مریم عاصمی، بانوی برگزیده فرهنگی و قرآنی با اشاره به اینکه متاسفانه جامعه ما از دین فاصله گرفته است گفت: باید مطابق با تکنولوژی جلو برویم اما با برنامه و با هوشیاری. دولت ها هم باید به مسائل فرهنگی بیشتر توجه کنند.

تلاش کردم از تفریح شخصی و وقت خودم برای کار بگذارم نه از زمان فرزندانم

اختصاصی قدس آنلاین - فاطمه طاهری/ کم نیستند زنانی که در ساختن ایران نقش اساسی و پررنگی از خود برجای گذاشته اند و در طول تاریخ بیشتر آنها گمنام مانده اند. در این میان مادران، همسران و خواهران شهدا در عصر معاصر از این دست زنان به شمار می روند. بسیاری از آنها علی رغم فشارهای موجود در زندگی، وارد عرصه های اجتماعی شده و نقش فرهنگسازی یک زندگی ایرانی اسلامی را بر عهده گرفته اند. شاید به جرات بتوان گفت در پی هر سخن رهبری، اولین کسانی که لبیک گویان به میدان می آیند همین زنان باشند. در عرصه جنگ نرم بخش بزرگی از کار بر دوش زنان جامعه است و باید به خود بالید که در این میدان مبارزه، مبارز کم نیست. مریم عاصمی نیز یکی از زنانی است که با قدرت اندیشه و پشتکار خود به میدان مبارزه فرهنگی پا گذاشته و در کنار همسر و فرزندانش، از کیان و فرهنگ این ملت حفاظت می کند. او زنی خودساخته است که از برادران شهیدش الگو گرفته و اکنون پس از ۳۰ سال تلاش همچنان در میدان است و برای اعتلای خانواده ایرانی تلاش می کند. او طی سی و اندی سال فعالیت حوزوی و قرآنی صاحب چندین موسسه و مجموعه قرآنی و فرهنگی است و کتاب «زمزمه باد و باران» را تالیف کرده است. همایش بزرگ ولایت و ریحانه النبی ازجمله فعالیت هایی بود که او را به عنوان یکی از فعالان عرصه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب از استان خراسان رضوی مطرح کرد و عنوان بانوی فرهیخته سال ۹۱ را به او اختصاص داد.

در ادامه گفت و گوی خبرنگار قدس آنلاین با مریم عاصمی را می خوانید:

سرکار خانم عاصمی نگاهی به کارنامه عملکردی شما در ۳۰ سال گذشته انسان را به تقدیر از شما وامی دارد. چگونه موفق شدید با مشغله خانه داری تا این اندازه در جامعه به خصوص در عرصه فرهنگی موفق باشید؟

پاسخ کوتاه به سوال شما این است که با برنامه ریزی و نگاه به یک الگوی مناسب در این عرصه موفق شدم. دوستان و آشنایان من همیشه می پرسند که ما هیچ وقت تو را بیکار ندیده ایم. علتش این است که من با برنامه و الگوی مشخص در تلاش هستم به جامعه اسلامی خودم کمک کنم.

الگوی شما چه کسی است؟

الگوی من برادر شهیدم هست. من دو برادر شهید دارم. علیرضا و عباس عاصمی. عباس در ۱۷ سالگی به شهادت رسید و علیرضا از ۱۷ سالگی و از هفتمین روز جنگ به جبهه رفت و پس از سالها تلاش و مجهادت در سال ۶۵ به درجه رفیع شهادت رسید. او دوم دبیرستان بود که به جنگ رفت و زمانی که به شهادت رسید دانشجوی تربیت معلم دانشگاه شهید باهنر تهران بود در حالی که تنها هفت روز از جنگ دور بود اما تحصیلاتش را در همان میادین ادامه داد.

برادر شما در چه عملیاتی شهید شدند؟

در حین خنثی سازی بمب های پیشرفته اهدایی ناتو به صدام. برای خنثی سازی و مهندسی معکوس این بمب ها به میدان رفته بودند که بمب منفجر شده و ایشان به شهادت می رسند. ایشان مبتکر موشک ۹ متری هوشمند و مسلسل آرپی جی بودند و در آن دوره لحظه ای از ادامه تحصیل باز نایستادند. همین امر سبب شد تا من با نگاه به این الگوی مقاوم و پرتلاش راه خود را انتخاب کرده و در آن مسیر لحظه ای احساس خستگی و ناامیدی به خود راه ندهم.

شما ازدواج کرده اید و ۳ فرزند هم دارید. مادر موفق، حتما فرزندان موفقی را هم تربیت می کند.

الحمدالله آنها نیز موفق بوده اند. پسر بزرگم کارشناس ارشد علوم قضایی است و دفتر مشاوره حقوقی دارد. پسر دومم لیسانس حسابداری است و در صندوق قرض الحسنه فعال است. دخترم نیز مهندس کامپیوتر است و در حوزه های مختلف هنری و اجتماعی و آی تی فعال. همه هم تشکیل خانواده داده و موفق بوده اند.

دو دیدگاه در جامعه در خصوص فعالیت زنان وجود دارد. یک دیدگاه سنتی بوده و زنان را تنها در خانه می پسندد و یک دیدگاه نیز زنان را در سایر میادین به خصوص عرصه های فرهنگی و اجتماعی در جامعه و به اندازه مردان موثر می داند و حضور آنها را لازم و ضروری تلقی می کند. شما از کدام دیدگاه حمایت می کنید؟

قطعا دیدگاه دوم.

این ضعفی در خانواده و مدیریت آن ایجاد نمی کند؟

اگر با برنامه ریزی کار کنیم مشکلی پیش نمی آید. اینکه بگوییم صد درصد هرگز فرزندان من احساس خلاء نکرده اند این یک غلو است. من تلاش کردم از تفریح شخصی و وقت خود برای کار بگذارم نه از زمان فرزندانم. من هر زمان از بیرون وارد خانه می شدم تمام خستگی را پشت در می گذاشتم و با شادی در کنار فرزندانم قرار می گرفتم. در زمان ایی که فرزندانم مدرسه بودند به کار فرهنگی و اجتماعی می پرداختم. سعیم بر این بود که بعد از همسرم از خانه خارج و زودتر از ایشان وارد منزل شوم. لذا آنها همیشه مادر را در خانه می دیدند. ما باید از عمرمان به نحو احسن استفاده ببریم، بدون آنکه به دیگران آسیبی وارد کنیم.

فرمودید از تفریح خودتان می زدید برای کار فرهنگی. دقیقا چه تفریحاتی خودتان به تنهایی یا با خانواده دارید؟

به عنوان مثال ناهار دور هم در یک فضای باز یا سفر رفتن از تفریحات متداول و سالانه ما بود. تا قبل از اینکه فرزندان ازدواج کنند ما هر ساله به مسافرت می رفتیم.

برای این همه فعالیت سنگین که در کارنامه شما هست نیاز به اطلاعات زیاد و پشتکار عالی وجود دارد. شما چقدر مطالعه می کنید؟

من گاهی اوقات سراغ دفاتر یادداشت خود در دهه ۶۰ می روم. آن زمان دسترسی ها محدود بود و بعد از اذان صبح صدای آیت الله جوادی آملی از تلوزیون پخش می شد. من متن این صحبت ها را یادداشت می کردم تا بعدا بتوانم از آنها استفاده ببرم. وقتی وارد حوزه شدم برای آنکه به خانواده آسیب نرسد، دروس حوزه را ساعت یک یا دو شب مطالعه می کردم، زمانی که تمام اعضای خانواده در خواب بودند.

شما قبلا چندین مسابقه کتابخوانی برگزار کرده اید. چه کتاب هایی مطالعه می کنید و توصیه می کنید که دیگران نیز مطالعه کنند؟

اول تفسیر قرآن و بعد از آن کتاب های آیت الله مطهری. البته چون موضوع تحقیقاتی خود بنده تحکیم بنیان خانواده است کتابهای این دسته را نیز مطالعه می کنم. دوره های روانشناسی قرآنی را در قم گذرانده ام و در حال حاضر روش های تدریس قرآن را نیز در کاشمر تدریس می کنم.

در حوزه مطالعاتی شما یک سوال دارم. از دید شما علت اصلی افزایش طلاق و کاهش تمایل جوانان به تشکیل خانواده چیست؟

مهمترین اصل این است که ما از دین در حال فاصله گرفتن هستیم. اسلام بر مبنای فطرت است و وقتی ما از شاخص های انسانی فاصله می گیریم بدون شک به بنیادهای جامعه خود آسیب وارد می کنیم. متاسفانه بدحجابی و بی حجابی در جامعه ما رشد کرده و فضای مجازی به عنوان یک ابزار مخرب در جامعه فعال شده است. در همین چند روز اخیر شاید بیش از ۴، ۵ مورد از کسانی که به آنها مشاوره داده ام در آستانه طلاق بوده اند و علت اصلی همه آنها، ایجاد فضای بی اعتمادی به دلیل استفاده نامناسب از فضای مجازی است. ما در جنگ گرم دشمنمان مشخص بود، اما اکنون در جنگ سرد ماهواره ها، شبکه های اجتماعی و ... درون خانه ها نفوذ کرده اند.

متولی این امر کیست؟ دولت؟ وزارت ارشاد؟ مردم؟ حوزه علمیه؟ کدام یک باید متولی این امر باشند؟

همه باید به میدان بیایند. هم جامعه و هم مردم در این امر مسئول هستند. دولت و وزارت ارشاد نیز باید فعالیت انجام دهند. من خودم موسس دو موسسه هستم. اگر وزارت ارشاد وظایفی که دارد را به نحو احسن انجام دهد؛ اگر فیلم های مستهجن و نامربوط فیلتر شود و خانواده ها و دولت کار خود را به درستی انجام دهند، مشکل قابل حل است.

اگر مادری کار با تکنولوژی روز را بلد نیست باید برود و یادبگیرد. خانواده ها باید نظارت غیرمستقیم بر فرزندانشان داشته باشند در غیر اینصورت بچه آنها اگر چه در کنار آنها است اما در تماس با هر کسی در خارج از خانه می تواند باشد.

وزارت آموزش و پرورش در این زمینه بسیار اثرگذار است و لازم است که اقدام کند اما متاسفانه ما آموزش را اولا بر پرورش دیده ایم. ما چند نفر از دانش آموزان اخلاق مدارمان را به عنوان الگو معرفی کرده ایم؟ باید برای دانش آموزان الگوهای ملموس ساخت. شهدای ما الگو هستند اما آنها را از جوانانمان دور کرده ایم. امروزه در جامعه ما شهدا شناخته شده نیستند به همین سبب آنها سراغ الگوهای نامناسب می روند.

باید از ارزش هایمان حفاظت کنیم. چطور ما از میراث فرهنگی مان که برای سالها قبل است حراثت می کنیم اما از ارزش هایمان به آن اندازه دفاع نکرده و نمی کنیم؟ متاسفانه بایدها و نبایدها جایشان در جامعه ما عوض شده و اگر به همین منوال ادامه یابد، سرنوشت آینده چندان مطلوب نخواهد بود.

برگردیم به مساله فعالیت های شما. بعد از پایان سطح دو حوزه آیا تحصیل را ادامه داده اید؟

بله، بعد از اتمام سطح دو حوزه؛ دوسال نیز تربیت معلم درس خواندم و یکسال نیز زیر مجموعه حوزه علمیه قم مطالعاتی داشتم و اخیرا نیز دوره تربیت مربی کودک و نوجوان بر اساس علوم قرآنی را گذراندم. طب اسلامی و روانشناسی نیز جزو مطالعات خصوصی من است. من و همسرم تلاش کردیم خودمان را وقف اسلام کنیم. برادران من در بخش جنگ سخت رفتند و خودم و فرزندانم در حوزه جنگ نرم آنچه در توان داشتیم را به میدان آوردیم.

از برنامه تئاتری که مدت هاست روی آن کار می کنید برای مخاطبان بگویید؟ کار جدیدی شروع کرده اید؟

یک تئاتری بود که چند سال روی آن کار می کردیم به نام کرام الکاتبین که از سال ۷۸ تا ۸۵ ادامه داشت. بنده به عنوان کارگردان فعالیت داشتم و در دانشگاه ها و استان های بسیاری این نمایش را به روی صحنه بردیم. الحمدالله کار موفق بود و با استقبال رو به رو می شد. کار بچه های ما  دلی و فی سبیل الله بود. این تئاترها ویژه بانوان بود. کار بعدی در خصوص تحکیم بنیان خانواده و ازدواج در حال آماده سازی است که انشالله در آینده به اجرا گذاشته می شود.

به عنوان آخرین سوال، شما در ۴ دولت مختلف ؛ فعالیت فرهنگی در کشور انجام داده اید. کدام دولت توجه بیشتری به مسائل فرهنگی و قرآنی داشت؟

دولت نهم و دهم توجه خوبی به موسسه های فرهنگی داشتند. در دولت آقای احمدی نژاد همه موسسات قرآنی نفس کشیدند چون درصدی از بودجه را در اختیار موسسات قرانی قرار دادند که سبب شد ما بتوانیم کارهای ارزشمندی را دنبال کنیم. متاسفانه در این دولت تمام قراردادها به نوعی لغو شد. الان پروژه ما در عرصه فرهنگی بیش از یک میلیارد هزینه دارد که ما موفق شدیم حدود ۲۰ میلیون تومانش را از دولت آقای احمدی نژاد دریافت کنیم اما...

بقیه دولت ها نگاهشان این گونه نبود، تنها دولتی که اهمیت زیادی برای قرآن و نشر فرهنگ قرآنی قائل بود، دولت احمدی نژاد بود.

اگر صحبتی در پایان دارید بفرمایید!

من تشکر می کنم از شما و همه کسانی که در عرصه ترویج فعالیتهای قرآنی تلاش می کنند. از همه پدرها و مادرها می خواهم که شیوه صحیح رفتار با فرزندان را بیاموزند. ما اگر اخلاق رفتار با نوجوان و جوان را یادبگیریم، بهترین بچه ها را تربیت می کنیم. بیایید در جامعه پرورش را بر آموزش ارجح قرار دهیم.

بنده در این زمینه یک طرح آماده کرده ام با عنوان ۳۱۳ که به معنای ۳۱۳ یار امام زمان (عج) است. در این طرح مدارس ما در زمینه آموزش علوم قرآنی به فرزندان فعال می شوند و به صورت غیرمستقیم دانش آموزان را با این مفاهیم آشنا می کند. این طرح را در یکی از مدارس نیز به صورت پایلوت اجرا کردیم که نتایج قابل قبولی داشت و امیدوارم که روزی امکان اجرای آن در سطح بزرگتری را داشته باشیم. در این زمینه اگر بتوانیم با وزارت آموزش و پرورش کار کنیم برای جامعه بسیار مفید خواهد بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.