قدرت و نفوذ رهبری معنوی در حکومت بر دل‌ها متجلی می‌شود نه در قدرت فیزیکی و جلب اجباری پیروان، چیزی که در رهبران برخی مکاتب مارکسیستی مانند استالین و لنین بارز بود، اما الگوی رهبری که از امام خمینی(ره) - چه در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن- در شیوه و عمل، شاهدش بودیم از جنس دیگری بود

رهبری امام خمینی (ره)   جهانشمول بود

معنویت به عنوان نیاز ذاتی انسان برای ارتباط با چیزی فراتر از خود، همچون خداوند به عنوان قدرت‌ متعالی و منبع همه ارزش‌ها و معنی‌ها تعریف می‌شود. در این بین می‌توانیم از نوعی رهبری سخن گوییم که وظیفه اصلی آن بدون‌ در نظر گرفتن علایق شخصی و ایدئولوژیک، کمک‌ به دیگران در یافتن همین روح درونی خود و همچنین به دست آوردن سعادت دنیوی و اخروی است. این نوع رهبری سعی می‌کند اعضای خود را بدون هیچ گونه اجباری به‌وسیله جلب کردن قلب‌هایشان، آنان را به سوی ارزش‌های عمیق‌ درونی رهنمود و از شئ‌گشتگی و بیگانگی از خود برهاند، تا بدین وسیله سبب افزایش‌ تعهد، انگیزش، اشتیاق به بندگی دستورهای معبود و انسانیت در کارهای روزمره شود. همچنین لازم به ذکر است، این مدل رهبری در زمانی قابل مشاهده است که شخصِ در موقعیت رهبری، مظهری از ارزش‌هایی همچون صداقت، درستی و فروتنی ‌باشد و خود را به عنوان یک شخص قابل اعتماد، موظف به دعوت کردن به راه حق نه دعوت به دستورها و اندیشه‌های خویش بداند. همچنین این مدل رهبری مبتنی بر اجبار نیست و حالتی جهانشمول دارد که هرکسی می‌تواند پیرو او شود و تفاوت اصلی آن با دیگر انواع رهبری نیز در همین نبود اجبار و دعوت نکردن به خود و ایدئولوژی، بلکه دعوت به حق و جهانشمولی آن است. برای ذکر مثال از این نوع رهبری در تاریخ گذشته، می‌توانیم از رهبری جهانشمول و معنوی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار(علیهم السلام) که برخاسته از تعالیم و آموزه‌های دین اسلام و قرآن کریم است، نام ببریم. پیامبر(صلی الله علیه و آله) همیشه سعی داشت با نفوذ در قلب مردمان، اسلام را به عنوان راه دستیابی به حقیقت و سعادت واقعی برای همگان معرفی کند و هرگز اسلام را به صورت امری اجباری و برای طبقه‌ای خاص معرفی نکردند. در واقع می‌توانیم همین سبک رهبری معنوی را عامل فراگیری و جهانگیر شدن دین اسلام در مدتی کوتاه و همچنین پایداری و فزونی روزبه روز آن، پس از ۱۴۰۰ سال بدانیم.

از بحث تئوریک که بگذریم، می‌توان ویژگی‌های رهبری معنوی را در زمان معاصر، در اعمال و اسوه امام خمینی(ره) در طول روند انقلاب اسلامی و حتی پس از آن مشاهده کرد.

۱) حکومت بر قلب‌ها

قدرت و نفوذ رهبری معنوی در حکومت بر دل‌ها متجلی می‌شود نه در قدرت فیزیکی و جلب اجباری پیروان، چیزی که در رهبران برخی مکاتب مارکسیستی مانند استالین و لنین بارز بود و ویژگی رهبر در قدرت او بر پیروانش نهفته بود و توده خلق را به پیروی از دستورها وادار می‌کردند. اما الگوی رهبری که از امام خمینی(ره) -چه در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن- در شیوه و عمل، شاهدش بودیم، از جنس دیگری بود، به طوری که فریاد امام همان ندای ملت ایران و فریاد ملت هم ملهم از همان پیام‌های رهبر بود. هرگز دوگانگی به چشم نمی‌خورد؛ به تعبیر شهید مطهری ندای امام از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی‌خاست. بر همین اساس بود که امت و رهبر معنوی مردم، در مکتب انقلاب اسلامی ذوب شدند و حماسه انقلاب را آفریدند. همچنین همین معنویت و نفوذ رهبر کبیر انقلاب اسلامی در قلب‌ توده‌های مردم بود که سبب شد با وجود قهرآمیز بودن انقلاب، به آن لطافت و روح انسانی بخشیده شود و خشونت و نارسایی های ناشی از آن را انقلابیون قابل تحمل بدانند؛ همین موضوع عاملی برای پیروزی‌هایی در فراز ونشیب‌ها و مقاطع حساس و سرنوشت ساز تاریخ انقلاب اسلامی شد. این‌ در حالی بود که امام راحل هرگز اجبار و تبعیتی برای پیروان خود ایجاد نکردند، بلکه مردم خود معنویات ایشان را بخشی از زندگی و راه روزمره قرار داده بودند.

۲) مظهری از ارزش‌های والا

در هر انقلابی می‌توان شخصیت رهبرانی با نفوذ و محبوب را مشاهده کرد که در بسیج نیروهای مبارز و هدایت آن‌ها تا پیروزی نهایی نقش مؤثری داشته‌اند؛ ولی در ادامه شخصیت آن‌ رهبران ناپایدار بوده و نتوانسته است جنبه‌های مردمی خود را حفظ و بر آن اتکا کنند و سرانجام توده‌ها از اطراف آنان پراکنده شده‌اند، مانند رهبران انقلاب‌های فرانسه یا رهبران گروه‌های مذهبی تندرویی مانند داعش و طالبان که پیروانشان پس از مدتی از اطراف آنان دور می‌شوند. اما رهبری امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی، مسأله‌ای برتر از این مقام و منزلت است و جنس آن متفاوت از دیگر رهبران جهان است. چنانکه روند انقلاب اسلامی از آغاز نهضت تا پیروزی نشان می‌دهد، تأثیر شخصیت امام(ره) در انقلاب اسلامی بیش از نقش یک رهبر سیاسی ساده بوده است. بی‌شک مظاهری از ارزش‌های معنوی والا همچون صداقت، صراحت، شجاعت، سازش‌ناپذیری، از جان‌گذشتگی، صلابت و قاطعیت، عشق به اسلام، مقام عرفانی، وارستگی، شخصیت والای علمی و فقاهتی و سادگی زندگی امام در ارایه این الگوی رهبری معنوی موثر بوده است؛ و به ایشان نقشی برتر از یک رهبر انقلاب ساده بخشید، که در شکل‌گیری انقلاب اسلامی و استمرار آن نقش بسزایی داشت.

۳) جهانشمولی

از ویژگی‌های رهبری معنوی حضرت امام خمینی(ره) که ایشان را از دیگر رهبران انقلابی جهان معاصر متمایز می‌کرد، این بود که هرگز هدایت مردم را منوط بر پایه اشتراک در خون و نژاد، یا خاک و مرزهای جغرافیایی یا تجمع اشتراک در یک مقصد و آرمان یا همگونی در شکل حرفه‌ و به کارگیری ابزار آن یا تشابه در موقعیت‌های اجتماعی و نوع زندگی و حتی همسنگری در مبارزه با دشمن مشترک یا در اشتراک در منافع طبقاتی نکردند، ویژگی‌هایی که در رهبرانی مانند موسولینی، هیتلر و استالین در مکاتب فاشیسم، نازیسم و مارکسیستی شاهدش بودیم. اما هدایت امام(ره) براساس ایدئولوژی الهی و متکی بر وحی و بر اساس موازین و ارزش‌های اسلامی بود و همه روابط انسانی را در برمی‌گرفت و بنیادها، نهادها، روابط اجتماعی، آرا و عقاید، فرهنگ، اخلاق، بینش‌ها، سنت‌ها، خواسته‌ها و به‌طور کلی ارزش‌ها، همه و همه در راه تعالی و رشد فرد و جامعه هدایت می‌شدند و انسان سازی و ایجاد امت واحد به جای کشورداری و انسان پروری و مردمداری مدنظر بود. بدین ترتیب رهبری امام(ره) تمام قشرها را در برمی‌گرفت و حالتی جهانشمول داشت و هدف هدایت و سعادت تمامی افراد ایران و کره خاکی برای رسیدن به حقیقت هستی و کامیابی اخروی و دنیوی بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.