۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۸
کد خبر: 533876

رقیه توسلی

آرام‌ترین ماه خدا آمده است. گس بودن، بساطش را جمع کرده و «یا غفور» و «یا رحیم» از زبان پیر و جوان نمی‌افتد. «اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الی مَرْضاتِکَ» و لبخندهایی که هزار تعریف شاعرانه دارند.

دوست، مهربان‌تر شده و دشمن، سر به زیرتر. ماه دیگری است، ماه بی جهنم و آتش. ماهی که سَردرِ هر خانه‌ای، فرشته‌ها چراغی روشن می‌کنند و آدمیان، چشم هایشان پُر از ستاره و ماه است.

رمضان، مرزها را می‌شکند انگار. بهار در بهار. زن و مرد خیره به آسمان «و جَنّبْنی فیهِ من سَخَطِکَ و نَقماتِکَ» سر می‌دهند و در نیت‌های آسمانی غوطه ورند. اگرچه می‌دانند پادشاه خوبان، هیچ کس را از قلم نمی‌اندازد.

زمین، پُر از شور و مِهر شده است و پنجره‌های روشن سحرگاه، باز غزل‌های نانوشته به راه می‌اندازند. باز عاشقان قصد قُربت می‌کنند و از رَحل ها، مسافرِ ابرها می‌شوند. آنجا که میهمان و میزبان، زیر سقف عشق نشسته‌اند.

ماه فتح کردن قله‌ها آمده است... لابه لای سوره‌ها، آدم دیگری شدن... از نامهربانی و کژی درآمدن... ماهی که می‌شود سَر، بلند کرد و باافتخار گفت: من، میهمان ناخوانده نیستم.

بروبیایی است در این روزهای شیرینِ پرغوغا. در این ساعات که اشک‌ها و لبخندها خوب به راهند و روزه و ربّنا و عطر چای دَم کرده افطار که قرار است هوش از سرِ دنیا بپراند. عطر قدرخوانی کوچک و بزرگ.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.