معارف: حضرت‌ به‌ شرعی‌ سازی امنیت توجه نمودند و بدین ترتیب مرجعیت چـهارچوب و اصول دینی‌ را در امنیت احیا کردند. تأکید بر جایگاه اصیل «عدالت»‌ و «حقوق الهی» از جمله ثمرات‌ نیکوی‌ این دوره است که معنا بخش امنیت واقعی است

تجربه حکومت علوی الگوی فعال امن سازی کشور شود

معارف/ طیبه مروت: تأمین امنیت یکی از ارکان غیر قابل انکار هر اجتماعی است. در سال های اخیر که خاورمیانه با پدیده ترویستی به نام داعش مواجه شده بیش از هرزمان دیگری حفظ امنیت در بیرون و داخل مرزهای کشور ضروری می نماید.

آیات و روایات و نیز سیره نبوی و علوی درباره ضرورت و اهمیت تأمین امنیت امت اسلام دستورات ویژه ای دارند. حجت الاسلام دکتر عباس نصیری فرد، عضو کارگروه سبک زندگی شورای عالی انقلاب فرهنگی، کارشناس دینی و سیاسی در گفت وگو با قدس به تحلیل اهمیت امنیت از منظر دینی پرداخته است.

***

اتفاقی که در روزهای اخیر برای کشورمان رخ داد، بیش از هر زمان دیگری ضرورت و اهمیت امنیت را برای ما به تصویر کشید. برای شروع بفرمایید امنیت دربستر آیات قرآن چه تعریفی دارد؟

 اسلام امنیت افراد، گروه‌ها، حکومت، امت را حتی در سطح جهانی و تمام ابعاد آن را مورد توجه قرار داده است.

اسلام، در بین ادیان الهی دیدگاه همه‌جانبه‌تری نسبت به امنیت دارد، مرجع امنیت را هم حکومت می‌داند، هم ملت، هم آحاد مردم و هم حقوق آنها. پس تهدیدها و تعرض‌ها از منظر این دیدگاه متوجه دولت، آحاد ملت و ایدئولوژی هستند و امنیت شامل طرح همه‌جانبه‌ای است که سعی در صیانت دولت، ملت، ایدئولوژی و تک تک افراد جامعه از این گزندها دارد.

همچنین امنیت از نظر قرآن و اسلام در سایه تحصیل امنیت اخروی و در کنار امنیت دنیوی کامل می‌شود. به عبارت دیگر اسلام تنها به امنیت دنیوی اکتفا نمی‌کند و امنیت و آسایش اخروی را نیز که نتیجه عمل به دستورات الهی و حرکت در صراط مستقیم است، مورد توجه قرار می‌دهد.   

اسلام، بویژه تشیع نوید آینده امن را در سایه ظهور و حکومت بندگان صالح می‌دهد.

از دیدگاه قرآن امنیت یکی از اهداف استقرار حاکمیت خداوند و خلافت صالحان است. تأمین امنیت از اهداف جهاد قلمداد شده و احساس امنیت از خصائص مؤمن است.

خداوند متعال در آیه ۳۳ سوره مائده در این رابطه فرموده است: «سزای کسانی‌که با [دوستداران] خدا و پیامبر او می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت‌ یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند، این رسوایی آنان در دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ خواهند داشت».

در آیات ۹۳ تا ۹۸ سوره کهف که به داستان یأجوج و مأجوج می‌پردازد، به ‌نوعی به مسئله امنیت اشاره شده است. همچنین، آیه ۸ سوره تکاثر که می‌فرماید: «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ؛ سپس، در همان روز است که از نعمت [روی زمین] پرسیده خواهید شد» بنا بر تفاسیر موجود به بحث امنیت اشاره دارد.

از دیدگاه اسلام تاثیر امنیت در ایجاد امید به زندگی و همچنین نقش آن در ایجاد مؤلفه های شادی و نشاط جامعه را چگونه می بینید؟

پیامبر(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: وطنی که امنیت و شادی در آن نیست خیری در آن نیست. همچنین، امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) نیز در همین رابطه فرموده‌اند که: «لاخیرفی الوطن الا مع الأمن و المسره» هیچ خیری در وطن نیست، مگر آنکه امنیت و مسرت در آن وجود داشته باشد.

از مفاد این دو حدیث چنین بر می‌آید که شادی فرع بر امنیت بوده و شادی بدون امنیت بی معنی است. از دیدگاه معصومین، وطنی دارای ارزش و خیر است که امنیت داشته باشد و اصولاً کشور ناامن رو به نابودی است.

در روایات دیگر منسوب به پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) آمده است؛ نعمتان مکفورتان؛ الأمن و العافیه؛ یعنی سپاس دو نعمت به‌جا آورده نشده و مورد ناسپاسی و ناشکری واقع شده‌اند، امنیت و عافیت. و حضرت امام سجاد(علیه السلام) نیز در دعای مشهور خود فرموده‌اند که «خدایا مرا خوف و ناامنی ضعیف و ناتوان نکرده تا قدر امنیت را بدانم».

همچنین، حضرت علی(علیه السلام) فرمودند؛ نعمت در دنیا امنیت و سلامتی جسم است و تمام نعمت در دنیا و آخرت وارد شدن به بهشت است. که اهمیت امنیت را بیان می‌کند و این‌که در روایات معصومین(علیهم السلام) امنیت در کنار سلامتی ذکر شده است، بیانگر اهمیت و ضرورت  وجود و تأمین آن و تأثیر آن در سایر شؤون زندگی بشر است. همه این آیات و روایات و موارد مشابه دیگر تماماً بیانگر توجه اسلام به مسئله امنیت است.

حضرت علی(علیه السلام) چه اقدامی برای تحقق امنیت در دوره خلافت خود داشتند؟

حضرت‌ علی (علیه‌ السلام) متناسب با شرایط وقت به باز تعریف و تحقق  اصول امنیت در جامعه خود پرداخـت. ‌ ‌ ‌در واقـع حضرت‌علیه السلام برای صیانت از ایده امنیت در دوران قبل  و بعد از حکومتشان متناسب با امکاناتشان عـمل کـردند.

حضرت علی ‌(علیه السـلام) قدرت زدایی از امنیت‌ را در دستور کار داشتند و بدین‌ ترتیب‌ چهره‌ خشن امنیت را تعدیل کرده و از احقاق‌ حقوق  سخن بـه مـیان آوردند. طرد قدرت، نقد قدرت و تحدید قدرت سه‌ سیاستی‌ است که امام‌ علیه السلام به‌ اجرا گذاردند و امروزه‌ الگوی بسیار ارزشمندی برای ما می تواند باشد.

حضرت‌ به‌ شرعی‌ سازی امنیت توجه نمودند و بدین ترتیب مرجعیت چـهارچوب و اصول دینی‌ را در امنیت احیا کردند.   تأکید بر جایگاه اصیل «عدالت» ‌ و «حقوق الهی» از جمله ثمرات‌ نیکوی‌ این دوره است که معنا بخش امنیت واقعی است.

در مجموع تجربه علوی، ‌ می‌تواند الگویی فعّال و مؤثر در امـنیت‌ سـازی‌ برای دورانی باشد که‌ به دلیل بروز انحراف‌ در جامعه اسلامی «دین الهی» به حاشیه رفته و قدرت، مرجعیت یافته است. خلاصه کلام‌ آن‌ که مقاطع تاریخی مهمی چون دولت‌ نبوی‌ و عـلوی‌ بـاید مورد باز خوانی قرار گیرد تا در مطالعات امنیتی بتوان از ارزش و کاربرد بالای آنها بهره گرفت. این‌ مصداق‌ آیه کریمه است که رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ وآله) ‌ را اسوه‌ای تمام‌ عـیار بـرای مردمان مؤمن و آگاه در تمامی اعصار می‌خواند.

در قرآن جهاد به عنوان یکی از ارکان تامین امنیت در جامعه معرفی شده است. در دنیای امروز برای تامین امنیت جامعه ایمانی از چه جایگزینی می توان استفاده کرد؟

زیربنای حیات فردی و اجتماعی بشر امنیت است. تعامل انسان با دیگران در صورتی تداوم خواهد داشت که هر کس بتواند به دور از هر گونه بیم و هراس به زندگی فردی و اجتماعی خود ادامه دهد و با امید به آینده در زمینه‌های مختلف زندگی سرمایه‌گذاری کند. بنابراین بدیهی است که یکی از نیازهای اولیه و ضروری جوامع بشری «امنیت» است.

 اسلام امنیت را از عبادت‌های مرسوم و معمول پرفضیلت‌تر برمی‌شمارد و تاکید می‌کند، در فضای امن است که شهروندان هم می‌توانند به عبادت بپردازند و نیکوکاران هم نیکوکاری کنند. بنابراین اگر حکومت در تامین امنیت ناتوان عمل کند و نتواند نقش پررنگ خود را ایفا کند، حق بر امنیت که نخستین نیاز یک زندگی سالم اجتماعی است، فراهم نخواهد شد. چنین دولتی که قادر نیست یکی از اصلی‌ترین حقوق شهروندان را تامین کند، در چشم افکار عمومی کارایی لازم را نخواهد داشت. نتیجه این خواهد شد که محبوبیتی نداشته باشد تا دعوتش برای ایمان، مخاطبان را تحت تاثیر خود قرار دهد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.