتناک داغ است.بوی بدی در فضا پیچیده است و مرد می گوید:"می بینید چه وضعی است از سال  ۷۴این کار من است.این بوی بد،به خاطر ناخالصی هایی است که در گاز وجود دارد.همین گاز ریه و همه وجود آدم را داغان می کند".

هم وضع کوره دار بد است هم کارگر

 در کوره ای دیگر با مردی گفت و گو می کنیم که کوره دار است و از بدی وضعیت کوره داری می نالد و می گوید:"الان وضعیت ما خیلی خراب است و هر سال هم خرابتر می شود چون هزینه گاز کوه ها بسیار بالاست اما قیمت آجر تغییر نمی کند از طرفی تقاضا برای آجر کم شده و به جای آن بلوکه سیمانی استفاده می شود و ما هم مانده ایم با این وضعیت چه کار کنیم."

بیکار شدن ۴۵۰ هزار نفر کارگر کوره پزخانه

غلامرضا عباسی رئیس کوره پزخانه های تهران هم درباره آمار کوره پزخانه های فعال در کشور به ما می گوید:"در حال حاضر در کشور ۷ هزار و ۲۰۰  واحد کوره پزخانه وجود دارد که ۶۰ یا ۷۰ درصد این کوره ها تعطیل شده اند و دلیل کم شدن فعالیت این کوره پزخانه ها رکودی است که در بازار ساخت و ساز وجود دارد و از طرفی به عرصه آمدن مصالح پیشرفته ای است که رقیبی برای آجر هستند و در کنار این باید به این نکته اشاره کرد که روز به روز هزینه های تولید بالا می رود و اگر زمانی در این کار ۶۵ درصد هزینه ها کارگری  و۳۵ درصد بقیه هزینه ها بود اما حالا این موضوع برعکس شده است.گران شدن هزینه های تولید از طرف دولت سبب شده کمر صنعت آجر بشکند.هزینه گاز کوره ها اگر به طور مثال  ۲ میلیون تومان بود به ۲۰ میلیون رسید .

 وی با بیان این که در هر روز در این  ۷ هزار و ۲۰۰ کوره ۵۰۰ هزار نفر کار می کردند اضافه می کند: امروز ۵۰۰ هزار  نفر به ۵۰ هزار نفر رسیده است یعنی ۴۵۰ هزار نفر از این کارگران بیکار شدند که بیشتر هم در خراسان رضوی، شمالی  و جنوبی  و کردستان هستند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.