خوش رقصی پسر پادشاه عربستان برای رئیس جمهور امریکا، در چارچوب جنگ قدرت و تلاش برای جلب حمایت کاخ سفید از وی برای جانشینی سلمان قابل تحلیل است.

به گزارش قدس آنلاین به نقل از صدا و سیما،محمد بن سلمان، وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان هفته گذشته به همراه تعدادی از مقام های سعودی به امریکا رفت و در کاخ سفید با دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا دیدار و گفتگو کرد.

این دیدار بازتاب گسترده ای در رسانه های منطقه ای و فرامنطقه ای وابسته به آل  سعود داشت و هنوز هم که چند روزی از این دیدار گذشته است این دسته از رسانه ها سعی دارند با تاریخی توصیف کردن این سفر، دیدگاههای ضد ایرانی هیات سعودی و هماهنگی آن با مواضع ضد ایرانی کاخ سفید را با آب و تاب بازتاب داده و برای پسر بی تجربه وخام پادشاه عربستان دستاوردهای دیپلماتیک و پیروزی سیاسی تاثیر گذار بر شرایط منطقه به حساب آورند.

هم زمان برخی مقام های سعودی از جمله احمد العسیر مشاور محمدبن سلمان هم در بازتاب دستاوردهای این سفر بگونه ای سخن می گویند که گویی روابط ریاض/ واشنگتن با این سفر وارد مرحله جدید و نقطه عطفی  شده است روابطی که به زعم سعودی ها  در دوره اوباما با امضای توافق هسته ای با ایران به سردی گراییده بود. در حالیکه نگاهی به قراردادهای اقتصادی و نظامی دولت گذشته اوباما  با سعودی ها و همچنین تحریم های شدید اقتصادی دولت اوباما علیه ایران برخلاف این ادعاست.

 در این دیدار بن سلمان با خوش رقصی برای ترامپ علیه ایران همان سخنانی را گفت که ترامپ بارها  در برنامه های تبلیغاتی خود به ویژه علیه برجام مطرح می کرد. بر اساس گزارش شبکه العربیه مقابله با فعالیت های بی ثبات کننده ایران در راس گفتگوهای جانشین ولیعهد سعودی و رئیس جمهور آمریکا قرار داشت.

البته بخش دیگر ومهم این گفتگوها در باره  سرمایه گذاری عربستان در امریکا وفرصت های سرمایه گذاری شرکت های امریکایی در عربستان بر اساس چشم انداز طرح اقتصادی محمدبن سلمان موسوم به 2030 و اجرای طرح های مشترک به ارزش 200 میلیارد دلار در چهار سال آینده بود که در بازتاب رسانه ای برجسته نشده بود و ظاهرا بن سلمان که خود طرح توسعه اقتصاد عربستان تا سال 2030  را ارائه کرده است در کنار خوش رقصی های ضد ایرانی خود  با مطرح کردن امکان سرمایه گذاری 200 میلیارد دلاری کشورش در امریکا سعی کرده است این پیام را به ترامپ بدهد که با حمایت از جانشینی وی این قول وقرار محقق خواهد شد و احتمالا دیدگاه  تحلیلگران مبنی بر اینکه امریکا به دلیل تجربیات  محمدبن نایف ولیعهد عربستان در امور امنیتی ترجیح می دهند که وی جانشین سلمان شود بیشتر محرک خوش رقصی محمد بن سلمان و زیرآب زنی بن نایف شده است.

در هر حال باید گفت دولت امریکا اگر توان مقابله با ایران را داشت تاکنون صبر نمی کرد این کشور به همراه شصت کشور دیگر و استفاده از گروههای تروریستی نتوانست حکومت بشار اسد را در سوریه ساقط کند و حالا علی رغم لفاظی های ترامپ چگونه با ایران وارد درگیری شود که برای چنین روزی آماده ومهیا است.

امریکایی ها امروزه به عربستان به مانند گاو شیردهی می نگرند که باید آن را بدوشند. آنها به خوبی میدانند که دیگر ائتلاف با رژیم بدوی سعودی که هیچ حق وحقوقی برای شهروندانش قائل نیست و زنان را از کمترین حقوق یعنی رانندگی محروم کرده است و مشروعیت خود را از ترویج فرقه افراطی و تکفیری وهابیت کسب می نماید هیچ امتیازی برای آنها ندارد.

شاید روزگاری بر پایه معادله امنیت و انرژی این ائتلاف وجود داشت اما اکنون همین سعودی ها با دامپینگ نفت، شرکت های نفتی امریکا را از میدان بدر کردند،  آنها در حملات تروریستی 11 سپتامبر و دهها عملیات تروریستی دیگر در سراسر جهان دست داشته اند، برای حفظ دیکتاتورها به یمن  و بحرین لشکر کشی کردند  و با حمایت تسلیحاتی و مالی و ایدئولوژیک دهها گروه تروریستی را در سوریه فعال کردند  وحالا هرچند با فرافکنی  ایران  را به حمایت از تروریسم متهم نمایند اما قطعا برای غربی ها که  "امنیت" موضوعی بنیادین برای آنهاست روشن است که چه کشوری منشاء تروریسم است و چه کشوری در سوریه و عراق با حمایت از محور مقاومت در خط مقدم نبرد با تروریست هاست.

اکنون اندیشمندان غربی هم به این نکته رسیده اند که تداوم حمایت امریکا از عربستان کوته بینانه است و  این کشور را به عنوان کشوری که برقرار کننده ثبات در منطقه باشد نمی نگرند.  این  اندیشمندان به هیات حاکمه امریکا توصیه می کنند که کاخ سفید حمایت خود را از سعودی ها به اجرای اصلاحات واقعی مشروط کند و بر سلمان یا جانشین وی فشار بیاورد که عربستان را  در مسیر روی کار آمدن دولت آزاد و منتخب قرار دهد چرا که فقط در  صورت باز شدن فضای عمومی،  موج افراط گرایی در عربستان ی وسرایت آن به سراسر جهان  متوقف خواهد شد.

قطعا تشکیل یک دولت مردمی در عربستان مشروعیت خود را از مردم خواهد گرفت نه علمای فرقه ضاله وهابیت که با تکفیر دیگران جهان را با تهدید روبرو کرده اند و در آن صورت دیگر نیازی برای خوش خدمتی به جنایتکاران وهابی و  ترویج این فرقه در ساسر جهان از طریق دلارهای نفتی نخواهد بود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.