خسرو معتضد

افزایش جرایم و بزهکاری ها تا حد جنایت نتیجه مستقیم نبود حمایت از شهروندان عادی،بی‌دفاع و غیرمسلح است که جان و مال و ناموس آنان باید در کنف حمایت دولت و قانون باشد.

سن ارتکاب جرم سال به سال پایین‌تر می‌آید زیرا تبعیض اجتماعی، اختلاف فاحش بین دارایان از راه رانت خواری و زمین خواری و از راه های نامشروع با مردمی که فقط از راه شرافتمندانه نان خود و خانواده‌شان را درمی‌آورند، مالیات و انواع عوارض و بهای خدمات گران آب و برق و تلفن و گاز را می‌پردازند، نوجوانان و جوانان حسرت زده را به ارتکاب جرم و کسب درآمدهای بادآورده نامشروع تشویق می‌کند.در اعترافاتی که هر از گاه جوانان و حتی نوجوانان می‌کنند آثار نوعی آسودگی خاطر و حتی تفاخر و اذعان به اینکه باز هم پس از آزادی به ارتکاب جرایم ادامه خواهند داد شنیده و احساس می‌شود. جای تاسف است که این مطالب نشر می‌یابد ظاهراً هیچ مانع بازدارنده‌ای جز نیروی انتظامی در سر راه این همه جرایم و بزهکاری ها،جنایات،کلاهبرداری ها  و زورگیری ها وجود ندارد و تمام سازمان ها خود را کنار کشیده‌اند و پلیسی را که بخش عمده‌ای از عناصر رده خیابانی آن نیروهای وظیفه هستند مأمور قلع و قمع چاقوکشان و عربده جویان و اوباشان کرده‌اند.

در سال های قدیم از 1291 هـ.ش که پلیس سوئدی در ایران به فعالیت پرداخت،آموزشگاهی برای تعلیم و تربیت آژان (پاسبان) ساده تأسیس شده بود که مرتباً پاسبان تحویل نیروهای انتظامی می‌داد. این پاسبان ها مقدمات کارهای پلیسی،گشت زنی، مراقبت‌های روزانه و شبانه را دیده و به تدریج در صحنه عملیات صاحب تجربه می‌شد و بعضی وارد آموزشگاه عالی شهربانی شده افسر می‌شدند.مرحوم سرلشکر یحیی افتخارزاده جزییات این آموزش ها را شرح داده است. در سال 1339 آموزشگاه پاسبانی حدود 2000 پاسبان دوره دیده تربیت کرد و تحویل شهربانی داد.

آیا اکنون به جز درجه داران،آموزشگاهی برای استخدام پاسبان یا پلیس ساده دایر است؟ آیا سربازان وظیفه که حدود 2 سال در خدمت هستند می‌توانند وظایف مأمور شهربانی یا مأمور انتظامی را بیاموزند و اجرا کنند. البته استفاده از سربازان وظیفه در پلیس در بعضی از کشورهای دیگر هم رایج است (حتی در آمریکا) اما پلیس حرفه‌ای و استخدام شده که به تدریج مجرب می‌شود گره گشای بسیاری از معضلات خواهد بود.

افزایش شمار و کاهش سن بزهکارانی که با دشنه و چاقو و پنجه بکس یا چوب و شمشیر از عابریان پول و کارت بانک و موبایل می گیرند یک فاجعه است.

بیکاری‌ام المفاسد است.آدم بیکار و بدون اسباب معیشت ناامید می‌شود.دنبال اعتیاد می‌رود عامل توزیع مواد می‌ شود.از خانواده روی برمی‌تابد کارتن خواب و گور خواب می‌شود.پس چه خوبست کانون کار و آموزش از نو تشکیل شود و به جوانان و نوجوانان به زندان افتاده حرفه و فنی آموخته شود چقدر نیکوست که برای هر زندانی راهی برای کار و کسب شرافتمندانه گشوده شود و سازمان های اجتماعی آنان را به کار گمارند.

اگر لازم است به جای اتکاء به کسانی که اطلاعات علمی و کاربردی ندارند از متخصصان امور زندان ها در کشورهای جهان کمک خواسته شود مدتی این راهکارها را به مسؤولان زندان ها بیاموزند و این کار هیچ ننگ نیست حقوق شهروندی قانون بسیار خوبی است به شرطی که فقط شامل مجرمان و تبهکاران نشود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.