۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۳۲
کد خبر: 525202

ایوان شفا

حکایت شأن و بی‌شأنی

قدس/ سیدمحمد سادات اخوی

1ـ حقیقت ما چند نفر است؟ گاهی آدم‌ها «یک‌نفر»اند اما «دونفر» می‌شوند!... هنگامی که کسی را در «رفتار اجتماعی»‌اش یک‌جور می‌بینیم و در تنهایی و خانواده‌اش، جور دیگری رفتار می‌کند. آدم‌هایی که تأثیر «ماه تولد» را بر شخصیت آدم‌ها باور دارند؛ معتقدند متولدان بعضی از ماه‌های سال، تغییرهای رفتاری فراوان دارند و دوستی و زندگی مشترک با آنان بسیار دشوار است. آدم‌های دوگانه، هم کار خود و هم تکلیف دیگران را در دوستی پیچیده می‌کنند.

2ـ درد یگانگی

شناسه‌های خاص، بعضی از آدم‌ها را از بعضی دیگر جدا می‌کند. در میان اهالی یک صنف... دانشجویان هم‌رشته... همکاران یک اداره... و خلاصه در همه‌جا، آدم‌هایی را می‌بینیم که در ظاهرِ شغلی یا خانوادگی شبیه هم‌اند... اما بعضی از آدم‌ها، شناسه‌هایی دارند که نشان می‌دهد در میان شخصیت‌های مشابه‌شان، «یگانه»اند. برای همة یگانه‌ها نیز همتایانی پیدا می‌شود. وقتی یگانه‌ای همتا داشته باشد، یعنی «یکتا» نیست... بی‌مانند نیست.

3ـ پیراهن تشخیص

گاهی لباس، ادبیات یا رفتاری خاص، آدمی را در میان آدم‌های دیگر، یگانه می‌کند. آدم‌های این‌جوری، «یگانة ظاهری»اند. آدم‌های یگانة باطنی به زندگی، نگاهی خاص و والا دارند. آدم‌های یگانة باطنی را هنگامی می‌شود شناخت که لب به سخن باز کنند. که مشخصه‌ای را نشان بدهند... و الا شناخته نمی‌شوند.

4ـ یگانه‌های خاص

در محیط همگانی که همة آدم‌ها در کنار هم دیده می‌شوند؛ گاهی کسانی را می‌بینیم که ظاهر و رفتار ظاهری‌شان با دیگران متفاوت است. همة متفاوت‌ها، یگانه نیستند. با رفتاری عجیب و نامعقول هم یگانه خواهیم شد. همة آدم‌هایی که با رفتار عجیب و غریب، توجه دیگران را جلب می‌کنند؛ یگانه‌اند... اما «خاص» نیستند. آدم‌های خاص، ممکن است رفتار یا کاری عجیب کنند اما هرگز «بی‌خِرَد»ی نمی‌کنند!

5ـ وقت خوب پایانی

پیشوایان ما گفته‌اند که همة آدم‌ها در نگاه خداوند، «همانند»اند. به همه جان بخشیده و برای همة آفریده‌هایش حقوقی یکسان قایل شده است. به همه هوا، خوراک و زندگی بخشیده است... اما بعضی‌ها «زنده»اند و بعضی‌ها «زندگی» می‌کنند. آنانی که خدا را نشناخته‌اند، فقط زنده‌اند... زیرا هنگامی «زندگی» می‌کنیم که آخِر و عاقبت زنده‌بودن‌مان را شناخته باشیم... وگرنه با مرگ، «تمام» می‌شویم.

6 ـ مسیرِ سختِ نگهداری

آدم‌های «خاص»، هدف زندگی‌شان را شناخته‌ و فهمیده‌اند که استفادة درست از همه‌چیز، وابسته به «رعایت قاعده‌ها»ست... و می‌دانند که برای همة ماده‌های خام، «پالایش»ی لازم است تا برای استفاده، آماده شوند. دانة گندم، خوردنی است اما هرگز تا «نان» نشود، «دلپذیر» و «خواستنی» نمی‌شود. آدم‌های خاص، قاعدة عبور از «چراغ قرمز» و جریمة بعد از آن را نیز فهمیده‌اند. آدم‌های خاص، مفهوم حقیقی «پاداش و مکافات» را فهمیده‌اند... به همین دلیل، اهل «رعایت قاعده‌ها» شده‌اند. «تقوا»، همین رعایت است... یعنی قاعده‌ها را بشناسیم و رعایت کنیم تا از زمین بازی، «اخراج» نشویم... اخراج‌شده‌ها از ورزشگاه بیرون نمی‌روند اما حق بازی هم ندارند!

‌7 ـ بالانشینان خردمند

پیشوایان ما گفته‌اند خاص‌شدن و نشدن آدم‌ها را خودشان تعیین نمی‌کنند. داور تعیین جایگاه‌های عالَم، فقط «خدا»ست... برای همین هم تأکید کرده‌اند که آدم‌ها «امر به معروف» و «نهی از منکر» را محترم بدانند اما دربارة «سرانجام» دیگران، داوری نکنند. زیرا کسی نمی‌داند فردای خودش و دیگران، به شکل حالا خواهد ماند یا تغییر خواهد کرد. پیشوایان ما تأکید کرده‌اند «یگانه‌های خردمند» روزگار، هنگامی در نگاه خداوند، آدم‌هایی خاص می‌شوند که «بیش از همتایان‌»شان، اهل رعایت (تقوا) باشند.

‌ 8 ـ پیش چشم محبوبیم!

پیشوایان ما تأکید کرده‌اند که «زیارتگاه»، سایبان... و «زیارت»، دل‌آرامی «یگانه‌های خاص» است... به خاطر همین است که برای رسیدن به زیارت، باید «اجابت، سعادت و دعوت»، با هم جمع شوند تا کسی موفق به زیارتی شود. در حرم‌های مطهر پیشوایان‌، آدم‌هایی به «صدرنشینی در نگاه محبوب» می‌رسند که به اندازة کافی، ظاهر و باطن‌شان «یگانه» باشد. آدم‌هایی که در نگاه بلند صاحب مزار مطهر خاص شوند؛ رفتارشان با مردم نیز محترمانه و یگانه می‌شود.  / دریافت، تلخیص و بازنویسی‌ از کتاب شریف «مَفاتیح‌الجَنان»، چاپ اول (بی‌تاریخ) از شرکت «اسوه». صفحة 705. «از صلوات خاص حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع)»: ـ (... فَاِنَّ لَکَ ـ عِندَالله ـ جاهاً و قَدراً و مَنزِلَهً رَفیعَه) ای اباعبدالله!... در نگاه خداوند، بالاترین مقام، ارزش و جایگاه شایسته را داری.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.