سلفی گرفتن، فرهنگی غلط است که مدت زمانی است بی هیچ نظارتی وارد فرهنگ ما شده و امروز پس از حضور چند ساله‌اش، پُررنگ‌تر از قبل دیده می‌شود.

پلاسکو بهانه‌ای برای لایک بیشتر/ سلفی، بیماری فرهنگی کسانی که به دیده شدن احتیاج دارند

قدس آنلاین - روزگاری نقاشان با گذاشتن آیینه در مقابل خود تصویرشان را نقاشی می‌کردند. با رواج دوربین‌های عکاسی، عکس در آیینه مرسوم شد. اما امروز سلفی یا همان خویش انداز و خویش نگار همه گیر شده است. از عکس گرفتن با غذا و میهمانی و لباس نو گرفته تا عکس با جنازه افراد معروف و مشهور و اتاق عمل و حتی حوادث و اتفاقات تلخ ملی. مانند آنچه در آتش‌سوزی مهیب ساختمان پلاسکو مشاهده کردیم. افراد موبایل به دست بسیاری که کمک‌رسانی را مختل کرده بودند.

سانسور و نبود آموزش مشکلات به بار آورد

دکتر داروین صبوری با بیان اینکه فناوری تلفن همراه، فرزند مدرنیته است می گوید: این فناوری بر اساس نیاز جوامع غربی به سرعت، پدیدار شد و وقتی وارد ایران شد، با خود امکانات و فرصت‌هایی هم هدیه آورد، فرصت‌هایی که سرشار از جاذبه و وسوسه هستند. این جامعه شناس با بیان اینکه در بحث جامعه‌شناسی به این عمل تاخر فرهنگی گفته می‌شود می‌افزاید یعنی فناوری وارد کشور شده، اما آداب و فرهنگ استفاده از آن نیامده است. به همین خاطر شهروندان خود مشغول آزمایش کردن و کسب تجربه در این فضا می‌شوند. البته این کار بیشتر در جوامعی که ساختارهای دولتی و نهادهای آموزشی بجای آموزش به مخالفت و سانسور می‌پردازند اتفاق می‌افتد. مبارزه و نبود آموزشی که سبب بیشتر شدن اشتباه و آسیب و تلفات در این راه می‌شود. اگر به یاد داشته باشید این مشکلات هنگام ورود تلفن ثابت هم در کشور زیاد دیده می‌شد و آن زمان مزاحمت‌های تلفنی بسیار بود. پس از آن و ابتدای ورود تلفن همراه پخش شدن فیلم‌های عروسی دغدغه آن روزها بود. اما امروزه بخاطر آزمون و خطایی که صورت گرفته این عکس‌ها و فیلم‌ها دیده نمی‌شود و حالا به سراغ سوژه بهتر هستیم.

شنیدن کی بود مانند دیدن؟

این استاد دانشگاه بیان می‌کند:در مورد اتفاق ناخوشایند ساختمان پلاسکو و حضور مردم برای عکس و فیلم و سلفی باید اشاره کنم که برای انسان ایرانی حضور بسیار مهم است. حضور در بزنگاه‌های تاریخی و ثبت لحظات خاص که ثابت کند من در آنجا حضور داشتم و شنیدن کی بود مانند دیدن. بحث دوم اعتبار نداشتن رسانه‌های رسمی ما در بین مردم است. مردم تصور نمی‌کنند که این تصویر ثبت شده توسط آنان، همان تصویری باشد که رسانه‌ها از آن صحبت می‌کنند. مردم در ثبت این وقایع دنبال کُنشی هستند که احتمال می‌دهند این کُنش توسط رسانه‌های رسمی سانسور شود. مردم دنبال شکار لحظه‌ها هستند. کاری که نشانگر آن است که رسانه ما، رسانه ملی و بیطرفی نبوده است.

ما را چه شده است؟

این جامعه‌شناس عنوان می‌کند:اما نگاه دوم و مهمتر این است که چه بر سر فرهنگ ما آمده است؟ ما در سیاست‌های فرهنگی خودمان چه کرده‌ایم که اعتماد اجتماعی یا همان سرمایه‌های اجتماعی از بین رفته است؟ چه شده است که مردم به آژیر آتش‌نشانی و آمبولانس و چراغ قرمز اعتماد ندارند و فکر می‌کنند تمام اینها الکی هستند و دیگر اینکه چرا شهروندان در ایران علاقه به ثبت خشونت و مرگ و نیستی پیدا کرده‌اند؟ این فرهنگ از کجا وارد کنش‌های اجتماعی ما شده است؟

 

فرد محوری ارمغان شبکه‌های مجازی

روح‌الله مومن نسب، عضو کمیته بین‌الملل شورای عالی فضای مجازی هم با بیان اینکه اگر بخواهیم به صورت ریشه‌ای موضوع استفاده از گوشی‌های تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی را بررسی کنیم باید در نظر داشته باشیم این فناوری مردم را سکولار می‌کند، می‌افزاید: این سکولار شدن یعنی ترویج بی‌مسؤولیتی نسبت به هم. یعنی با استفاده از این فناوری برآمده از تفکر غرب، مردم یاد می‌گیرند که نسبت به پیرامون‌شان بی‌تفاوت باشند. به طور مثال وقتی در شبکه تلگرام به فردی تذکر داده می‌شود، به راحتی بلاک یا ریپورت می‌شود. این یعنی انسان‌ها یاد گرفته‌اند فردی زندگی کنند و نقد نشوند. این شبکه‌ها فردگرایی و فردمحوری را به جامعه تحمیل می‌کند.

سلفی هایی برای نشان دادن «من»

معاون اسبق مرکز رسانه‌های دیجیتال در ادامه توضیح می‌دهد:امروز در محیط‌های خانوادگی و حتی در عکس‌های سلفی خانوادگی و جمعی، هم فرد گوشی به دست محور است. یعنی من مهم هستم، پس باید از خودم عکس بگیرم. این فرد محوری، آسیبی بزرگ است که سبب می‌شود فرد کم‌کم از جامعه پیرامونش جدا شده و در هنگام حادثه بجای اینکه به کمک مصدومان بشتابد، مشغول عکس و فیلم گرفتن شود و نشانگر کم شدن حس ترحم و مسؤولیت‌پذیری است. البته آسیب‌های بی‌شمار دیگری مانند لذت‌گرایی، سودگرایی و... هم به همراه آن می‌آید.

پلاسکو بهانه‌ای برای لایک بیشتر

این کارشناس ارشد فضای مجازی با بیان اینکه متاسفانه در حادثه تلخ روز پنج‌شنبه و آتش‌سوزی در ساختمان پلاسکو شاهد هجوم مردم برای گرفتن عکس و فیلم و حتی سلفی بودیم بیان می‌کند:این کار چند پیام داشت که مهمترین آن همان خودمحوری و مهم‌بودن خود و نشان دادن آنکه آن چیزی که برای من مهم است،باید برای همه مهم باشد و دیگر میل به دیده شدن بود. چرا که در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام، هر چقدر خبر تازه‌تر باشد، آن فرد بیشتر دیده شده و مورد تشویق قرار گرفته و لایک می‌گیرد. لذت‌هایی که در این اتفاق سبب بروز مشکلاتی برای افراد و نهادهای امدادرسان شد.

شبکه های اجتماعی متناسب با باورهایمان باید طراحی شوند

وی خاطر نشان می‌کند برای برون رفت از این مشکل باید شبکه‌های اجتماعی متناسب با باورهایمان طراحی کرده و جایگزین شبکه‌های اجتماعی خارجی کنیم. شبکه اجتماعی ملی که در آن اینطور رفتارها تقبیح شده یا جزو مقرراتش غلط بودن این رفتارها باشد و افراد بیشتر تحریک و تشویق به سمت انجام کارهای جمعی شوند و ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها در آن رعایت شده باشد. آن شبکه اجتماعی قطعاً آفت‌هایی کمتر خواهد داشت و می‌تواند جامعه را به سمت صلاح هدایت کند.

 

سلفی، بیماری فرهنگی این روزهای ما

«سلفی» را شاید بتوان بیماری فرهنگی این روزهای ما دانست. معضلی که از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنیم، نشان از اختلالاتی عمیق دارد. مجید صوفی کارشناس فرهنگی؛ خودشیفتگی، تنهایی و نیاز به دیده شدن را از مهمترین این مشکلات می‌داند. او می‌گوید سلفی گرفتن، فرهنگی غلط است که مدت زمانی است بی هیچ نظارتی وارد فرهنگ ما شده و امروز پس از حضور چند ساله‌اش، پُررنگ‌تر از قبل دیده می‌شود. از سلفی با اجساد سیاستمداران و حتی اشخاص عادی گرفته تا سلفی در فاجعه‌ای ملی و بزرگ مانند آنچه در ساختمان پلاسکو شاهد بودیم.

به فضایی برای دیده شدن نیاز است

صوفی یادآور می‌شود:نباید از این موضوع غافل شد که وقتی شرایطی مناسب و منطقی بر پایه واقعیتهای اجتماعی و متناسب با فرهنگ جامعه‌ای که در آن زندگی میکنیم، وجود نداشته باشد که فرد و بویژه جوان‌ترها بتوانند ابراز وجود کنند و نیاز به دیده شدن را پاسخ دهند، به این فضا کشیده می‌شوند. فضایی که ارزش‌های واقعی جامعه مانند کمک به همنوع، دستگیری، صله‌رحم و بسیاری دیگر را کمرنگ کرده است.

این کارشناس فرهنگی راهکار برون رفت از این مشکل را در بطن جامعه دانسته و می‌افزاید: باید تلاش کنیم جامعه را به سمت و سویی ببریم که خودِ بستر جامعه، محلی برای بروز استعدادهای درونی و نهفته افراد و بویژه جوان ها باشد. فضایی که در آن شخص دیده شده و حس رضایتمندی از خود بالا رفته و از لحاظ روحی و روانی به آرامش برسد.

 

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.