«پیکانی نو می‌تراشد/ شکارچی نخستین/ از فلزپاره‌های کشتی فضایی»*

یک شعر پسا آخرالزمانی

حمیدرضا شکارسری : در نگاه اول، علم و قوانین خشک و تجربی‌اش به‌سختی می‌توانند با احساسات و عواطف رقیق و لطیف انسانی نسبتی دوستانه برقرار نمایند. تخیل شاعرانه را چه نسبتی است با واقعیت‌های بی‌گذشت و بی‌تخفیف علمی؟ علم گزارشی است صریح و تک‌معنا اما شعر اگر هم گزارش است، هرگز صریح و عریان نیست و دارای معانی ضمنی نیز هست.

با این همه، عملاً شعر همواره در طول تاریخ ادبیات از قوانین علمی، واژگان و اصطلاحات علمی بهره برده و برای مضمون‌سازی از آن‌ها استفاده کرده است.

هنر و شعر مدرن و پسامدرن نه‌تنها بیش از شعر کهن از صور علمی بهره می‌برد بلکه چه‌بسا دارای یک صورت‌بندی علمی بوده و روحی علمی در آن جریان داشته باشد. شعر سینا سنجری را ببینید!

لحنی خشک و گزارشی، بیانی سرد و واژگانی به‌ظاهر فاقد ظرفیت شاعرانه. این همه یعنی همان «آن» علمی که می‌تواند در گزارش‌های علمی یافت. پس «آن» شاعرانة این متن کجاست؟! فضای این شعر آخرالزمانی است یا حتی پساآخرالزمانی.

هنگامی که جنگ‌های جهانی اتمی، تمدن بشری را به لبه پرتگاه نابودی کشانده، سکوتی سنگین بر باقیمانده‌های فلزی و بتنی شهرهای ویران حاکم شده است و انسان از اوج تکنولوژی به قعر دوران غارنشینی بازمی‌گردد.

این شعر حس و حال آن روزگار را به‌تمامی به اجرا گذاشته است؛ ترس و وحشت، یأس و ناامیدی و توحش و بدویتی که همچنان با بشر همراه است. تراشیدن پیکان از فلزپاره‌های کشتی فضایی آن هم توسط شکارچی نخستین که انسان بدوی را به ذهن متبادر می‌کند، فضایی تأویل‌مند و مهم‌تر از آن، لوکیشنی علمی- تخیلی را تدوین کرده است.

این «سایفایکو»** در روزگار پرتلاطم و خونبار جهان، تلنگری است دردناک به انسانی که شتابان به سمت افقی دودآلود می‌تازد. سنجری در سکوت هولناک شعرش از ته دل جیغ کشیده است تا بیدارمان کند.

* «اکالیپتوس تنها»/ سینا سنجری/ فصل پنجم/ 1395/ صفحه 63.

* عنوانی برساخته از «هایکوی علمی- تخیلی» Scifiku-Science fiction-Scifaiku-Haiku

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.