قدس آنلاین - دنیای خیالی دیروز و بهشت گمشده گذشته، این روزها در بعضی از سایت‌های فضای مجازی به گونه ای ساخته و پرداخته می‌شود که بعضی از جوانان بویژه آنان که زود باورند تصور می‌کنند در آن ایام دنیا به کام ایرانیان بود و از فرط بیکاری و خوش خیالی و آسودگی جسمی و روحی دست به انقلاب زدند؛ در حالیکه واقعیات این چنین نیست و اگر به مطالب سخنرانی‌ها و اعتراض‌ها و بیانیه‌های سیاستمداران و رهبران احزاب و سندیکاهای دانشجویی و کارگری و اصناف مختلف در آن دوران مراجعه کنید می‌بینید که جامعه ایران به یک بشکه باروت آماده انفجار می‌ماند و سلطه طولانی هیأت حاکمه‌ای عادت کرده به فرمانروایی مستمر، دست درازی دربار به تمام شوون و سازمان ها،  حاکمیت اختناق آمیز ساواک، ترساندن دایمی مردم از حضور خبرچینان، فساد مزمن در تمام وزارتخانه‌ها و سازمان های دولتی، سانسور فرساینده مسایل اقتصادی و صنعتی، درآمد ناچیز کارگران و کشاورزان لحظه انقلاب را هر سال نزدیکتر می‌کرد.

رابرت گراهام یک محقق اقتصادی نشریه فایناشنال تایمز لندن حدود دو سال از 1354 تا 1356 در ایران اقامت داشت او کتابی به نام ایران، سراب قدرت نوشته است که در سال 1357 نشر یافت. او سقوط قریب الوقوع سلطنت پهلوی را پیش‌بینی کرده بود. گراهام که به تمام آمار دولتی دسترسی داشت دیوان سالاری فرتوت و آمیخته به رشوه خواری ایران، بی توجهی به گزارش های کارشناسانه، تبانی در خرید کارخانه‌ها و ابزارهای مورد نیاز، حق و حساب گرفتن‌ها و حضور افراد واسطه متنفذ را از علل نابسامانی شدید امور، نارضایی عمومی و افزایش عده مخالفان می‌دانست.

یک بررسی دولتی در اوایل سال 1356 نشان داد که استفاده از ظرفیت درکارخانه‌های نساجی حدود 61 درصد،در صنایع سیمان حدود 96 درصد، در صنایع آجرسازی حدود 46 درصد، در صنایع اتومبیل سازی 69 درصد،در اتومبیل سازی فقط 51 درصد و در تراکتورسازی فقط 32 درصد بوده است.

کارخانه ماشین سازی اراک در سال 1356- 1355 فقط 13 هزار و 751 تن تولید داشت حال آنکه ظرفیت تولیدی آن 23 هزار تن بود.

جمعیت سال به سال در افزایش بود در حالیکه اصلاحات ارضی، کشاورزی و تولید را فلج کرده و به جای شیوه‌های چند هزار ساله، کارمندان وزارت کشاورزی بانک کشاورزی، سازمان عمران و بانک ها با سیستم اداری خشک و بی روح خود جانشین خرده مالکان سنتی گذشته شده بودند. انقلاب ایران واکنش طبیعی مردم به 25 سال حاکمیت زور و اختناق رژیم وابسته به آمریکا و انگلستان بود که برای بالا کشیدن حقوق حقه مردم ایران در صنعت ملی شده نفت، در 28 مرداد 1332 کودتا- غایله‌ای شرم آور برپا کردند و با ساقط کردن حکومت ملی دکتر مصدق حکومتی دست نشانده و مطیع بر سرکار آوردند، حکومتی که 25 سال بطور کامل در اختیار و گوش به فرمان بیگانگان بود و سرمایه‌های ملی کشور را تسلیم آنان کرد.

کشاورزی ایران در آن دوران روی به زوال رفت، صنعت ملی ایران تعطیل شد و جای آن ها را صنایع مونتاژ پر کرد.

آمار و ارقامی که از پیشرفت‌ها و تحولات عصر پهلوی آورده می‌شود اغلب دستکاری شده و مخدوش است و بسیاری از اقتصاددانان بین‌المللی در همان زمان دروغ و پوشالی بودن و غیرقابل اعتماد بودن ارقام ارایه شده را اعلام می‌کردند.رژیم شاه در تمام زمینه‌ها در سال 1356 با شکست روبه رو شده و کمیسیون بازرسی شاهنشاهی هر روز تشکیل جلسه داده کاستی‌ها، شکست خوردن ها و نرسیدن به آرمان های پیش‌بینی شده را اعلام می‌داشت.

این جلسات که به صورت زنده از یکی از دو کانال دولتی موجود آن دوران پخش می‌شد به هیچ نتیجه قانع کننده‌ای منتهی نمی‌شد و هدف فقط انداختن مشکلات و موانع توسعه مفروض کشور بر سر چند وزیر مسلوب الاراده بود.

برخلاف القائاتی که امروز از سوی چند ماهواره و شبکه حقوق بگیر القاء می‌شود جامعه ایران در سال های پیش از انقلاب جامعه مطلوب، آزاد، راضی و دارای حس رضایت از زندگی نبود و تبعیض طبقاتی وجود داشت.

1- در بالای کشور؛ شاه و خانواده و وابستگان دربار ، دستی دراز بر بیشتر منابع اقتصادی و ثروت خیز کشور داشتند و بنیاد پهلوی که مطبوعات خارجی آن را اختاپوس هفت سر نام نهاده بود تقریباً چون اختاپوس با شاخک‌های بی‌شمار خود هر جایی را که بوی استفاده مالی از آن بلند می‌شد در انحصار داشت و خون کشور را می‌مکید .

2- از میان هزار فامیل ملاک که حالا املاک را تبدیل به بانک‌ها و شرکت‌ها و خانواده‌های دارای اموال فراوان نقدی و ذخیره‌ای کرده بودند سناتورها،تیمساران،سرمایه‌گذاران کلان،بانکداران،کارخانه‌داران برمی‌خاستند.

3- طبقات بوروکرات - تکنوکرات اداری

4- رده‌های پایین‌تر دیوان سالاران

5- نیروهای مسلح که شامل طبقات و رده‌های مختلف بودند و قشر پایین آنان سربازان وظیفه بودند با حقوق ماهی 5/17 ریال بین نظامیان اختلافات طبقاتی فاحشی وجود داشت.

6- مردمان عادی کارمند و کاسب که بار مالیات را بر دوش می‌کشید.

7- دانشجویان اغلب ناراضی

8- کشاورزان فقیر و در حال مهاجرت به شهرها

در سال 1356 و 1357، تقریباً همه مردم از فشار زندگی می‌نالیدند، زمین‌های کشاورزی خشک شده بود و با برداشته شدن قشر خرده مالک، هیچ کس از دهقانان حمایت نمی‌کرد. 25 میلیارد دلار عایدات نفت غالباً یا صرف خرید اسلحه شده یا به دولت‌های کم توسعه یافته مجانی یا به صورت وام بدون بهره وام داده می‌شد. تمام جوانان دانشجو جزو منتقدان و مخالفان دولت بودند. ادعاهای دولت مبنی بر ایجاد اشتغال و رفاه عمومی غالباً به سخره گرفته می‌شد.

آنچه در فضای مجازی می‌بینید اغلب دروغ و سوءاستفاده از ضعف حافظه تاریخی ملت ایران است .تعداد دروغ ها بسیار زیاد و در عین حال خنده‌آور و غیرواقعی است.سقوط رژیم سلطنتی را عده زیادی از خبرنگاران بین‌المللی حدس می‌زدند.آمارهای ارایه شده بیشتر مجهول و دست کاری شده است. طبعاً پیشرفت‌های صنعتی و سازندگی که در ایران شدبا توجه به افزایش عایدات نفتی ایران باید انجام می‌شده است.

اسنادی که در سال های اخیر نشر یافته حکایت از آن می‌کند که تمام اعضای خاندان پهلوی از ثروت عمومی سهم کلانی برای خود برداشته و صدها شرکت و کارخانه، مقاطعه کاری و حق العمل کاری و دلالی در تعلق و تملک آنان بود.

آقای علی دشتی سیاستمدار، سفیر و مورخ و نویسنده و سناتور عصر پهلوی در کتاب " عوامل سقوط" اشاره می‌کند که چگونه دربار در همه معاملات مالی دولت شرکت داشت. ارتشبد فریدون جم رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران در خاطرات خود که در آمریکا نشر یافته به سوء مدیریت کشور بویژه در امور نظامی و رفتار تحقیرآمیز شاه با فرماندهان برجسته ارتش اشاره می‌کند و می‌نویسد:وقتی از ارتش بیرونش کردند به او دستور دادند هنگام معرفی به سمت سفیر ایران در اسپانیا، در حضور شاه زانو بزند و ضمناً دست ولیعهد خردسال 11 ساله را ببوسد که او ادعا می‌کند زیر بار نرفته است.

دکتر اسد نیلی آدام معاون وزیر بهداری و بهزیستی در خاطرات خود چاپ آمریکا می‌نویسد که چگونه سفارش‌های تهیه دارو و تخت بیمارستانی به بهای چند برابر واقعی به شرکت‌های انگلیسی تحویل می‌شد و همه حق السهم می‌گرفتند.

ژنرال عراقی وفیق السامرایی درخصوص 2000 تانک چیفتین انگلیسی که شاه خرید آن را به انگلستان سفارش داد در کتاب ویرانه‌های شرقی ماه می‌نویسد: این تانک ها بدترین تانک بودند و در جریان جنگ هشت ساله توپ های عراقی به سهولت قادر بودند بدنه و سپر جلویی این تانک‌ها را با شلیک گله خود خرد و ذوب کرده همراه با خدمه از قسمت عقبی تانک ایرانی یعنی چیفتن انگلیسی به بیرون پرتاب کنند.

ژنرال آمریکایی جابلونسکی رئیس مستشاری ارتش در نامه‌ای به DiA (ضد اطلاعات ارتش آمریکا) از خرید دو ناو تفریحی ایتالیایی برای نیروی دریایی به بهای حدود یک میلیارد دلار ابراز شگفتی کرده بود که شاه محض خوشامد ویکتور امانونل چهارم پسر اومبرتو پادشاه برکنار شده ایتالیایی دو کشتی تفریحی بزرگ مسافربری را خریداری کرده و به نیروی دریایی سپرده بود تا برای اقامتگاه افسران نیروی دریایی در بندر عباس و بوشهر از این ناوهای مستعمل تفریحی که در اصل برای توریست‌ها ساخته شده و عمر خود را کرده بودند استفاده کنند. تقریباً اغلب رجال عصر پهلوی در سال های پس از انقلاب پیش از مرگ خود از رژیم شاه و اشتباهات آن و آن همه خضوع و خشوع در برابر آمریکا انتقاد کرده‌اند و عاقبت شاه را نمونه کامل هر زمامداری که پشت پا به هم میهنان خود زند و در برابر بیگانه تا کمر خم شود دانسته‌اند.

بنابراین دروغپردازی در فضای مجازی و ترسیم بهشت دروغین از آن دوران عملی لغو و بی‌فایده است و نمی‌توان با این تشبثات انگ اشتباه و سرخوردگی بر جنبش بزرگ اسلامی و مردمی ملت ایران زد.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.