«مرزبان‌ها کی عاشق می‌شوند»، نام نخستین مجموعه‌شعر کاظم یاراحمدی، شاعر جوان کرمانی است که به‌تازگی توسط نشر فرهنگ عامه و در 106 صفحه منتشر شده است.

قدس آنلاین - این مجموعه که دربرگیرنده 98 قطعه شعر بی‌وزن است، از زبانی بسیار ساده برخوردار است که البته با نوع زبانی که در جریان شعر ساده‌نویسی استفاده می‌شود، تفاوت دارد. زبانی که در جریان شعر ساده‌نویسی به‌کار می‌رود، زبانی است که توسط شاعر انتخاب شده و شاعر علی‌رغم شناخت زبان و ویژگی‌ها و توانمندی‌های آن، از ساده‌ترین و قابل‌درک‌ترین شکل آن استفاده می‌کند تا شعرش برای بخش بیشتری از مخاطبان، قدرت رسانگی و ایصال داشته باشد. امّا بخش مهمی از شعر این روزگار هم هست که از زبانی ساده برخوردار است، امّا از این سادگی زبان، بوی اِشراف شاعر بر زبان، و انتخاب آگاهانه این شیوه نمی‌آید، بلکه به‌نظر می‌رسد زبان مورد استفاده شاعر، تنها داشته ذهنی او باشد.

به‌عبارت بهتر، شاعری که از زبان دست‌نخورده روزمره‌اش برای سرایش استفاده می‌کند، بخش توانش زبانی خود را فعال نمی‌کند، و به‌عبارت ساده‌تر، شاعر این‌قبیل اشعار، از همان زبانی برای سرایش استفاده می‌کند، که با آن به گفت‌وگوهای دوستانه هم می‌پردازد، با آن به خرید هم می‌رود، با آن آدرس هم می‌پرسد و... همین است که در بخش عمده این نوع شعرها، می‌بینیم که شاعر اگر می‌خواست مطلب شعر را، به‌صورتی غیر از شعر بیان کند هم، باز به همین شکل بیان می‌کرد؛ یعنی دقیقاً با همین واژه‌ها و همین ساختار نحوی و همین لحن.

زبان در مجموعه «مرزبان‌ها کی عاشق می‌شوند»، به زبان گفتار مورداستفاده شاعر بسیار نزدیک است و حتی به‌نظر می‌رسد اساساً زبان گفتار شاعر، به‌صورتی دست‌نخورده وارد حیطه ادبیات شده یا تمایل دارد که وارد بشود. مثلاً شاعر جایی می‌گوید: «من چندمین قربانیه برمودای توأم؟» و جای دیگر می‌گوید: «پستچی کجای بی‌وطنیه تنم مهر برگشت بزند»، و این یعنی شاعر حتی برای تبدیل صورت گفتاری غلط به شیوه درستِ آن هم تلاش نکرده، چه برسد به تبدیل آن به صورت نوشتاری.

از ویژگی‌های مجموعه «مرزبان‎ها کی عاشق می‌شوند» زیربنای ساختاری شعرهاست که اغلب بر تصاویر شاعرانه، نیمه‌شاعرانه، و نه‌چندان شاعرانه استوارند. در شعر بی‌وزن، و به‌ویژه در شعر کوتاه بی‌وزن، اغلب شعرها بر کشف‌های شاعرانه و حتی غیرشاعرانه‌ای متکی‌اند که با دخل‌وتصرّف هنری شاعر، درنهایت شاعرانه می‌شوند. امّا اشعار این مجموعه، اغلب تصاویری هستند که خود می‌توانستند در شعری دیگر، صرفاً به‌عنوان یک تصویر درکنار دیگر تصاویر آن شعر به‌کار بروند و بخشی از سازوکار ساختاری آن شعر باشند، و نه تمام یک شعر. و نکته قابل‌توجه دیگر درباره همین تصاویر زیربنای شعر هم این است که برخی از این تصاویر، زیربنای منطقی ندارند، و به‌راحتی می‌توان برای آن‌ها نقیضی متصور شد. شعری از این مجموعه:

غم‌ها را

روی کوتاه‌ترین روزانه‌ات جا می‌گذارم

تا دستت برسد

این، تنها کاری است

که برای قد خمیده‌ات می‌کنم،

مادر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.