مصر در دوراهی دیپلماتیک

شما اساسا مصر در دوران سیسی را چگونه تحلیل میکنید؟ و مواضع این دولت در قبال تحولات اخیر منطقه ایی خصوصا مسئله ی سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟

مصر در حال حاضر بین دو محور اساسی در حال کنش گری است از یک طرف مصر دارای یک تمدن تاریخی است و سوابق سیاسی ارزنده در مقام پرجمدای ر قدرت های عربی دارد و همواره در مقام بازیگری  اثر گذار در اتحادیه ی عرب ایفای نقش کرده است اما از طرفی دیگر مصر امروز به لحاظ داخلی با بحران های  اقتصادی متعددی مواجه است که همین مشکلات آن را مجبور میکند در چهارچوب خواسته های دیگران ایفای نقش نماید. مصر از زمانی که در سال ۱۳۵۸وارد پیمان کمپ دیوید شد به گونه ایی قبول کرد که در ازای دریافت کمک های مالی نقش مورد نظر آمریکا را در منطقه اجرا کند. اما از طرف دیگر مصر هم اکنون علیرغم تمامی نیازهای مالی که به کشورهای حاشیه ی خلیج فارس و در راس اونها عربستان دارد اما در عین حال نمی خواهد خود را پیروی سیاست های عربستان سعودی در منطقه نشان بدهد!

بنابر این این معادله به این گونه حل خواهد شد که عربستانی ها برای به دنبال خود کشاندن مصر در تحقق اهداف منطقه ایی خود بذل و بخشش بیشتری به خرج بدهد که با این وجود  باز هم به نظر نمیرسد مصری ها هماهنگی لازم را  با سیاست های عربستان در منطقه ایفا نمایند

همون طور که مستحضر هستید آقای سیسی در مصاحبه ایی که اخیرا با خبرگزاری آر بی تی پرتغال داشته است صراحتا راه حل بحران سوریه را راهکار سیاسی بر شمرده به نظر حضرتعالی چالش هایی که در روابط مصر و عربستان اتفاق افتاده و مواضع مثبتی که مصر نسبت به سوریه اتخاذ میکند چگونه تحلیل میشه؟

به عنوان مثال عربستان خواهان مشارکت نیروهای دریایی و زمینی مصر در یمن هستند همچنین مصری ها سیاست سعودی را در داخل سوریه دنبال نمیکنند و این موضع ان ها ناشی از همان جایگاهی است که مصری ها به عنوان یک کشور پرچم دار جهان عرب برای خود قائل هستند. کاملا واضح است که مصر تحت فشار آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان است آمریکا توقع دارد که مصر در چهارچوب سازش با رژیم صهیونستی همچنان فعلانه عمل کند و به خصوص این توقع در زمان مبارک به وضوح دیده میشد از سویی دیگر رژیم صهیونیستی خواهان یک مصر قوی و مقتدر در همسایگی خود نیست و از ان سو نیز عربستان می خواهد استیلا و برتری خود را در درون اتحادیه ی عرب بر مصر حفظ کند، به خصوص در دهه های اخیر که متوقع است دولت مردان مصر نقش پررنگ تری در منطقه بر علیه ایران بازی کنند .اما مصر نه آنچنان قدرت داره که تمام و کمال در برابر خواسته های این سه کشور مقاومت کند و به آن ها نه بگوید و نه منافع و استراتژی این کشور در این است که مطابق سیاست های این سه کشور عمل کند مبارک، مرسی و سیسی همگی تا به اندازه ایی با این فشار ها در کش و قوس بوده اند

آینده ی روابط مصر و ایران رو چگونه ارزیابی میکنید؟

در خصوص موضع مصر بر علیه ایران نیز میشود از ان به عنوان محور مشترک خواسته های امریکایی- صهیونیستی- عربستانی نام برد و این مسئله نیز باز در همان چهارچوب ارزیابی میشود. در  واقع مصری ها نه اراده ی آن را دارند که خودشان را به عامل این سه کشور علیه ایران تبدیل کنند زیرا در این راستا قطعا تاریخ جنگ ۸ ساله ی ایران و عراق یک تجربه ی دردناکی برای کسانی است که بخواهند چنین تصوراتی را ولو در عرصه ی مصاف سیاسی دنبال بکنند و نه منافع استراتژیک مصر اقتضای آن را دارد که در چهارچوب مسائل منطقه ایی و جهانی با منافع ایران مقابله کند. یکی از انتظاراتی که به خصوص امریکایی ها و رژیم صهیونیستی از ابتدا از مصر داشته اند و خصوصا در دوره ی سادات این امر محقق شد فضا و امکانات دادن به ضد انقلاب ایرانی بوده است در دوره ی ابتدایی ودر یکی دو سال انقلاب ایران سادات پادگانی را در اختیار سلطنت طلب های ایرانی قرار داد و همچنین در جریان حمله ی هوایی امریکا به طبس مکانی را که به لحاظ آب و هوا و طبیعت شباهت به منطقه ی طبس داشت در اختیار امریکایی ها قرار داد و همچنین امرکایی ها در مسیر حمله ی خود برای سوخت گیری ناوگان هوایی خود توقفی در مصر داشته اند و امکاناتی را از دولت مصر دریافت نمودند. آمریکایی ها می خواستند این وضعیت در مصر همچنان ادامه پیدا کند و به خصوص در زمان مبارک خواهان پشتیبانی مصر از منافقین بودند که البته کمابیش با امتناع دولت مصر مواجه میشد. کمک های سخاوتمندانه از سوی برخی کشورهای حاشیه ی خلیج فارس به ضد انقلاب منتسب به گروهک های خلق عرب فراوان بوده است که مصر نیز در همین راستا مکان هایی در داخل مصر برای ان ها تدارک دیده بود و به ویژه زمانی که اجلاسیه ی اتحادیه ی عرب در این کشور برگزار میشد به گونه ایی برنامه ریزی می شد که از این مخالفان بهره برداری سیاسی به عمل آید

در پایان ارزیابی شما از نقش مصر در تحولات اینده ی منطقه به چه صورت هست؟

به صورت کلی مصری ها در وضعیت فعلی که محتاج کمک های مالی برای اداره ی اقتصاد بحرانی خود هستند مجبور میشوند که به خواسته های برخی از این کشور ها تن بدهند ولی همواره این همراهی و هماهنگی مصر هیچ گاه در سطحی نبوده که انتظارات آنان را به صورت کامل بر طرف نماید چه در خصوص ایران و چه در خصوص صلح با رژیم صهیونیستی و سازش در مسئله ی فیسطین همواره مصر جانب احتیاط را رعایت کرده است. ما نمونه ی بارز این را می توانیم در قضیه ی دو جزیره ی تیران و صنافیر بدانیم با اینکه نخست وزیر مصر این دو جزیره را به سعودی را واگزار کرد اما در نهایت و با پیچ و تاب  خوردن های سیاسی و تبلیغاتی بلاخره روشی را در پیش گرفتند تا این دو جزیره را به عربستانی ها واگزار نکنند و آن را وارد پیچیدگی های خاص حقوقی و مذاکراتی و احاله ی موضوع به پارلمان کردند. سیسی به خوبی میداند که اگر این دو جزیره که به نوعی جزیی ز خاک مصر است به کشور دیگری واگزار شود تاریخ مصر و ملت مصر هیچ گاه او را نخواهند بخشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.