در خارج از کشور تعداد گالری‌ها ده‌برابر است اما اشکالی که در گالری‌های ما وجود دارد این است که آثار طبقه‌بندی‌شده نیستند و همه‌چیز در آن‌ها فروخته می‌شود و عرضه آثار خیلی آشفته است

هشدار نسبت به سوپرمارکتی شدن گالری‌داری

صبا کریمی/ گالری‌های هنری به‌عنوان یکی از ارکان اقتصادی هنر در سال‌های گذشته رونق خوبی پیدا کرده‌اند و آثار هنری بیش از پیش موردتوجه گالری‌دارها و علاقمندان به هنرهای تجسمی قرار گرفته است. اما در این بین، بحث کم‌وکیف کار گالری‌دارها و نحوه تعیین قیمت آثار و شاخص‌های تعیین‌شده در این‌باره همچنان وجود دارد. این موضوع را با اسرافیل شیرچی، هنرمند خوشنویس و جواد بختیاری مدیر گالری نقش و خط و هنرمند خوشنویس در میان گذاشتیم و دیدگاه این دوهنرمند را درباره مشکلات امروز گالری‌داران در چرخه اقتصاد هنر جویا شدیم.

شیرچی در ابتدای سخنان خود با اشاره به نحوه فعالیت گالری‌ها گفت: قطعاً گالری‌هایی که بر مدار فرهنگی کار می‌کنند و اجزای فرهنگ و هنر را می‌شناسند، بهتر می‌توانند به مسیر خود ادامه بدهند و در مسیر فرهنگی تأثیرگذارترند. وی با اشاره به اینکه در این سی‌وچند سال پس از انقلاب اسلامی، گالری‌های بسیاری شکل گرفتند، ادامه داد: برخی از آن‌ها یکی دو سال عمر داشتند و به پایان کار خود رسیدند، اما گالری‌هایی هم بودند که بیش از سی‌سال همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند و به‌عنوان یک نهاد در مسیر فرهنگی تأثیرگذارند و مروج فرهنگی و هنری‌اند و ازطرفی به‌عنوان یک فعالیت اقتصادی هم تأثیرگذارند، ضمن این‌که گالری‌ها نقش بسیار مهمی در انتقال نشاط به جامعه و بردن رنگ و نقش به خانه‌های مردم دارند.

حلقه واسطه بین مردم و هنرمندان

این هنرمند در ادامه به نقش و جایگه واسطه‌ای گالری‌ها میان هنرمند و مردم، اشاره کرد و افزود: درکنار این هنرمندان باید مشغول کار و آفرینش اثر هنری خود باشند و در این بین بحث عرضه آثار را وظیفه هنرمند نمی‌دانم، چراکه این وظیفه گالری‌هاست و آن‌ها حلقه واسطه بین مردم و هنرمندان هستند. گالری‌دارها به یک سری قانون‌ها در کار خود پایبندند که در بین همه ملل و در همه جای جهان، به یک شکل است و این گونه نیست که اینجا قوانین خودشان را داشته باشند و به قوانین بین‌المللی اهمیتی ندهند. اتفاقاً برخی گالری‌دارهای ما از قوانین و استانداردهای بین‌المللی پیروی خوبی دارند و بودنشان خیلی کمک‌کننده و مهم است. اما این در مورد همه گالری‌ها صدق نمی‌کند.

شیرچی تأکید کرد: خیلی‌ها از روی ناچاری گالری‌دار شده‌اند و گالری‌داری را به‌عنوان یک شغل انتخاب کردند، درحالی‌که انتخابشان از روی علاقه و شناخت به آثار هنری نبوده است. شاید درصد بالایی از گالری‌دارهای ما در حال‌حاضر شناخت لازم را نسبت به ارزش اثر نداشته باشند و این به‌دلیل انتخاب این‌کار بدون داشتن تخصص و صرف یک شغل است.

اعتبار بیشتر، فروش بیشتر

وی با اشاره به نحوه قیمت‌گذاری آثار گفت: هنرمند تولیدکننده اثر است و گالری‌دار این وظیفه را دارد که آن را انتقال بدهد، این قیمت را هم گالری‌دار درکنار هنرمند و خود مردم مشخص می‌کنند. هنرمند آرمانی به کارش دارد و متصل به کارش است و گالری‌دار هم سعی می‌کند با بازار، اقتصاد، کلکسیونرها و مجموعه‌دارها در ارتباط باشد و هر گالری که تعداد بیشتری از این مجموعه‌دارها را در خود نگه دارد، اعتبار بیشتری دارد و فروش بیشتری خواهد داشت.

این هنرمند خوشنویس یادآور شد: کلاً وجود گالری‌ها در یک شهری مانند تهران که هنرمندان زیادی را در خودش جای داده، خوب است، اما نه این‌که در هر کوچه‌ای یک گالری ببینیم و مبانی هنری را از بین ببرد و کیفیت را فدای کمیت کنیم و به اصطلاح با پدیده سوپرمارکتی شدن گالری‌ها روبه‌رو شویم. گالری‌ها باید مرکز مبادلات فرهنگی باشند و رویه اقتصادی را هم مدنظر قرار دهند و تعالی روح هنر و فرهنگ را درکنار اقتصاد درنظر بگیرند.

با افزایش تعداد گالری‌ها موافقم

جواد بختیاری در این‌باره معتقد است: به‌طور کلی گالری‌ها واسطه هنرمند با مخاطبانشان هستند. هنرمند از سه‌چهار طریق می‌تواند با مخاطب ارتباط بگیرد که اصلی‌ترین راهش، گالری‌ها هستند. ما یک روند کندی داشتیم و فرهنگ گالری‌داری و مردم علاقه‌مند به هنرهای تجسمی کم بوده و این حلقه واسطه خیلی درگیرش نبوده است، اما در ده‌سال اخیر این رویکرد قوی شده و با توجه به معیارها و استانداردها راه درازی در پیش داریم، اما خوشبختانه این اتفاق افتاد و چرخ در مسیری است که فرهنگ توجه به دیوار بیشتر از گذشته شده و این اتفاق باعث شده که گالری‌دارها فعال شوند و هنرمندان هم از این منظر با مخاطب ارتباط برقرار کنند. هرچند هنوز آن رفتار نهادینه‌شده فرهنگی بین گالری‌دار و هنرمند خیلی جانیفتاده و گاهی بی‌اطمینانی پیش می‌آید، اما درمجموع روند مثبت است.

وی درباره افزایش تعداد گالری‌ها و عملکردشان عنوان کرد: در خارج از کشور ده‌برابر اینجا گالری هست، اما اشکالی که در گالری‌های اینجا وجود دارد این است که اینجا آثار طبقه‌بندی‌شده نیستند و همه‌چیز در آن‌ها فروخته می‌شود؛ از طبیعت بی‌جان گرفته تا آثار رئال و...اینجا عرضه آثار خیلی آشفته است و مخاطب نمی‌داند برای خرید اثر موردنظرش به کدام گالری برود. مشکل ما هویت‌بندی و طبقه‌بندی آثار است. خیلی‌جاهای دنیا این طبقه‌بندی را دارند، ولی داخل ایران این‌طور نیست و این یک اشکال است.

این خوشنویس در مورد قیمت‌گذاری آثار تصریح کرد: طبعاً گالری‌دار می‌خواهد اثری که ارائه می‌دهد به فروش برود و برخی هنرمندان هم از این راه امرار معاش می‌کنند و می‌خواهند اثرشان خریداری شود، اما یک‌زمانی قیمت‌ها خیلی بالا می‌رود که نتیجه فروش نرفتن آثار است و برخی مواقع هنرمندان از روی تواضع قیمت پایین روی آثار می‌گذارند که بازهم مردم رغبتی به قیمت‌های پایین نشان نمی‌دهند. بنابراین قیمت‌ها باید متوسط باشد. اما درکل خیلی نظارت دقیقی روی عملکرد گالری‌ها وجود ندارد. این درحالی است که من قائل به نظارت دولتی روی گالری‌ها نیستم، ولی باید یک صنفی وجود داشته باشد و یک نظارت نسبی روی عملکرد گالری‌ها باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.