۲۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۹
کد خبر: 503248

خوب گشته ام و خوب دیده ام؛ در بهشت یک جرعه هم، شرجی و حُزن پیدا نمی شود. باید به استقبال اشک های دونده ام بروم و دستانم بوی زیارت بگیرد، حضرت رئوف!

باید به استقبال اشک های دونده ام بروم

قدس آنلاین - خوب که می شنوم، نبض ها حال دیگری دارند. پای گلدسته و گنبد طلایتان، پای هر رکعتی که سلام می دهند.

خوب که می بینم، اینجا چشم ها پُرگو و خاموش اند و خودشان را انگار بی وقفه صدا می زنند.

طواف که می کنم و خوب احساس که به خرج می دهم، در حرم، همگان پاشویه می شوند از غم. رحمت تان، دلشوره های عظیم و غلیظ را محو می کند و نگاه هر زائر، شِکرین است. انگار زیر نم نم موسم بهار، به همه جان مضاعف داده اند... با مُهر مهربانی که شما روی پاپوش های عاشق می کوبید...

یا علی بن موسی الرضا! حالا فهمیده ام چرا دارا و ندار و خوب و بد و مقیم و مجاور می آیند! چرا همیشه مهمان دارید! چرا بی هیچ مجال و درنگی، صف دوستانتان فصل تا فصل ازدحام دارد!

ای عزیزترین امام! با شنیدن ها و دیدن های خوب، از همیشه نزدیک ترم به خودم، به آستان تان. به روشن زاری که واژه هایم مدام از سر بی قراری آنجا هول می شوند و سراسیمه و لکنت وار جای خود ادا نمی گردند.

خوب گشته ام و خوب دیده ام؛ در بهشت یک جرعه هم، شرجی و حُزن پیدا نمی شود. باید به استقبال اشک های دونده ام بروم و دستانم بوی زیارت بگیرد، حضرت رئوف!

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.