مولوی نذیراحمد سلامی، عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: وحدت امت اسلامی از هر اسلحه تخریبی برای دشمنان بیشتر اهمیت دارد و این مقوله برای آنان به هیچ عنوان قابل تحمل نیست.

وحدت امت اسلامی از هر اسلحه تخریبی برای دشمنان بیشتر اهمیت دارد

به گزارش «قدس آنلاین»،  سی و هشتمین جلسه از سلسله درس گفتارهای اندیشه و عمل با موضوع «امام موسی صدر و مسئله تقریب» عصر روز، چهارم بهمن ۱۳۹۵ با سخنرانی مولوی نذیراحمد سلامی، از مدرسان دارالعلوم زاهدان و عضو مجلس خبرگان رهبری در محل موسسه برگزار شد.

حجت الاسلام و المسلمین عبدالکریم بی آزار شیرازی، عضو مجمع جهانی تقریب از میهمانان حاضر در درس گفتار امروز بود. مشروح سخنان مولوی سلامی در این جلسه را در ادامه می خوانید.

اهمیت علم در اسلام

من در این جلسه به دو موضوع می‌پردازم: نخست اهمیت علم در اسلام و دوم مسئله تقریب از دیدگاه امام موسی صدر. یکی از مهم‌ترین دلایل برای تجلیل امام موسی صدر این است که او خود عالم برجسته‌ای بود و از خاندانی مشهور به علم و دانش سربرآورد.

اهمیتی که دین اسلام برای علم درنظر می‌گیرد در هیچ مکتب دیگری مشاهده نمی‌شود. پس از حدود ۵۰۰ سال که ارتباط بین آسمان و زمین قطع شده بود، نخستین پیامی که از آسمان به زمین آمد به فراگرفتن علم و دانش مربوط می‌شود. در آیه شریفه «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ» اقرا فعل متعدی است و طالب مفعول، اما در بسیاری از مواقع مفعول را به دلیل گسترش دادن آن حذف می‌کنند.

در این آیه نیز مفعول حذف شده چرا که پیام آیه آسمانی است و محدود به یک علم خاص نمی‌شود، بلکه همه علومی را که بشر در طول زندگی به آنها احتیاج دارد، دربر می‌گیرد. بنابراین از منظر اسلام تقسیم علم به دینی و دنیایی به هیچ عنوان پذیرفته نیست. مهم این است که علم در مسیر خودش یعنی آنچه که خدا تعیین کرده، باشد. اگر علم در مسیر صحیح خود قرار گرفت برای بشر خیر به دنبال دارد و باعث رفاه می‌شود و در نهایت انسان را به سعادت در دنیا و آخرت می‌رساند.

امروزه مشکل جهان غرب در این است که آنها از نظر علم و تکنیک پیشرفت کرده‌اند، اما به جای آنکه علم در خدمت بشر باشد و زندگی را برای انسان‌ها بهتر سازد، دنیا را به دوزخ تبدیل کرده است. عمده مشکلات بشر امروز در این است که علم و پیشرفت علمی در مسیری که خداوند تعیین کرده قرار ندارد. هرچند مبتکران علمی که مبنای پیشرفت جهان غرب قرار گرفت، مسلمانان بودند.

نقش مسلمانان در رنسانس

غربی‌ها تاریخ خودشان را به چند مرحله تقسیم می‌کنند: «پیش از میلاد»، «از میلاد مسیح تا قرن پنجم میلادی که به آن قرون اولیه می‌گویند»، «از قرن پنجم تا ۱۵ میلادی که به آن قرون وسطی می‌گویند»، «از قرن ۱۵ تا سال ۱۹۵۰ که نام آن را رنسانس یا جهش علمی می‌گذارند» و «از ۱۹۵۰ به بعد که دوران پست مدرن است.» 

در قرون وسطی دنیای غرب در جهل و تاریکی به سر می‌برد. پس از جنگ‌های صلیبی، دنیای مسیحیت گنجینه علمی مسلمانان را سوزاند و مقداری دیگر از کتب اسلامی را به غارت برده و از آسیا به اروپا منتقل کرد. مبنای پیشرفت علوم همین گنجینه‌های به غارت رفته در جنگ‌های صلیبی بود. متاسفانه امروزه بسیاری از مسلمانان به دلیل پیشرفت‌های علمی اروپا را الگوی خود می‌دانند و پیرو آنها هستند. ما نباید فراموش کنیم که مبنای پیشرفت غرب کتاب‌های ما مسلمانان بود، بنابراین باید دوباره به اقتدار خود در همه علوم باز گردیم.

در قرآن کریم هرجایی که ترکیب «امت واحد» آمده در آن مسئله توحید مقدم بوده است. گویندگان توحید همه می‌توانند از خیرات و برکات دین بهره ببرند. بهره بردن از کلمه توحید زمانی رخ می‌دهد که همه وحدت کلمه داشته باشند.  

بدون استثناء همه مسلمانان معتقد به کلمه توحید هستند و معبود را خدای واحد می‌دانند. با این اوصاف دلیل سستی ما مسلمانان و شرایطی که امروز در دنیا داریم بر کسی مشخص نیست. چرا امروزه مسلمانان رو در روی هم قرار گرفته‌اند؟ مهم‌ترین دلیل آن این است که معنای امت واحده را که ناظر به توحید کلمه است از دست داده‌ایم. اگر مسلمانان وحدت کلمه داشتند، امروزه دچار مشکلات بسیار نبودند. جهان اسلام هیچ چیز از غرب کمتر ندارد، اما متاسفانه چون وحدت کلمه در آن وجود ندارد، دچار مشکلات بسیار است.

وحدت، شرط بهره‌برداری از نعمت‌ها

خداوند ۲ بار با مسلمانان سخن گفته است. یک بار با قرآن و دیگر بار با نعمت‌های بسیاری که در کشورهای اسلامی قرار دارد. بنابراین مسلمانان از ۲ نعمت بسیار با ارزش مادی و معنوی بهره‌مند هستند، اما شرط بهره‌برداری از این نعمت‌ها وحدت و انسجام است. اگر تفاهم و وحدت نباشد، این ارزش‌ها و این نعمت‌ها نمی‌تواند مسلمانان را به جای درست خود و به دوران اقتدار باز گرداند. قرآن کریم امروزه به همان صورتی که بر پیامبر(ص) نازل شد، وجود دارد، اما چون ما نمی‌توانیم از آن درست بهره‌برداری کنیم، بنابراین از دوران اقتدار زمان پیامبر(ص) دور مانده‌ایم.

کشورهای جهان اسلام به‌جز یکی دو کشور خاص، با هم پیوستگی جغرافیایی دارند و مسلمانان می‌توانند از این مسئله بیشترین بهره را ببرند. همچنین مسیرهای مهم کشتیرانی و تنگه‌های مهم دریایی دنیا در اختیار مسلمانان است. کشورهای اسلامی مبدا اتصال سه قاره مهم را در اختیار دارند. این ظرفیت‌ها نشان دهنده آن است که پتانسیل‌های بالایی برای بازگشت قدرت جهانی به جهان اسلام وجود دارد، اما متاسفانه غربی‌ها از سرمایه جهان اسلام، سلاح‌های جنگی ساخته و به مسلمانان برای جنگ با همدیگر ارائه می‌دهند.

امام موسی صدر شخصیتی معمولی نیست. او در ردیف شخصیت‌های مهم و برجسته‌ای چون سیدجمال الدین اسدآبادی، مفتی محمد عبدو، رشید رضا و دیگر چهره‌هایی از این دست قرار دارد. بنابراین برای وحدت اسلامی صاحب تئوری و نظریه‌ای خاص است. وحدت و تقریب مذاهب اسلامی به این صورت نیست که مسلمانان پیشینه خود را به کناری گذشته و همه سنی یا همه شیعه شوند تا دشمن مشترکی داشته باشند.

امام موسی صدر اختلاف‌ها را در مرحله نظریه رحمت تلقی می‌کند، چرا که این اختلاف‌ها به پویایی فقه می‌انجامد. اما امام صدر از اینکه هر سال در مناسک حج اختلاف‌ها به صورت عملی خود را نشان می‌دهد، در رنج بود. او اعتقاد داشت که مسلمانان باید از اوضاع و احوال مکه به مسائل خود نیز توجه کنند. به عنوان مثال وی به وحدت افق شرعی در کشورهای اسلامی می‌اندیشید تا تلخی اختلاف در رویت ماه شوال به شیرینی وحدت بی‌انجامد.

به باور امام موسی صدر اگر همین عید سعید فطر را مبنایی برای وحدت قرار دهیم اشکالی پیش نمی‌آید. امام ابوحنیفه نیز این اعتقاد را داشت که اگر در هر کشوری ماه شوال رویت شد، مسلمانان در دیگر کشورها نیز می‌توانند افطار کنند، به شرطی که اختلاف ساعت‌ها در این کشورها به شبانه‌روز نکشد. امام موسی صدر حتی می‌خواست که فریضه نماز جمعه نیز در میان تمام مسلمانان یکی باشد.

امام صدر و وحدت فقی

وحدت امت اسلامی از هر اسلحه تخریبی برای دشمنان بیشتر اهمیت دارد و این مقوله برای آنان به هیچ عنوان قابل تحمل نیست. از نظر امام موسی صدر وحدت جامعه اسلامی زمانی شکل می‌گیرد که وحدت فقهی تحقق یابد و امکان وحدت فقهی نیز دور از دسترس نیست. امام صدر فقه را تئوری زندگی انسانی از گهواره تا گور می‌داند.

به باور امام موسی صدر می‌توان روز عید فطر را با دقت علمی مشخص کرد تا همه مسلمانان در یک روز عید داشته باشند و این یکی از گام‌های وحدت فقهی است. جالب است که بسیاری از دانشمندان نیز در نامه‌های خود به فقها به این نکته اشاره کرده بودند که می‌توان کاری کرد که همه مسلمانان در یک روز عید فطر خود را برگزار کنند. بنابراین وحدت فقهی یکی از اساسی‌ترین نیازهای جوامع مسلمان در دنیای امروز است.

اسلام خواستار تقریب مذاهب است

در دین مبین اسلام بر تقریب مذاهب تاکید شده است. پیامبر اکرم پیش از هجرت تلاش بسیار کرد تا قبایل را به هم نزدیک کند تا تقریب میان مسلمانان شکل بگیرد. پس از هجرت نیز ایشان ابتدا پیمان اخوت را میان مسلمانان بست و بعد برای عقد وحدت میان مسلمانان و یهودیان اقدام کرد.

هرچند که مسلمانان از مذاهب مختلف هستند، اما تمام دستورات خود را از میان یک چیز واحد یعنی «کتاب و سنت» می‌گیرند. اگر ما به وحدت اهمیت بدهیم در میان منابع ثانی نیز می‌توانیم به وحدت برسیم. جلوگیری از تفرقه و جدایی میان مسلمانان امری حیاتی است. اگر ما اختلاف نمی‌داشتیم و امکاناتی را که در سایه خرد جمعی فراهم آمده، درست استفاده می‌کردیم وضعیت امروز ما بسیار متفاوت بود.

امروزه بسیاری از سرمایه‌های کشورهای مسلمان در اختیار دشمنان اسلام قرار دارد. این در صورتی است که در جوامع اسلامی فقر نیز بیداد می‌کند و کار به جایی رسیده که مسیحیان با توزیع پول، امکانات و کالا در میان فقرای مسلمان دارند آنها را به سمت مسیحیت سوق می‌دهند.

امام موسی صدر در زمره خانواده‌های برجسته و مشهور است، اما نگذاشت این تشخص خانوادگی روی رفتار و کنش اجتماعی‌اش هنگام مواجهه با «دیگری» اثر بگذارد، بنابراین میان مسلمان و «دیگری» یا میان «شیعه» و دیگری فرقی نمی گذاشت و این رفتار مشابه رفتار انبیاست.

متاسفانه امروز دعوت به وحدت به شیوه انبیا نیست، به همین دلیل ما مشکلات زیادی برای گفت‌وگو داریم. اگر ما پیام قرآن را درست منتقل می‌کردیم، حتی غربی‌ها نیز فوج فوج مسلمان می‌شدند، اما دعوت ما انبیایی نیست.

امام موسی صدر بیان می‌کند که اصل، دین است و مذهب، در واقع برداشت‌ها و روش‌های ما از دین در راستای عمل به آن است. انسان عاقل هدف را فدای روش نمی‌کند. امام صدر بر این عقیده است که مقابله با اسرائیل مستلزم نزدیکی پیروان مذاهب مختلف و کنار گذاشتن اختلافات است، اما به دلیل آنکه به این توصیه امام صدر گوش نکردیم، اکنون اسرائیل چند میلیونی بر ما یک میلیارد مسلمان حکومت می‌کند.

امام موسی صدر در حمایت‌های مالی خود هرگز تفاوتی میان شیعه و سنی نمی‌گذاشت؛ اقدام به موقع او در حمایت مالی از اهالی سنی روستای «عین العرب» که منازلشان با بمب‌های اسرائیل ویران شده بود، نشان دهنده این مدعاست. رهبری امام موسی صدر به گونه‌ای بود که دشمنان اسلام وی را سد محکمی در راستای منافع‌شان می‌دیدند بنابراین به ربودنش اقدام کردند.

خواست دشمنان برای ایجاد جنگ‌های مذهبی

پتر کبیر، تزار روسیه وصیتنامه مهمی دارد. وی در بخشی از این وصیت می‌گوید: «دولت روسیه را زمانی می‌توان دولت واقعی گفت که پایتخت خود را به استانبول که کلید گنج‌های آسیا و اروپاست، ببرد. کسی که استانبول و اطراف آن را در دست داشته باشد خداوند همه جهان خواهد بود. پس برای رسیدن به این مقصود باید میان ایران و دولت عثمانی نفاق افکند، تا همیشه در میانشان جنگ باشد، چرا که اختلاف مذهب و عقیده‌ای که مردم شیعه با مردم سنی دارند از هر لشکر و سلاحی بیشتر کارگر است و برای تأمین مقصود ما و تسلط روسیه بر آنها بهترین وسیله است. با این همه بر شما واجب است همواره به هر وسیله که می‌توانید دوگانگی را در میانشان سخت‌تر کنید و نگذارید میان‌شان وحدت باشد.»

بنابراین دشمنان اسلام همیشه در پی اختلاف و دشمنی میان مسلمانان بودند تا بتوانند اهداف خود را پیش ببرند. این نکته نیز باز اهمیت وحدت میان شیعه و سنی را بیش از پیش نمایان می‌کند.

امام موسی صدر اعتقاد دارد که اگر اسلام قالبی ثابت و همیشگی داشت، مانعی بر سر راه به کارگیری فکر و اندیشه بود. مذاهب در اصل توسط عقل انسانی در راستای برداشت از دین به وجود آمده‌اند. امام صدر می‌گوید که اگر این تولیدات نبود، جمود عقلی پیش می‌آمد، چرا که اگر در فهم حکم دینی دیدگاه‌های گوناگون مطرح باشد، مسلمان می‌تواند در میان آنها اجتهاد کند و در این راه عقل خود را به کار اندازد. بنابراین اختلاف‌ها به پویایی فکر و اندیشه می‌انجامد. مهم این است که که اسلام را به شکلی درست و علمی و مطابق با نیازهای روز عرضه کرد تا افکار مردمی بتوانند تصمیم درست بگیرند.

علم اقتصاد از نگاه امام موسی صدر

امام صدر در دانشگاه تهران تحصیلات آکادمیک خود را پیگیری کرد و به علم اقتصاد نیز علاقه بسیار داشت. بر مبنای این علاقه و تحصیل نیز دیدگاه‌های اقتصادی مناسبی را مطرح کرد.

کارل مارکس اعتقاد داشت که ارزش هر کالا بستگی به میزان کاری است که در راستای تولید آن به کار رفته است و در این اصل این ارزش، ارزش افزوده‌ای است که باید نفع آن به کارگر برسد. در مقابل دیدگاه‌های کاپیتالیستی بر این عقیده‌اند که ارزش افزوده متعلق به سرمایه‌دار است و به کارگر باید به میزانی دستمزد داد که گذران یک روز خود را داشته باشد و برای گذران روز دیگر باید دوباره کار کند.

امام موسی صدر به نقد دیدگاه‌های مارکس پرداخته و بیان می‌کند که هر کالا ارزش جوهری هم دارد که بر مبنای عرضه و تقاضا تعیین می‌شود.  

خداوند در سوره مبارکه ابراهیم بیان می‌کند که اسباب و وسایل تولید در طبیعت فراهم است و به طور کل قابلیت برآوردن همه نیازهای انسان در طبیعت وجود دارد. سوال اینجاست که پس این همه فقر از کجاست؟ جواب این سوال نیز در قرآن آمده و خود انسان باعث فقر بیان شده است، چرا که از بهره‌برداری از امکانات طبیعت ناشکر است و البته در توزیع ثروت ظالم. شرح دیدگاه‌های اقتصادی امام موسی صدر فرصت دیگری را می‌طلبد، اما مهم این است که وی در این دیدگاه‌ها نیز مقوله وحدت را مدنظر داشت.

منبع: خبرگزاری مهر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.