حدود دو ماه پیش که رمضان عبدالله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی در سالروز تاسیس این جنبش طرحی 10 ماده ای را مطرح کرد، مورد استقبال گروه های سیاسی برای حل فلسطین قرار گرفت در صورتی که هدف از ارائه این طرح، زمینه سازی برای هدف اصلی و برگزاری رفراندوم باشد، طرح مناسبی است.

مزایا و معایب طرح  10 ماده ای رمضان عبدالله برای فلسطین

به گزارش قدس آنلاین به نقل از ویژه نامه بیت المقدس؛ در مقدمه در رابطه با تاریخچه شکل گیری «جنبش جهاد اسلامی فلسطین» می توان ادعا کرد که این جنبش نخستین جنبشی است که در اراضی اشغالی فلسطین شکل گرفت و بیش از دیگر جریان های سیاسی و انقلابی در این کشور سابقه دارد. جهاد اسلامی پس از اعلام مبارزه مسلحانه به عنوان شیوه خود برای مقابله با صهیونیست ها خون جدیدی در رگ ها و جسم نیمه جان مردم فلسطین تزریق کرد و به آنها حیات دوباره بخشید. در نوشته های رهبران آن به ویژه شهید فتحی شقاقی بر الگوگیری و تبعیت از فرامین و اندیشه امام خمینی(ره) تاکید شده است. بنابراین هدف از ایجاد این جنبش علاوه بر تشکیل جامعه اسلامی، مبارزه مجاهدانه با رژیم غاصب صهیونیستی است. این جنبش از درون تفکرات اخوان المسلمین جوشید و در فلسطین اشغالی شکل گرفت.

بر همین اساس می توان گفت جنبش جهاد اسلامی راه انقلاب اسلامی ایران را در حوزه فلسطین در پیش گرفته است. در سال 1987 میلادی همزمان با انتفاضه اول فلسطین، جنبش «حماس» نیز شکل گرفت و پا به صحنه گذاشت؛ جهاد اسلامی در کنار جنبش حماس همچون 2 بالی بودند که توانستند در صحنه سیاسی فلسطین ایفای نقش کنند.

حدود دو ماه پیش که دکتر رمضان عبدالله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی در سالروز تاسیس این جنبش طرحی 10 ماده ای را مطرح کرد، مورد استقبال گروه های سیاسی قرار گرفت. برای حل فلسطین هر طرحی که مطرح می شود، زمینه هایی دارد؛ به عنوان مثال طرح السیسی با عنوان صلح عربی که در مصر ارائه گردید، از خواسته مردم فلسطین مبنی بر بازپس گیری تمامی اراضی این کشور از سال 1948 میلادی تاکنون مطرح شد اما از آن عدول کردند. طرح ارائه شده از سوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین نسبت به دیگر طرح های ارائه شده از سوی مقامات عرب، کامل تر و جامع تر است و معیوب نیست؛ هر چند که دارای نقیصه هایی است. دیگر طرح های عربی علاوه بر ناقص بودن، معیوب نیز بوده اند و مهم ترین عیب آنها نیز به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی است. یعنی از اراضی اشغالی سال 1948 میلادی که متعلق به فلسطینیان و 78 درصد از اراضی آنها است، چشم پوشی کرده اند. از سوی دیگر طرح های ارائه شده از سوی رهبران مقاومت نیز در عین اینکه معیوب نبودند اما ناقص بودند ولی طرح پیشنهادی از سوی رمضان عبداله به این صورت نیست.

طرح ارائه شده از سوی دبیرکل جهاد نیز به دلیل زمینه های موجود در فلسطین ارائه گردید. زیرا ایشان خود در سخنرانی به مناسبت سالگرد تاسیس جهاد اسلامی فلسطین، کشورهای عربی ای که در صدد برقراری رابطه با اسرائیل هستند را تقبیح و از این اقدام به شدت بر حذر داشت و تصریح کرد که در حال حاضر مسأله فلسطین به حاشیه رانده شده و منطقه درگیر جنگ های نیابتی شده است؛ کشورهای عربی همچنین نه تنها به سمت روابط با اسرائیل در حال حرکت هستند بلکه ایران را به عنوان دشمن، جایگزین اسرائیل کرده اند.

البته باید توجه کرد که هر چند این طرح نسبت به طرح های قبلی مانند طرح صلح عربی بهتر است اما یک طرح جامع، کامل و مانع برای آزادی فلسطین اشغالی و نابودی رژیم صهیونیستی نیست. به نظر می رسد که هدف رمضان عبدالله شلح در این طرح آزادی کامل فلسطین اشغالی و فرستادن رژیم صهیونیستی به زباله دان تاریخ نبوده است. بر همین اساس نیز از طرح خود برای ساماندهی به اوضاع داخلی فلسطین نام برده است.

در بند نخست این طرح بر لغو توافق نامه اسلو از سوی تشکیلات خودگردان و توقف اجرای آن تاکید شده است؛ توافق نامه اسلو در سال 1991 با هدف بازپس گیری قدس و سرزمین های اشغالی 1967 امضا شد اما رژیم صهیونیستی به هیچ یک از تعهدات خود در این توافقنامه پایبند نبود. بنابراین این توافقنامه عملا اجرا نشد.

در بند دوم بیان شده است که ساف از تصمیم خود برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی دست بردارد. آنچه که باعث شد ساف رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد، توافقنامه اسلو بود که طبق آن علاوه بر به رسمیت شناختن حقوق فلسطینیان، همچنین باید دولت فلسطینی نیز تشکیل می شد اما عملا چنین چیزی اتفاق نیفتاد و ملغی گردید. گروه های جهادی نیز از همان ابتدا با به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی مخالفت کردند.

در بند سوم بر اصلاح ساختار ساف در راستای تبدیل آن به تشکیلات جامع ملی تاکید شده است؛ سازمان آزادی بخش فلسطین در اواسط دهه 1960 توسط برخی از رهبران کشورهای عربی برای هماهنگی با مبازران فلسطینی تشکیل شد اما ساف به تدریج به مهره ای در دستان کشورهای عربی تبدیل شد و در کشاکش میان برخی کشورهای عربی از جمله عربستان، مصر، سوریه و عراق عملا از هدف اصلی خودش دور ماند. این طرح از سوی رمضان عبدالله به این دلیل مطرح شد که همه گروه ها در تشکیلات این سازمان حضور داشته باشند.

در بند چهارم نیز بر اولویت بخشی به مقاومت و مبارزه تاکید شده که انتفاضه نیز تایید کننده این بند است.

بند پنجم نیز پایان دادن به شکاف داخلی و تحقق وحدت ملی و تدوین برنامه جدید یک‌پارچه و راهبردی بر اساس رهایی از بند اسلو و پایان دادن به شیوه دو دولتی و اتخاذ دو برنامه در عرصه ملی است.

در بند ششم تدوین برنامه ملی به ‌منظور تقویت پایداری و موجودیت ملت فلسطین در سرزمین خود بیان شده است که نکته بسیار مهم و حائز اهمیتی است.

بند هفتم؛ بر برون‌رفت از وضعیت محصور کردن سرزمین و ملت فلسطین در کرانه باختری و غزه و تأکید بر یک‌پارچگی ملت فلسطین که شامل فلسطینیان ساکن اراضی اشغالی سال‌های 48 و 67 و فلسطینیان مقیم اردوگاه‌های خارج از فلسطین هم می‌شود، اشاره دارد که این بند نیز نکته مثبتی است.

در بند هشتم برقراری ارتباط با تمامی طرف‌های عربی و اسلامی در این زمینه و متوقف کردن جریان گسترده برقراری ارتباط با دشمن صهیونیستی و نیز پس گرفتن طرح صلح عربی و تعامل با کشور دوست و برادر مصر به‌منظور لغو محاصره غزه مورد تاکید قرار گرفته است. موقعیت غزه نیز ایجاب می کند که رابطه خوبی با مصر داشته باشند.

در بند نهم بر پیگرد قانونی رژیم صهیونیستی و مقامات آن و محاکمه آنها در دادگاه کیفری بین المللی به‌عنوان جنایتکاران جنگی کنار تقویت جنبش تحریم بین المللی این رژیم تاکید شده است؛ این حرکتی است که پیش از این به ویژه در زمینه حقوق بشر و امکان مقدسه شروع شده است و تحریم رژیم صهیونیستی به ویژه در اروپا کلید خورده است که مورد تاکید رمضان عبدالله است. پیگرد قانونی نیز مسیر طولانی است و باید سازوکار و مکانیسم های آن طراحی گردد.

در بند دهم و پایانی نیز بر آغاز گفتگوهای فراگیر ملی تاکید شده که یکی از معضلات فلسطین همین تشتت و تفرقه است.

به صورت کلی و در پایان باید متذکر شد که یکی از نواقص این طرح عدم اشاره به تمامی سرزمین فلسطین است. هر چند که جناب رمضان عبدالله بر یکپارچگی ملت فلسطین تاکید کرده است اما بر یکپارچگی سرزمین «فلسطین من البحر الی النهر» تاکیدی صورت نگرفته است. که یا باید طرح اصلاح گردد و این نکته درج شود و یا اینکه در مکانیسم اجرایی این مورد لحاظ گردد. نکته بعدی این است که ملت فلسطین یک ملت آواره است که در دیگر کشورها از جمله سوریه، لبنان و حتی کشورهای عربی و اروپا آواره شده اند. بخشی از مردم فلسطین نیز در سرزمین اشغالی 1948 و بخش دیگری نیز در سرزمین های اشغالی 1967 حضور دارند. این ملت در صورت اراده برای تصمیم گیری در خصوص کشورشان، طبق عرف بین الملل باید در رفراندوم شرکت کنند. حضرت آیت الله خامنه ای نیز بر همین نکته به عنوان یک راه حل تاکید فرموده اند. این نکته نیز در طرح ارائه شده از سوی جهاد اسلامی مغفول مانده است. باید دقت کرد که آیا هدف ایجاد یک دولت فلسطینی برآمده از خواست و اراده مردم فلسطین از طریق انتخابات آزاد است یا خیر؟ در کل طرح ارائه شده مبتنی بر تجربیات تاریخی، آرمان آزادی قدس شریف و احقاق حقوق ملت فلسطین است اما این نقیصه را هم دارد؛ باید مکانیسم ها به صورت دقیق بیان شود که مهم ترین آن نیز طبق فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزاری رفراندوم است. هر چند نباید از این نکته نیز غافل شد که رمضان عبدالله هدف از این طرح را ساماندهی به اوضاع فلسطین عنوان کرده اند و به نظر می رسد که یک مرحله مقدماتی برای رسیدن به مرحله برگزاری رفراندوم در میان ساکنان اصلی فلسطین اعم از یهودی، مسیحی و مسلمان باشد. در پایان باید تصریح کرد که در صورتی که هدف از ارائه این طرح، زمینه سازی برای هدف اصلی و برگزاری رفراندوم باشد، طرح مناسبی است و در غیر این صورت اگر یک طرح کلی است وگام های دیگری ندارد، باید بیان کرد که این طرح دارای نواقصی است./

مجید صفاتاج

انتهای پیام

ویژه نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.