اقتصاد- فرزانه غلامی: کارشناسان، روستا را مهد اقتصاد مقاومتی، اشتغال مولد و تولید می‌دانند اما معتقدند این ظرفیت در نیم قرن گذشته و با کاهش روز افزون جمعیت روستاها مورد غفلت واقع شده است.

 بحران روستا درایران

بر اساس آمار از سال ۱۳۳۵ به این سو روند کاهشی تعداد و جمعیت روستاهای کشور شروع شده به گونه‌ای که از ۶۰ هزار نقطه روستایی موجودیت کمتر از ۳۰  هزار نقطه حفظ شده است. در توصیف حال ناخوش روستاهای کشور دیگر اینکه در ۳۵ سال گذشته میزان جمعیت روستا و شهر معکوس شده و امروز ۷۰ درصد از جمعیت کشور شهرنشین شده‌اند حال آنکه اوایل انقلاب روستاها سهم ۷۰ درصدی در جمعیت کشور داشتند.

*جمعیت روستایی در حال کاهش

بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۹۵ هم اکنون ٥٩ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر در شهرها ساکن هستند که این جمعیت در مقایسه با سال ۹۰ ۵/۵ میلیون نفر رشد داشته است و در همین شرایط جمعیت روستایی با کاهش ۷۸۰ هزار نفری نسبت به سال ۹۰ به ۲۱ میلیون نفر رسیده است.

ناگفته نماند نتایج سرشماری سال ۹۰ هم نشان می‌دهد در مقابل افزایش دو درصدی جمعیت شهرنشینان، جامعه روستایی کاهشی دو درصدی داشته است.

نگاهی به آمار فوق نشان می‌دهد در دولت فعلی هم برخلاف شعارهای توسعه‌ای و حمایتی، جریان نامطلوب خالی شدن روستاها، رسیدن شهرها بویژه کلانشهرها به مرحله انفجار جمعیتی، گسترش حاشیه‌نشینی و هزاران آسیب اجتماعی تداوم یافته است.

پرداخت وامهای ۲۰ میلیونی برای بازسازی مسکن‌های روستایی و اجرای طرح ملی بیمه روستاییان، محصولات دامی، زراعی، باغی از جمله گام‌هایی بودند که دولت یازدهم برای دل‌خوش کردن روستاییان به مسکن مألوف برداشت اما بر اساس نتایج سرشماری این تیرها به خطا رفته و روستاییان دیگر انگیزه‌ای برای زندگی در دیار خود ندارند.

*انگیزه‌های اقتصادی

در تحلیل روستاگریزی و دلایل هجوم به شهرها صاحب‌نظران به محورهای مختلفی اشاره می‌کنند که در رأس آن مشکلات اقتصادی و معیشتی ایستاده است.

تمرکزگرایی در شهرها، کمبود درآمد و نبود امنیت اقتصادی روستاییان، جذابیت‌آفرینی در شهرها، متمرکز امکانات رفاهی - بهداشتی نظام آموزشی درشهرها، تأکید نظام آموزشی براشتغال صنعتی، بحران‌های آبی، ورود نفت به اقتصاد ایران، خشکسالی

منابع مالی محدود، بازار نامطمئن و بی‌ثبات محصولات کشاورزی، تولید گران و نیز واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی ۱۲عاملی است که به تخلیه روستاها دامن زده است.

وحید شقاقی در این خصوص به خبرنگار ما می‌گوید: حداقل ۵۰ درصد انگیزه روستاییان برای آمدن به شهرها اقتصادی است. به عبارتی کمبود درآمد و نبود امنیت اقتصادی سبب شده روستاییان مانند گذشته احساس مولد بودن نداشته باشند بویژه در شرایطی که واردات محصولات کشاورزی و دامی و همچنین وجود واسطه‌های متعدد امکان سوددهی و تأمین معاش مطلوب را از کشاورزان سلب کرده است.

این کارشناس اقتصادی معتقد است بی‌توجهی به اقتصاد کشاورزی، این گروه را در اغلب موارد به مصرف کننده تبدیل کرده و یا در حد معیشت خانوادگی به کشاورزی و تولید گره زده است. به گفته این کارشناس دلیل معکوس شدن جمعیت روستاها و شهرها و عدم توفیق برنامه‌های توسعه روستایی را باید در تمرکزگرایی در شهرها و بویژه کلان‌شهرها جست وجو کرد.

وی ادامه می‌دهد: در ۳۰ سال گذشته با رکود روستاها، جذابیت‌آفرینی در شهرها و متمرکز کردن امکانات رفاهی، بهداشتی، معیشتی و... در شهرها انگیزه‌ای برای روستانشینی باقی نمانده است. در واقع وقتی درآمد و امنیت شغلی در مشاغل صنعتی در مقایسه با سنتی و روستایی بیشتر است روستاییان حاضرند در سخت‌ترین شرایط در حاشیه شهرها ساکن شوند.

شقاقی همچنین به نظام آموزشی کشور به عنوان عاملی در تشویق روستاییان به شهرنشینی یاد می‌کند و می‌گوید: نظام آموزشی کشور اتکاء بیش از حدی بر مشاغل و رشته‌های صنعتی دارد که این مقوله برای جوانان روستایی جذاب است و این گروه به طور قطع حتی اگر دانش آموخته مهندسی کشاورزی باشند، باز هم به روستا بازنمی‌گردند و در شهرها به دنبال کار و درآمد هستند.

وی بحران‌های آبی و خشکسالی را هم عامل دیگری در معکوس شدن جمعیت شهر و روستا می‌داند و ادامه می‌دهد:  امروز حتی از شهرها و کلانشهرهای دیگر به تهران می‌آیند و از آنجایی که این شهر به کانون قدرت و ثروت تبدیل شده، احتمال می‌رود در ۱۰ سال آینده جمعیت این شهر به ۲۰ میلیون نفر برسد که این امر از غیرواقعی بودن سیاست‌های توسعه روستایی و نبود تسهیلات و امکانات در نقاط روستایی ناشی می‌شود.

*برنامه‌های توسعه‌ای شهرگراست

یک استاد دانشگاه دیگر هم به رسانه‌ها می‌گوید: با ورود نفت به اقتصاد ایران در دهه‌های اول قرن شمسی، وابستگی دولت به اقتصاد کشاورزی اندک شد و روستاها به شکل طفیلی شهر تصور و ترسیم شدند. برنامه‌های توسعه برخلاف برخی تفاوت‌ها، شهرگرا بودند و هستند. با وجود افزایش محسوس برخورداری نقاط روستایی از برخی امکانات و تسهیلات و مواهب توسعه، اما فاصله روستا – شهر در ایران طی دوره معاصر افزایش یافته است.

اسدالله نقدی اضافه می‌کند: در سال ۱۴۰۰ جمعیت ایران به بالای ۱۰۰ میلیون نفر می‌رسد. در سال ۱۴۰۰ دو سوم جمعیت ایران شهرنشین خواهد شد و نزدیک ۸۰ میلیون در شهر زندگی خواهند کرد در صورتی که شهرهای ایران هنوز مدرن نشده‌اند و توان اشتغال‌زایی برای این جمعیت را ندارند که تنها راه حل رفع تمرکز جمعیتی از شهرها، احیا روستاهاست.

به گفته وی دولت برخلاف بخش خصوصی که صدها میلیون‌تومان برای خریداری پفک نمکی جایزه تعیین می‌کند، برای بازگشت به روستا و ‌سرمایه‌گذاری در آن انگیزه مالی ایجاد نمی‌کند. نقدی خاطرنشان می‌سازد: دولت با منابع مالی محدود، آب و زمین محدود و انگیزه کم برای کار در روستاها روبه روست در همین حال باید بازار نامطمئن و بی‌ثبات، محصولات کشاورزی، تولید گران در داخل کشور و از همه مهم‌تر واردات بی‌رویه محصولات کشاورزی را که ارزان‌تر از تولیدات داخلی است سامان دهد.

به باور این کارشناس ایجاد زیرساخت‌نمی‌تواند برای مردم نان و آب شود و وقتی توسعه پایدار روستایی مدنظر دولت‌ها باشد، هیچ‌گاه تصمیم‌های پوپولیستی گرفته نمی‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.