به تازگی رسانه ها پرده از طرحی آمریکایی تحت عنوان «راهبرد آمریکا برای ساماندهی به صحنه سیاسی عراق در دوران پسا داعش» را منتشر کرده اند که در واقع همان طرح قدیمی تقسیم عراق در پوشش و نامی جدید است.

به گزارش قدس آنلاین  به نقل از مشرقش، تجزیه و تقسیم عراق در چارچوب طرح «خاورمیانه بزرگ» آمریکا موضوع  جدیدی نیست، بلکه از سال ها پیش بحث تقسیم و تجزیه این کشور دست کم به سه بخش کردنشین در شمال، سنی نشین در مرکز و شیعی نشین در جنوب مطرح بوده است.

آنچه این روزها تحت عنوان «راهبرد آمریکا برای نظم بخشیدن به صحنه سیاسی عراق در دوران پسا داعش» از سوی برخی رسانه های غربی مطرح شده، در واقع همان طرح پیشین در پوششی جدید و عنوانی دیگر است که این گزارش به مضمون و محتوای آن می پردازد.

بر اساس آنچه «راهبرد آمریکا برای نظم بخشیدن به صحنه سیاسی عراق در دوران پسا داعش» عنوان شده است، کاخ سفید تحت عنوان «دوست راهبردی» عراق را به صورت مستقیم  به سیستم و منظومه امنیت ملی آمریکا مرتبط خواهد کرد.

در گام دوم، نظام فدرالیته به واسطه قطعنامه ای که شورای امنیت سازمان ملل تصویب خواهد کرد، بر عراق تحمیل خواهد شد. در گام سوم، شاهد برگزاری کنفرانسی بین المللی تحت عنوان «دوستان [دشمنان] عراق خواهیم بود که زمینه و بستر مناسب برای اجرای قطعنامه شورای امنیت را فراهم خواهد کرد .

قطعنامه نظام فدرالیته شورای امنیت، عراق را به سه منطقه تقریبا جدا از یکدیگر تقسیم خواهد کرد، این مناطق به جز در وضع قوانین و اعلام جدایی و استقلال در مابقی امور خود مختار بوده و در عین خود مختاری به بغداد به عنوان پایتخت و مرکز عراق که منطقه ای «آزاد» خواهد بود، مرتبط هستند. این طرح در واقع به نوعی نظام فدرالیته ای است که در آمریکا شاهد آن هستیم.

به موجب این طرح، مناطق سه گانه به بغداد مرتبط هستند که به عنوان حکومت مرکزی مورد حمایت آمریکا و غرب است و عبارتند از:

یک: منطقه کردستان

هسته و کانون تشکیل این منطقه بر نیروهای «پیشمرگه» مبتنی است. در این طرح اجازه سیطره یک حزب یا حاکمیت یک نفر بر کردستان داده نخواهد شد، بلکه 5 حزب اصلی کُرد، اداره امور کردستان را عهده دار خواهند بود که مهمترین آنها عبارتند از:

1- حزب دموکراتیک کردستان به رهبری بارزانی

2- حزب اتحاد کردستان به رهبری طالبانی

3- و سه حزب دیگر کُرد از جمله حزب «التوجهات الأسلامیة» (گرایشات اسلامی) کردستان.

 دو: منطقه سنی نشین

این منطقه توسط شماری از احزاب سنی و نه توسط یک حزب یا جماعت اداره خواهد شد و نظارت دقیق صورت می گیرد تا از تشکیل حکومت های محلی مانند حکومت محلی موصل یا رمادی و غیره جلوگیری شود، در همان حال به برخی از کشورهای سنی منطقه اجازه داده می شود تا از استان ها و مناطقی خاص در اقلیم اهل سنت حمایت و پشتیبانی صورت گیرد تا از شکل گیری یک حکومت قدرتمند و سازمان یافته سنی در اقلیم که بر تصمیم گیری ها و اداره امور سیطره داشته باشد و زمینه ساز مشکلات و چالش های طایفه ای و منطقه ای و سیاسی شود، جلوگیری به عمل آید.

بر اساس راهبرد جدید آمریکا مناطق و استان های اقلیم سنی نشین عراق به شرح زیر از حمایت های سیاسی – اقتصادی و تجاری همسایگان اهل سنت خود برخوردار خواهند شد و در واقع مناطق نفوذ این کشورها قرار خواهند گرفت:

1- استان الانبار و مناطق پیرامون آن: استان الانبار و مناطق پیرامون آن سهم عربستان سعودی  خواهد بود و سعودی ها با نظارت و اشراف آمریکایی ها از این منطقه حمایت سیاسی – اقتصادی و تجاری به عمل خواهند آورد. نظارت و اشراف آمریکایی ها بر عملکرد سعودی ها با هدف جلوگیری از شکل گیری کانونی وهابی یا گروه های تکفیری افراط گرا در رمادی، مرکز استان الانبار صورت می گیرد.

2- استان نینوی و مناطق پیرامون آن: استان نینوی و مناطق پیرامون آن سهم ترکیه خواهد بود و  ترک ها از این منطقه حمایت سیاسی – امنیتی - اقتصادی و تجاری به عمل خواهند آورد. بالطبع نظارت و اشراف دقیقی بر عملکرد ترک ها وجود دارد تا از هر اقدامی مبنی بر الحاق استان نینوی به خاک ترکیه ممانعت به عمل آید.

3- استان های صلاح الدین، دیالی، کرکوک و منطقه کمربند بغداد: این مناطق و استان ها با  نظارت و اشراف مشخصا آمریکا و فرانسه، به صورت مشترک از حمایت های اقتصادی و تجاری ترکیه و عربستان سعودی بهره مند خواهند شد.

بنابر ادعای تنظیم کنندگان این راهبرد، جمهوری اسلامی ایران با پیش بینی این تقسیم بندی و مناطق نفوذ تعیین شده در عراق، در اقدامی پیش دستانه ائتلافی متشکل از سازمان «اخوان المسلمین» و «حزب الاسلامی» عراق تشکیل داده و در برابر وعده حمایت‌ و پشتیبانی شخصی و سیاسی و جمعیتی و تضمین آینده سیاسی «سلیم الجبوری»، رئیس پارلمان عراق، از اهالی استان دیالی و رهبر اخوان المسلمین این کشور را به محور خود ملحق کرده است.

وضعیت منطقه سنی نشین عراق

منطقه ای که تحت عنوان منطقه سنی نشین در عراق تشکیل خواهد شد، از لحاظ سیاسی و اقتصادی و امنیتی وضعیتی با ثبات خواهد داشت و همین ثبات و استقرار موجب می شود، روند بازسازی و آبادانی مناطق در آن روند با سرعت بسیار انجام شود.

احداث چندین پایگاه نظامی آمریکایی برای این مناطق غنی از جمعیت در نظر گرفته شده و یکی از مهمترین کارکردهای این پایگاه ها جلوگیری از بروز نزاع ها و درگیری های قبیله ای و عشیره ای و سیاسی است و در این راستا، طرح هایی برای حمایت و پشتیبانی نظامی و سیاسی و اقتصادی از این منطقه سنی نشین آماده شده است.

بنابر ادعای این راهبرد، گروه موسوم به «مجموعه آبادانی و بازسازی استان های سنی نشین عراق» متشکل از شرکت ژنرال الکتریک آمریکا و شماری از شرکت های غربی از بیست و ششم ماه مه 2016 میلادی در ریاض، پایتخت عربستان سعودی تشکیل شده است. این گروه موظف است، به محض پایان نبردهای داعش در عراق، فعالیت خود را در مناطق سنی نشین آغاز کند.

در این تردید نیست که سرویس های امنیتی و اطلاعاتی عراق از این موضوع و تشکیل چنین گروهی بی اطلاع هستند، چون آنها درگیر فرونشاندن ناآرامی ها و بی ثباتی و ناامنی هایی هستند که این کشور با آن مواجه است و در واقع ساخته و پرداخته سرویس ها و دستگاه های اطلاعاتی و امنیت خاص غربی است و این جدای از درگیری دولت عراق در پرونده های فساد و سهم بندی سیاسی و غیره است. به عبارت دیگر، در عراق دیگر موسسه و مرکز مطالعاتی و تحقیقاتی وجود ندارد که درصدد ارزیابی و بررسی و رصد اوضاع سیاسی و امنیتی عراق و آینده این کشور و آنچه در سطح منطقه ای و بین المللی در حال تدارک و برنامه ریزی است، باشد.

گروه بازسازی و آبادانی استان های سنی نشین عراق در ریاض از هم اکنون برنامه کاری دقیق و از پیش طراحی شده ای را برای شروع فعالیت تجاری، سیاسی و اقتصادی خود در این مناطق آماده کرده که مهمترین طرح های اجرایی آن به شرح زیر می باشد:

یک: استان الانبار و مناطق پیرامون آن: بازسازی و آبادانی این مناطق منحصرا بر عهده دو کشور  عربستان سعودی و امارات متحده عربی است.

دو: استان نینوی و مناطق پیرامون آن: بازسازی و آبادانی این مناطق بر عهده دو کشور ترکیه و قطر است.

سه: استان صلاح الدین و مناطق پیرامون آن: بازسازی و آبادانی این مناطق منحصرا بر عهده سه  کشور قطر و امارات متحده عربی و کویت است، مشارکت کویت با هدف از بین بردن کینه ای است که اهالی تکریت از این کشور دل دارند.

چهار: استان دیالی و مناطق پیرامون آن: بازسازی و آبادانی این مناطق بر عهده دو کشور قطر و امارات متحده عربی است. البته نباید نفوذ قدرتمند ایران در مناطق شیعه نشین دیالی را نادیده گرفت، موضوعی که موجب می شود، این منطقه با ناآرامی هایی در آینده مواجه باشد.

راهبرد آمریکا در این خصوص سناریو نزاع بین جناح ها و جریان های شیعی بر سر قدرت در این استان را مطرح و در این زمینه به وجود بیش از 55 گروه مسلح که ادعای مبارزه با داعش و کسب مناطق نفوذ را دارد، اشاره می کند.

در نتیجه بر اساس راهبرد آمریکا استان دیالی صحنه درگیری ها و تسویه حساب های بزرگ اما بی صدایی است که به ثبات و استقرار امنیتی این استان لطمه می زند.

بر اساس این راهبرد، شکاف ها و اختلافاتی در میان گروه ها و جریان های شیعی به شرح زیر رخ خواهد داد:

یک: گروه ها و احزاب و جریان هایی که تابع مرجعیت عالی دینی نجف و آیت الله سیستانی  است

دو: گروه ها و احزاب و جریان هایی که تابع مرجعیت عالی دینی قم و آیت الله خامنه ای است

سه: جبهه های مخالف جدیدی تشکیل خواهد شد که شخصیت هایی چون سید عمار حکیم و  سید مقتدی صدر  و سید صرخی جذب آن خواهند شد، کسانی که علاوه بر نفوذ سیاسی، در میان گروه های نظامی و آموزش دیده وابسته به «الحشد الشعبی» دارای نفوذ هستند. البته سید صرخی اگرچه از این امر مستثنی می باشد، اما نباید فراموش کرد، وی دارای فدایی هایی است که حاضر هستند، در راه او به هر اقدامی دست بزنند.

در نتیجه:

یک: رویارویی رسانه ای و مردمی بین دو جبهه مرجعیت عالی دینی نجف و مرجعیت عالی دینی قم و در مرحله بعد رویارویی بین دو مرجعیت عالی دینی نجف و قم ادامه خواهد یافت

دو: رویارویی دو جبهه در نقاط و مناطق مختلف به رویارویی و درگیری مسلحانه مبدل خواهد شد

سه: رویارویی و درگیری مسلحانه بین دو جبهه به نبرد و جنگ نظامی بزرگ و زیان باری مبدل خواهد شد

در اینجا این سوال بزرگ و نگران کننده مطرح می شود که «آیا پل "بزیبز" بار دیگر تاریخ سیاسی و نظامی عراق را وارونه تکرار خواهد کرد، به گونه ای که به جای اینکه شاهد مهاجرت صدها هزار سنی عراقی از مناطق خویش به مناطق شیعه نشین و وقوع هزاران فاجعه انسانی روی این پل در حق اهل سنت باشیم، بالعکس ناامنی و عدم استقرار موجب مهاجرت صدها هزار شیعی از مناطق شیعه نشین خود به مناطق سنی نشین و از طریق پل "بزیبز" شود»؟  

آمریکا آن قدر احمق و نادان نیست که 100 گروه شبه نظامی غیر رسمی بنابر اذعان «حیدر العبادی»، نخست وزیر عراق، را در بغداد و مناطق مختلف عراق به حال خود رها کند و اجازه جولان آنها در مناطق مختلف را بدهد.

همچنین آمریکا آن قدر احمق و نادان نیست که بیش از 55 گروه مسلح مرتبط با ایران و مورد حمایت مالی و نظامی و سیاسی و اعتقادی این کشور را در عراق به حال خود رها کند تا در هر منطقه و استانی که بخواهند جولان دهند و برخی از آنها باب روابط مستقیم با مسکو را بگشایند .. آمریکا از همه این تحولات آگاه است و آنها را رصد می کند.

همان گونه که آن قدر احمق و نادان نیست که چشم خود را بر انواع سلاح های کشنده ای که در مناطق و استان های شیعی عراق، در انواع و بُردهای مختلف آن پراکنده شده است؛ ببندد.

در واکنش به تمام این چالش ها، راهبرد آمریکا تکرار تجربه افغانستان این بار در مناطق شیعه نشین عراق خواهد بود، روی کار آوردن حکومت مرکزی ناتوان در کنار حکومت های محلی ناکام و شکست خورده در مناطق شیعی نشین تا به این ترتیب شاهد مجموعه ای از شهرهای ناآرام و ناامن فراتر از نمونه قندهاری آن در افغانستان باشیم.

بنابراین برخلاف برخی از سیاستمداران عراقی که برای حال خود و غارت و چپاول یک روزه عراق برنامه ریزی می کنند، آمریکا برای 100 سال آینده خود در عراق برنامه ریزی می کند و می داند، برای اجرای طرح ها و برنامه هایش هیچ راهبردی سودمندتر از ایجاد اختلاف بین شیعیان عراق نیست، به گونه ای که آمریکایی ها مدعی هستند، مناطق شیعی عراق زمینه بیشتری برای تبدیل شدن به قندهارهای دیگر نسبت به مناطق سنی نشین عراق دارند.

بنابراین راهبرد جدید آمریکا تاکید می کند، برای حفظ ثبات و امنیت در مناطق سنی نشین و کردنشین راهی جز انتقال رویارویی ها و جنگ ها به مناطق شیعی و تبدیل این مناطق به عرصه رویارویی و میدان جنگ نیست، در این صورت می توان شاهد انقلاب اقتصادی و رشد و پیشرفت در دو منطقه دیگر باشیم.

به گفته تهیه کنندگان این راهبرد، آنچه در مناطق سنی نشین در قالب یورش داعش و اشغال این مناطق به دست این گروه و قتل و کشتار اهالی این مناطق توسط تروریست های تکفیری شاهد آن هستیم، با هدف در هم شکستن خیره سری و سرکشی آنها در برابر آمریکا صورت می گیرد تا از آنها جامعه ای کاملا مطیع و فرمانبر آمریکا به دست آید و این دقیقا همان چیزی است که در مناطق سنی نشین عراق به وقوع پیوست.

البته باید توجه داشت، آمریکایی ها به صورت علنی و آشکار طرح خود در مناطق شیعه نشین را پیاده نمی کنند، بلکه آرام و نامحسوس، بدون آنکه نگاهی را به خود جلب کنند، آن را اجرا می کنند.

منطقه شیعی نشین

سومین منطقه حاصل از اجرای طرح فدرالیته عراق، منطقه شیعه نشین است که وجه مشخصه آن نفوذ عمیق و گسترده ایران است، لذا بنابر ادعای این راهبرد مناطقی ناامن خواهند بود و همان گونه که در سطور بالا به آن اشاره شد، این مناطق صحنه نزاع و رویارویی احزاب و گروه های شیعی جهت دستیابی به قدرت خواهد بود.

آنچه این گزارش تحت عنوان راهبرد آمریکا در عراق در دوران پسا داعش به آن پرداخته شد، شاید هیچ گاه پیاده و اجرا نشود و شاید هم دقیقا و مو به مو اجرا شود – که امیدواریم این گونه نشود – شاید هم به نظر برخی در آن مبالغه و گزافه گویی هایی صورت گرفته باشد، هرچه هست، اینکه باید نسبت به آنچه در منطقه و اطراف مان جریان دارد، هوشیار و بیدار بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.