۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۰
کد خبر: 535797

من مزدورم ...!

بابک رحیمیان

هنگامی که «عبدالمالک ریگی» شرور شرق کشور پس از به شهادت رساندن جمعی از هموطنان ما دستگیر شد صفت «مزدور» به این فرد اطلاق شد و امروز که وزیر بهداشت در دولت عقلانیت برای خطاب به بنده در جمع خبرنگاران از این صفت استفاده می کند مرا به این نکته ظریف واداشت تا لب به اعتراف گشوده و مصادیق مزدوری خودرا تصدیق کنم.

من مزدورم ...!

آقای وزیر بهداشت من مزدورم چون هیچ وقت از رییس شما نپرسیدیم شما که وکیل هستید نه قاضی چرا پس از گذشت ۳۸ سال از پیروزی انقلاب و در ۴ سال گذشته در قامت مدعی العموم نپرسیدید ۳۶۰ هزار نفردر حاشیه شهر زاهدان بر چه اساسی از انشعاب برق، آب و گاز و حتی نفت محروم هستند و اگر شهروند درجه دو در کشور نداریم پس درجه این شهروندان فاقد امکانات اولیه زندگی چند است؟

شما درست می فرمایید جناب وزیرمن مزدوریم!

من ۲۰ سال است که خبرنگارم و افتخاری بالاتر از این نیست که رهبرم مرا افسر جنگ نرم خطاب کرد و درجه خدمت خود را از ایشان دریافت کردم و لذا تعبیر وزیر نه درجه ای به این مقام می افزاید و نه در جایگاه کاهش این مقام است.

البته من مزدورم چون در حالی که برخی از زنان ما در سیستان و بلوچستان به جای اتاق زایمان بر روی چهار خشت گلی و یا آجر و در دامنه کوه زایمان می کنند اما هیچ وقت به آنها نگفتم که برخی ازآقازاده ها در وان آبگرم و در انگلیس فرزندانشان به دنیا می آید تا به تلاش شما برای بهبود وضعیت بهداشت شک نکنند.

من مزدورم چون در حالی که بالاترین آمار مرگ و میر مادران باردار به استان سیستان و بلوچستان اختصاص داشت اما باز هم در رسانه ها این موضوع را در بوق و کرنا نکردم تا فکر نکنند که وزیر بهداشتشان تبعیضی در بین بانوان کشور و در حوزه امکانات قائل است.

من مزدورم چون سال هاست که با حق التحریر ۵۰۰ هزار تومانی در زیر کور سوی چراغ فرهنگ قلم زدم و از همین حق الزحمه در حوزه فرهنگ به دولت یارانه دادم و شاید همین تواضع موجب شده است تا برخی افراد فکر کنند خبرنگاری مزدوری است نه عاشقی!

من مزدورم چون همقطاران شما هیچ وقت توان کنترل بهداشتی مرزها را نداشتند و لذا تاوان آن را فرزندان ما با ابتلا به بیماری تب کریمه کنگو، فلج اطفال و همچنین مرگ بر اثر گزش پشه مالاریا پس دادند و من از قول شما نوشتم مقصر قصاب ها و اتباع بیگانه هستند.

من مزدورم چون با اینکه به چشم خود دیدم در سیستان و بلوچستان زنان ۱۰ لایه جوراب را بر سر کوزه گلی می کشند تا آب برکه و سیل را تصفیه کرده و به خورد بچه هایشان دهند اما چیزی نگفتم و به مردم امید دادم که دولت در فکر تدبیر است!

من مزدورم چون وقتی مشاهده کردم مربی تیم ملی کریکت جوانان ایران در کنار خیابان و در نیکشهر بنزین فروشی می کند اجازه ندادم پایش به رسانه های خارجی باز شود.

من مزدورم چون در حالی که بسیاری از خانواده های محروم بچه هایشان را به ازای دریافت ۵۰۰ تومان در روز به مدت ۱۰ ساعت به کارگاه های بازیافت زباله اجاره می دادند دهنم را بستم تا تدبیر دولت زیر سوال نرود.

من مزدورم چون در حالی که ملوانان چابهاری و اسیر در دست دزدان دریایی برای زنده ماندن در حال خوردن علف بودند و ۲۵ ماه از اسارت آنها می گذرد اما از شما نپرسیدم این اعتباری که می خواستید به گذرنامه ایرانی و شهروند ایران بدهید چه شد؟

من مزدورم چون هیچ وقت از رییس شما نپرسیدیم شما که وکیل هستید نه قاضی چرا پس از گذشت ۳۸ سال از پیروزی انقلاب و در ۴ سال گذشته در قامت مدعی العموم نپرسیدید ۳۶۰ هزار نفردر حاشیه شهر زاهدان بر چه اساسی از انشعاب برق، آب و گاز و حتی نفت محروم هستند و اگر شهروند درجه دو در کشور نداریم پس درجه این شهروندان فاقد امکانات اولیه زندگی چند است؟

من مزدورم چون در حالی که بیماری سل مقاوم در سیستان و لانه کرده است و درحال سرایت به سایر کشور است اما باز هم خفقان گرفتم و به شما اعتماد کردم چون فکر می کردم حتما کاری انجام خواهید داد.

من مزدورم چون در استان سیستان و بلوچستان با جمعیت ۲ و نیم میلیون نفر اما تنها ۲۰ تخت سوختگی در زاهدان موجود است و این مردم سال هاست که با نبود امکانات می سوزند و می میرند و من نتوانستم مرهمی برای درد های آن ها باشم.

من مزدورم چون در حالی که مدیران شما با خودرو های آلمانی و ستاره نشان پای در جلسات می گذارند اما اینجا زنان باردار  ما را با تراکتور به بیمارستان می رسانند و من در این باره سوالی از شما نپرسیدم!

من مزدورم چون ۴۸ درصد پست‌های سازمانی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان خالی است و ۳۵۰۰ نفر نیرو انسانی کمبود دارد و قدمی برای احقاق حقوق این استان بر نداشتم!

من مزدورم که وقتی آمار سوء تغذیه در سیستان و بلوچستان ۳ برابر میانگین کشوری است و همقطاران شما هنوز در مدارس عشایری از عهده احداث یک چشمه سرویس بهداشتی برنیامده و دانش آموز ما در میان تپه های شن رفع حاجت می کند ولی باز هم آن را در بوق و کرنا نکردم تا طرح های بهداشتی دولت زیر سوال نرود!

من مزدورم چون با وجود اینکه می دانم ۴ هزار روستا در این استان با کمبود آب مواجه است و روستائیان ساکن در این مناطق فقط روزی ۱۵ لیتر آب برای گذران زندگی دریافت می کنند اما باز هم در نوشته هایم به مردم امید دادم که بهداشت هست، تدبیر هست، دولت هست و تا این ها هست زندگی باید کرد...

من مزدورم چون بچه های ما در جنوب این استان آب، برق، تلویزین، تلفن همراه، کفش، بهداشت، دکتر، غذا و نان ندارند اما تا امروز فقط از خوبی ها و پتانسیل های استان و مهربانی های مردم رنجدیده اش نوشتم!

من حاضرم جناب وزیر شما را به جایی در این استان ببرم که صدا و سیما دیگر مجبور نشود فقر آفریقا را نشان دهد و با چشم خود مشاهده کنی که خانواده‌ها به خاطر فقر دختر خودشان را یک میلیون تومان فروختند.

و زنی را می شناسم که برای ۵۰ هزار تومان و یک لقمه نان حاضر به حمل نیم کیلو هروئین و خریدن حکم اعدام شده است.

من در هوای این کشور تنفس کردم و از خاک آن جان گرفتم ونتوانستم خدمتی برای این مردم انجام دهم و شما به چه زیبایی این موضوع را کشف کردید که من مزدورم!

«در فرهنگ فارسی معادل کلمه مزدور را جیره خوار، خودفروخته، عامل، مزدبگیر، مواجب بگیر، عمله، فعله و کارگر آورده است.» 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.